پاسخ به 23 شبهه مهمحجاب
پروندهای برای مرور شبهات و سؤالات مربوط به حجاب
چرا کشورهای مسلمان مثل امارات، عربستان و... حجابشان اختیاری است؟
اولین نکته این است که بدانید بین کشور مسلمان و کشور دارای حکومت اسلامی تفاوت وجود دارد. ما کشورهای مسلمان زیادی داریم اما کشورهای اسلامی زیادی نداریم. کشور اسلامی یعنی کشوری که براساس قوانین اسلام اداره شود. در میان کشورهای اسلامی هم وضع متفاوت است. یعنی برخی کمتر به قوانین اسلامی پایبند هستند و برخی بیشتر. اجـازه دهیـد بـه یـک داسـتان جالـب اشـاره کنـم. یکـی از شخصیتهای فرهنگـی تعریف میکرد روزی در قاهره، پایتخت مصر سوار تاکسی شده بودم. راننده از من پرسید اهل کدام کشور هستی؟ گفتم خودت حـدس بزن. اسم برخی کشورها مثل لبنان و عراق را برد. جواب منفی دادم و به او گفتم من اهل اسلامیترین کشور دنیا هستم. راننده بلافاصله به سمت من برگشت و گفت ایرانی هستی؟ جالب اینجاست که مصر خودش یک کشور اسلامی است. اینکه اثرات حفظ حجاب در ایران، نسبت به کشورهای غربی و اسلامی چه بوده است را نیز میتوان در آمار مربوط به جایگاه خانواده، امنیت، بهداشت، تحصیلات و... برای خانمها مقایسه کرد. هرکسی مختار است سبک پوشش خود را انتخاب کند و ما باید به عقاید هم احترام بگذاریم، بنابراین در حیطه حجاب اجازه امر به معروف نیست. همینطور هر شخصی در انتخاب محـل زندگی خود اختیار دارد. ولی آیا کسی میتواند به این بهانه در وسط یک میدان خانه بسازد؟ و بگوید هر کسی اختیار خود را دارد و مـن علاقه دارم اینجـا زندگـی کنـم؟ یـا فـردی بگویـد دلـم میخواهد بـا صدای بلند موسیقی گوش بدهم و در مقابل اعتراض همسایهها بگوید به عقاید هـم احتـرام بگذاریـم؟! خیلـی از تعاریـف مثـل علاقه، اختیـار و عقیـده وقتـی جنبـه اجتماعی پیدا میکنند از حیطه شخصی خارج میشوند و براساس فرهنگ و قانون آن جامعـه تعریـف میشوند. بنابراین حـدود اختیار در محیط خصوصی و اجتماعی، متفاوت است. در اجتماع هر شخص موظف به رعایت قوانینی است که فرهنگ و عرف جامعه مشخص میکند و طبیعی است که در کشور ما که اکثریت قریب به اتفاق مردم مسلمان هستند، این قوانین از اسلام گرفته شده باشد. پـس احترام به عقاید دیگران، با رعایت حجاب در اجتماع اتفاق میافتد و یکی از مصادیق امور لازم برای امربهمعروف و نهی از منکر نیز همین مسئله حجاب است.
مگر میشود به زور کسی را وادار به رعایت حجاب کرد؟
حجاب یکی از احـکام الهی و یکی از قوانین کشور است. در محیطهای خصوصی، حجاب یک مسئله بین هر فردی با خداست اما در فضای عمومی اجتماع، دیگر مسئله فرق میکند. همانطور که رعایت بقیه قوانین برای همه لازم است، حجاب هم باید در کوچه و خیابان رعایت شود. حجاب چه تفاوتی با دیگر قوانین مثلا قوانین راهنمایی و رانندگی دارد؟ مثلا هرکسی بگوید مگر بهزور میشود پشت چراغقرمز ایستاد؟ من دلم میخواهد همیشه از چراغقرمز عبور کنم. یا حتی در مورد همین قوانین پوشش، یک آقا بگوید من میخواهم بدون پیراهن در خیابانها راه بروم و بهزور نمیشود پیراهن تن کسی کرد. اگر این منطق در همه ابعاد زندگی جاری شود، بهنظر شما زندگی اجتماعی ما چه وضعی پیدا میکند؟
آیا همه باحجابها دلپاک هستند و همه بیحجابها دل ناپاک؟
اگر شما بخواهید برای رفتن به جایی، ماشین بگیرید و 2 گزینه داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟ رانندهای که ظاهر شلخته، کثیف و نامرتبی دارد یا رانندهای که لباس مرتب و آراستهای دارد؟ پاکی دل یک امر درونی است و بهراحتی نمیتوان درخصوص آن اظهارنظر کرد. تنها خداست که از دلهای ما آگاه است و از درون ما خبر دارد. اما دل پـاک نشانههایی دارد که ظاهر عفیفانه و حیای در رفتار، میتواند یکی از نشانههای آن باشد. البته این امر مطلق نیست و ممکن است کسی برای ظاهرسازی یا هر نیت نادرست دیگری، درون ناپـاک خود را در ظاهری زیبا مخفی کند؛ بنابراین همهچیز را از ظاهر نمیتوان تشخیص داد اما ظاهر، یکی از نشانههای تشخیص است.
حجاب به این است که دلت پـاک باشد؛ به ظاهر که نیست!
این حرف شما خیلی خوب است اما کامل نیست. فکر کنید که به رستورانی رفتهاید و غذا سفارش دادهاید. وقتی غذا را برای شما میآورند، ببینید که ظرف آن کثیف است، همهچیز با هم مخلوط شده و درمجموع غذا اصلا شکل خوبی ندارد. شما نسبت به آن غذا چه حسی پیدا میکنید؟ حالا هر مقدار هم که صاحـب رستوران توضیح بدهد که ظاهر مهم نیست، من بهترین برنج و مرغوبترین گوشت را با بهترین روغن و زعفران در این غذا بهکار بردهام ولی اکثر افراد میلی به خوردن این غذا نخواهند داشت. حتما باطن هر چیز مهمتر از ظاهر آن است اما این امر بهمعنای بیاهمیتی ظاهر نیست. و یک نکته دیگر که باید به آن توجه کنیم این است که آیا دلپاک که یک امر درونی است، باید نشانههای بیرونی هم داشته باشد یا خیر؟ یعنی میشود کسی دلش پـاک باشد اما هر گناهی را انجام دهد؟ هر روابطی را داشته باشد؟ و از هیچ عمل بدی دوری نکند؟ اگر چنین چیزی ممکن باشد پـس دل ناپـاک چه نشانههایی خواهد داشت؟ اگر مقداری بیشتر فکر کنید شما هم متوجه میشوید که ظاهر عفیفانه و با حجاب، میتواند نشانهای از حیای درونی و پاکی دل داشته باشد.
گشت ارشاد تا امروز چه کسی را با حجاب کرده است؟
کار گشت ارشاد دفاع از حق الناس است؛ چیزی فراتر از حقالله. حجاب فردی، تکلیف شرعی و حقالله است ولی وظیفه نظام، دفاع از حقالناس است. اشتباه سؤالکننده این است که تصور میکند رفتار قهری برای اصلاح بدحجاب است.
آن نیز هست ولی اولویت اول نیست. برخورد قهری برای صیانت از جامعه دینی است. قوانین حکومت باید بهنحوی باشد که نهتنها اهل حجاب احساس غربت نکنند، بلکه فضای اجتماعی نیز بهخودی خود مشوق آنها باشد. قانونی شدن حجاب یکی از روشهایی است که فضای اجتماعی را با خواست درونی اهل حجاب، هماهنگ میکند.
اگـر حجـاب و عفـاف موجـب رشـد جامعـه میشود، چـرا کشورهای غربی با وجود اینکه حجاب ندارند پیشرفتهای بیشتری نسـبت بـه جمهوری اسلامی داشتهاند؟
اول اینکه پیشرفتهای کشورهای غربی دلایل دیگری دارد. از مهمترین آنها چندصدسال استعمار کشورهای آسیایی، آفریقایی و
آمریکای جنوبی است.
مشهور اسـت پرتغالیها آنقدر از آفریقا طلا غـارت کـرده بودنـد کـه طلا در آنجـا بیارزش شـده بـود! یـا اینکـه کشـور اسـپانیا ۴۶میلیـون جمعیـت دارد ولـی ۵۰۰میلیـون نفـر بـه زبان اسپانیایی صحبت میکنند! چون سالها آمریکای لاتین تحـت استعمار آنها بود! یا نیمی از آفریقا به زبان فرانسوی صحبت میکنند چون مستعمره آنها بودهاند!
یا بریتانیا به قدری مستعمراتش را گسترش داد که مدعی شد آفتاب در آن هرگز غروب نمیکند! (یعنی از غرب تا شرق در تصرف آنها بود!) و قرنها با چپـاول دیگر ملتها، خرج کردنـد تـا کشـور خودشـان را آبـاد کننـد و از طرفـی بـا کارشـکنی مانـع پیشـرفت کشورهای غیرهمسو میشوند؛ مثل تحریم یا ترور دانشمندان و هر خرابکاری دیگر.
با این همه به تأیید پایگاه استنادی بینالمللی، ایران سریعترین رشد علمی را در جهان داشته و در بین ۲۵۰کشور به رتبه۱۶ رسیده است. البته بعضی ویژگیهای مثبت مثل نظم، سختکوشی، کار دقیق و امثالهم هم در پیشـرفت کشـورهای غربـی مؤثر بـوده اسـت ولـی از قضـا آنچـه باعـث ازهـمگسیختگی، افسردگی و انحطاط اخلاقی است، رعایتنکردن احـکام الهی است، مثل آزادیهای افراطی، مصرف الکل، لذتگرایی و... . مقصود اینکه پیشرفت یا پسرفت یک کشور مولفههای بسیار
زیادی دارد.
به استناد منابع غربی، ارزشهای اخلاقی که با متغیر حجاب ارتباط دارد، از قضا به کمترین حـد رسیدهاند. بهعنوان مثال، طبق گزارش بینالمللیMap Family World کشوری مثل فرانسه نزدیک به 60درصد تولدهای آن خارج از خانواده است.در برخی مدارس شهرهای اروپایی مثل هامبورگ آلمان، اگر دانشآموزی پـدر و مادرش معلوم باشد، مایه تفاخرش است! غرب به قدری پیشرفت کرده که با حیوان و اشیاء هم ازدواج میکنند!
دریچه
آیا قبل از ورود اسلام به ایران هم حجاب در ایران وجود داشته است؟
داستان آدم و حوا فطری بودن پوشش را ثابت میکند. قرآن میفرماید: «فلمّا ذاقا الشّجره بدت لهما سوء اتهما وطفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّه» آنگاه که آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشیدند پوشش آن دو از بین رفت که بهسرعت با برگ درختان خود را پوشاندند.
سرعت پوشش با برگ درختان بهشتی ولو بهطور موقت بیانگر فطری بودن پوشش است. با پیشرفت زمان نوع پوشش هم عوض میشود تا به امروز که پوشش بهگونههای مختلف وجود دارد.
از نقوش هخامنشی تصاویری به یادگار مانده که در آن زنهای بومی، پوششهای جالبی دارند؛ پیراهن ساده و بلند، دارای آستین پرچین و کوتاه، از زانو به پایین و دامن شرابههایی که تا به مچ آویزان است.
این نقوش، تصویری از زن بومی ایران را نشان میدهد که از پهلو بر اسب سوار شده و چادری مستطیلشکل روی سر و لباس خود افکنده است و زیر آن یک پیراهن، دامن بلند و زیر آن نیز پیراهنی دیگر و بلندتر تا مچ پا نمایان است.
زنان پارسی از نوع لباسی که مردان هخامنشی میپوشیدند نیز استفاده میکردند. این گفته را تصویر حک شده روی ظرف گلی که امروز در موزه هرمیتاژ نگهداری میشود، تأیید میکند. شکل این لباس از نظر دامن و بالاپوش به شکلی است که شانه و آستین آن چون مانند شنل است، با هر اندامی متناسب است، و دامن نیز درصورتی که قد زن و مرد با هم اختلاف زیادی نداشت، مناسب بود. بنابراین لباس زنان این دوره یک لباس کاملا پوشیده بوده است.علاوه بر اینها دقت در لباس ملی کشورهای جهان به خوبی ثابت میکند که حجاب در میان ملل جهان وجود داشته و از ابتکارات اسلام یا مختص چند کشور خاص نیست.
پس در واقع حجاب یک امر فطری است و پیش از اسلام نیز وجود داشته است، اما با ظهور اسلام تکمیل شده است.
چرا میگوینـد امنیت دختران فقط با حجاب فراهم میشود درحالیکه بدون حجاب هـم میتوان امنیـت داشــت؟
امنیت یک مفهوم نسبی است؛ یعنی امنیت انواع مختلفی دارد. مثلا شما از اموالتان محافظت میکنید. اگر مقداری پول خرد داشته باشید، ممکن است روی میز آنها را رها کنید. اگر پول نقد داشته باشید، آن را در کشو یا کمد قرار میدهید. اگر پولها از یک مقدار بیشتر شود، آن را در بانک قرار میدهید که از امنیت آنها مطمئن شوید.
اگر طلا و جواهرات داشته باشید، برای مراقبت از آنها اقدامات بیشتری انجام میدهید. پس امنیت یک مفهوم عمیق است خصوصا برای خانمها. فراهمشدن امنیت برای خانمها فقط با حجاب ممکن نیست؛ اما بدونشک حجاب یکی از مهمترین ابزارهای تأمین امنیت برای خانمها در تمام دنیاست. خوشبختانه آمار خشونت و ایجاد مزاحمت برای خانمها در کشور ما، نسبت به کشورهای غربی (یا شرقی) بسیار کمتر است.
در کشورهایی که قوانین پوشش برای خانمها بازتر است، هر مقدار که میزان پوشش خانمها کمتر میشود، امنیت آنها نیز کاهش پیدا میکند.
آمار وحشتناک تجربههای خشونت و مزاحمت برای خانمها در کشورهای غربی و شرقی، چیز پنهانی نیست و با یک جستوجوی ساده قابلمشاهده است؛ بنابراین امنیت تنها با حجاب تأمین نمیشود اما حجاب و پوشش مناسب یکی از مهمترین ابزارهای تأمین امنیت است.
آیا حجاب در زمان انبیا نیز اجباری بود؟
برخی معتقدند در زمان انبیا حجاب اجباری نبوده است. اولا در این رابطه اجماع نیست. مثلا به اعتقاد شهید مطهری اساسا دورهای را نمیتوان نشان داد که بهطور عمومی شدت حجاب بیش از زمان رسول اکرم(ص) باشد. و احتمالا این شدت حجاب بیانگر اهتمام حکومت نبوی در اجرای این دستور الهی است، با این حال استدلال ما اینجا نیست. چون حجاب امری اجتماعی است.
احکام اجتماعی و حکومتی عقلا و شرعا جزء اختیارات حاکم است. منحصر به سیره اهلبیت نیست و کاملا منطبق با شرایط زمان و مکان است. یعنی یک مسئله میتواند در یک دورهای موضوعیت نداشته باشد و در دوره دیگر مسئله آن روز جامعه باشد.
مثل اینکه امیرالمومنین(ع) مالیات را بر اسب قرار میدهند حال آنکه در زمان پیامبر(ص) اینطور نبوده است. یا اینکه برخی ائمه در دوره خود خمس را از شیعیان نمیگرفتند. پس قانونگذاری برای حجاب جزو اختیارات حاکم است و نیازی به انطباق با دوره زعامت اهلبیت ندارد. حجاب میتواند در دورهای به جهت اجتماعی سختگیرانه نباشد و در دوره دیگر الزام آور باشد.