تفاوت دینداری؛ قبل و بعد از انقلاب
بررسی تأثیر انقلاب اسلامی بر افزایش گرایش مردم به احیای شعائر دینی در گفتوگو با ابراهیم فیاض
امیر قشقائی-روزنامهنگار
یکی از مسائل یا بهتر است بگوییم شبهاتی که در چند سال اخیر توسط رسانهها و روشنفکران غربی مطرح شد، موضوع نسبت نظام جمهوری اسلامی با دینداری مردم جامعه است. این افراد و رسانهها معتقدند؛ پس از پیروزی انقلاب گرایش مردم به دینداری تغییری نکرده و بهخصوص در سالهای اخیر گرایش مردم و جوانان به شعائر دینی و آرمانهای انقلاب اسلامی کاهش پیدا کرده است، اما نگاهی گذرا به جامعه ایرانی نشان میدهد این نظریه دارای کمترین ارزش علمی هم نیست. برای روشن شدن هرچه بهتر ابعاد این ماجرا سراغ ابراهیم فیاض، جامعهشناس و استاد دانشگاه رفتهایم و با او درباره تأثیر جمهوری اسلامی بر دینداری مردم گفتوگو کردهایم. گفتوگوی همشهری با این جامعهشناس در ادامه آمده است.
حکومت پهلوی چگونه مانع تحقق ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه ایرانی میشد؟
رسوخ تفکرات فراماسونری در حکومت پهلوی و همچنین روند رو به رشد فرقههای مختلف مثل بهاییت و بابیت ازجمله دلایلی بود که باعث شد توجه به ارزشهای اسلامی در حکومت پهلوی و بهطور کل در جامعه ایرانی آن زمان رفتهرفته کاهش یابد. درواقع ماهیت سکولار رژیم پهلوی از 2جنبه به رشد فرقه بهاییت و یهودیت کمک کرد؛ یکی آنکه ماهیت سکولاریستی رژیم، تعصب نسبت به دین و مذهب خاصی را بیمعنا کرد و از اینرو فرقههای گوناگون فرصت مناسبی برای رشد و گسترش یافتند و از سوی دیگر پهلوی اول و دوم، در راستای دستیابی به هدف مدرنیزه کردن ایران به مبارزه با مذهب تشیع و علمای شیعه که نماد سنتگرایی تلقی میشد، برخاستند. پس میدان دادن به فرقههای ضدشیعه بهاییت و یهودیت، فرصت مناسبی برای دستیابی به این هدف پهلویها بود. همچنین نفوذ یهودیت را نیز نباید در این دوره فراموش کنیم؛ تا جایی که دیدیم محمدرضا پهلوی روابط بسیار خوبی با صهیونیستها برقرار کرد و قصد داشت آرمان آزادی فلسطین را بهعنوان یکی از مهمترین اعتقادات مسلمانان نادیده بگیرد.
بهنظر شما پیروزی انقلاب اسلامی تأثیری بر افزایش گرایش جامعه به شعائر دینی داشته است؟
در ابتدا باید این موضوع یادآوری شود که پیروزی انقلاب اسلامی در نتیجه تفکر و تعقل دینی رخ داده است. پس جامعهای که براساس تحولات دینی و بر مبنای اعتقادات اسلام پایهریزی میشود، قطعا در ادامه و تا لحظه آخر حیات خود بر مبنای همین اعتقادات اداره میشود؛ در غیراین صورت ماهیت آن انقلاب و جامعه از بین خواهد رفت؛ بنابراین تفکر دینی بعد از انقلاب دارای تحولی جدی شد. پیش از انقلاب تفکر دینی بهصورت فردی وجود داشت و هیچگاه مثل امروز شاهد برپایی شعائر دینی بهصورت گروهی نبودیم. پس امروز تفکر دینی به شکل اجتماعی در حال رخ دادن و رو به جلو رفتن است. بین پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی دورهای بسیار مهم جهت رشد و سازماندهی تفکر دینی توسط اندیشمندان این دوره بهوجود آمد. درواقع در این دوره بهدلیل فعال شدن گروهکهای ضدانقلاب مثل کمونیستها و مجاهدین خلق اندیشه دینی با چالش جدی روبهرو شد. از سوی دیگر اندیشمندانی مثل شهید بهشتی و شهید مطهری توسط دشمنان انقلاب ترور شدند و جای خالی آنان در حوزه تفکر دینی بهشدت حس شد. اما وجود افرادی مثل رهبر معظم انقلاب باعث شد تا جای خالی دیگر اندیشمندان بهزودی پر شود و قشری که بهعنوان متفکر دینی لیبرال مطرح شده بودند، بهزودی کنار روند. در حال حاضر نیز تفکر دینی با ساختارهای مختلف درحال بازتولید است و روند رو به جلوی خود را طی میکند. در حقیقت تولید تفکر دینی در جامعه اسلامی هیچوقت تمام نخواهد شد.
چه خلأهایی در مسیر دینداری مردم بعد از انقلاب بهوجود آمد که نیاز است آنها را برطرف کنیم؟
در حال حاضر با توجه به گسترش ارتباطات در فضای مجازی و فعال شدن حوزههای علمیه، دانشگاهها و کانونهای فرهنگی این ادعا که بگوییم دینداری مردم کاهش یافته است، به هیچوجه پذیرفته نیست. اما در این بین خلأهای مهمی بهوجود آمده که لازم است سریعا توسط مسئولان مربوطه برطرف شوند. یکی از این خلأها فاصله میان حوزه و مردم جامعه است. در حقیقت حوزههای علمیه ما نتوانستند تفکر دینی را بهخوبی به مردم جامعه منتقل کنند وگرنه مردم ایران بیشتر از قبل شعائر دینی را زنده نگه میدارند. این موضوع را بهخوبی میتوان قبل از محرم مشاهده کرد؛ یعنی درحالیکه هنوز کمتر از یک هفته به محرم زمان مانده است، اما میبینیم که از الان کوچهها و خیابانها سیاهپوش شدهاند یا در همین جشن غدیر که چند روز پیش برگزار شد، دیدیم که چندین میلیون نفر در این مراسم شرکت کردند و قائل به زنده نگه داشتن مراسم غدیر بودهاند. بنابراین مردم ایران با وجود سختیها و مشکلاتی که دارند اما همچنان به مناسک دینی معتقد هستند و دیدهام که حتی با یک چای و کیک ساده هم که شده برای سیدالشهدا(ع) مراسم روضه و عزاداری میگیرند.
نظرتان درباره دینداری در نسل جوان و دهه هشتادی کشور چیست؟
جامعه امروز ایران بهشدت باسواد شدهاست و علم آنان نیز زیر سایه همین سواد و دانش قرار گرفته است. در حقیقت اگر کسی بخواهد منکر این موضوع شود خودش را به خواب زده است. این موضوع در نسلهای جدید و مخصوصا دهه هشتادیها نیز بهخوبی قابل مشاهده است. شاید بعضی از جوانان این دهه به ظاهر متدین نشان ندهند، اما این مانع نمیشود تا دینداری را در این جوانان زیر سؤال ببریم. برای نمونه بسیاری از دانشجویان من با وجود اینکه در ظاهر شاید مقید به موازین شرعی نباشند، اما اکثر این افراد ابتدای برگههای امتحانی خود را با نام خدا شروع میکنند و شخصا اطلاع دارم که مقید به نماز و روزه هستند؛ بنابراین نسل جوان جامعه ایرانی که اکثر آنها را دهه هشتادیها تشکیل میدهند نیز مقید به برپایی شعائر دینی هستند. حتی در موضوع کارشکنیهای حجاب نیز طبق آماری که دارم تنها 3درصد از این موارد بهدلیل انگیزههای سیاسی بوده است؛ یعنی بیشتر انگیزههای جوانان در اجرای فرهنگ غربی، اجتماعی بوده است. کلید حل این نوع مشکلات نیز در آگاهیبخشی و اقناع جوانان در موضوعات دینی و فرهنگی است که باید توسط تمامی دستگاههای اجرایی، استادان دانشگاهها و حوزهها انجام شود.