زنان روی صحنه نمایش آیینی
روایت جهانگردان خارجی و نویسندگان داخلی از نقشآفرینی زنان در شبیه خوانی و تعزیهگردانی
سروش جنابی
از زمانی که آلبویه شیعی بر مسند قدرت سیاسی تکیه زدند و آیینهای شیعی را رسمیت بخشیدند تا زمان صفویان این سنتها به شکلهای مختلفی تداوم یافتند. اما در همه این ادوار، مردان نقشآفرین بودند تا اینکه در زمان قاجار بنا به مشاهدات جهانگردان خارجی و خاطرهنویسان درباری، بهتدریج راه ورود زنان به صحنههای اجتماعی گشوده شد. زنان در دوره ناصرالدین شاه، فرصتی یافتند تا در پرتو پاسداشت سنتهای عاشورایی، با حضور در تعزیه و نیز مراسم مذهبی به صحنه بیایند و در ماندگاری و توسعه آن نیز تأثیرگذار باشند.
وقف اموال برای برپایی تعزیه
هنریش بروگش در سفرنامهاش ذکر کرده است که آنچه درماه محرم بیش از همه برای زنان اثربخش و مایه قوت قلب بود برگزاری مراسم تعزیه بود؛ این مراسم طی سالها تداوم و نوآوری در ابعاد آن، در فرهنگ مردم ریشه دوانده و تبدیل به مراسمی شده بود که هرساله اجرا میشد. در گوشه و کنار شهر خانوادههای متمول برای آن هزینهها صرف و حتی برخی اموالشان را در این راه وقف میکردند.
بنا به نوشته منابع تاریخی، زنان به نمایش مذهبی تعزیه علاقه و وابستگی عمیقی داشتند و بیش از مردان در آن حضور مییافتند. محل نشستن زنان را طناب میکشیدند و زنان هنگام شروع تعزیه روبندهای خود را بالا میزدند. زنان از هر طبقه که بودند بهصورت مختلط در مکان مخصوصی که برای بانوان ساخته شده بود، مینشستند. حـین اجرای مراسم صدای شیون و زاری زنان بیش از مردان بود و زمان روضه حضرت عباس(ع) صدای گریهشان بلندتر میشد و خاکستر و کاه بر سر میریختند. هانری رنه دالمانی تأکید میکند که وقتی یزید سوار بر اسب در صحن ظاهر میشد زمان عبور از کنار تماشاچیان، زنان آب دهانشان را بهسوی او پرتاب و زیر لب او را لعنت میکردند.
تعزیهگردانی زنان
اما آنچه بیش از همه در این مقوله مایه تأمل و کاوش است، اجرای تعزیه بهدست خود زنان یا تعزیههای زنانه بود. گویا نخستین نمونه این مجالس در منزل قمرالسلطنه، دختر فتحعلیشاه، برگزار شد و از آن پس هرساله در دهه محرم برقرار بوده است. تعزیههای زنانه را بازیگران زن و با روی باز اجرا میکردند. پیرمردی مشهور به معینالبکا (تعزیهگردان) اشعار مخصوص تعزیه را از طریق خواجهها که سواد داشتند به زنان حرمسرا یاد میداد و این زنان که بر تعزیهخوانی مسلط میشدند لقب «آخوند» یا «ملا» میگرفتند.
در کتاب خاطرات مونسالدوله آمده است که علاوه بر پخش موزیک گاهی این زنان سوار بر اسب و شمشیر بهدست در صحنه حاضر میشدند. در این دوره، سردسته تعزیهخوانان زنانه معمولاً دختر فتحعلیشاه معروف به «شاهزاده خانمه» بود که تا اواسط عصر ناصری در قید حیات بود. او دامن چینداری میپوشید و مثلاً اگر دختری باید آهنگ حـزنآوری میخواند، کشیدهای بر صورتش میزد تا گریه کند... علاوه براین او و زنان هنگام نوحهسرایی زنان زیرعلم میایستادند و سینهزنی میکردند.
خرید لباس و پارچه سیاه قبل از محرم
«هرجا تعزیهای برپا میشد، جمعیت زیادی بهخصوص زنها در آن حاضر میشدند.»؛ عبدالله مستوفی با بیان این مطلب میافزاید که زنان مدتها پیش از آغاز محرم برای شرکت در مراسم مربوط به این ایام خود را مهیا میکردند؛ برای خرید لباس و پارچه سیاه به مغازهها میرفتند و از اول محـرم تا آخر صفر سیاهپوش میشدند. چالز جیمس ویلس مینویسد: «زنان پـس از آغاز محـرم در مساجد، حسینیهها و مکانهای برگزاری تعزیه حضور مییافتند و گاهی با مختصر غذا و قالیچهای بهدنبال جای مناسب میگشتند که بتوانند در بهترین شرایط کسب فیض کنند و حتی بعضی از زنهای متمول و معروف از طریق خدام خود مکان مناسبی را از قبل نشان میکردند.»
روضهخوانی ملاهای خانم در مجالس زنان
برای نخستین بار در عهد ناصری زنان هم شروع به روضهخوانی کردند. زنان روضهخوان در ایام مختلف با حجاب به مجالس زنانه میرفتند و به ذکر مصیبت اهلبیت(ع) میپرداختند. این افراد به ملا مشهور بودند. در کتاب خاطرات مونسالدوله آمده است که زنان یزدی و کاشانی از مشهورترین روضهخوانان آن زمان بودند، زیرا صدایخوشی داشتند. ماهتابان خانم قمرالسلطنه، دختر فتحعلیشاه و زن میرزا حسینخان سپهسالار نیز علاقه زیادی به روضهخوانی زنانه داشت و در ایام محرم، صفر و رمضان هفتهای یکبار مجلس روضهخوانی برپا میکرد. برخی از این ملایان مثل خدیجهخانم و ملازینب علاوه بر روضهخوانی از سواد و طبع شعر هم برخوردار بودند. معیرالممالک هم تأکید میکند که مهد علیا، مادر ناصرالدینشاه نیز در ماههای محرم و صفر هر روز مراسم سوگواری در تالاری که چون تکیه سیاهپوش و تزیین شده بود برپـا میکرد.