کفنپوشان خوفناک در میدان
سر قبر آقا
میدان شلوغ و آشفته میدان سرقبرآقا در دوره قاجار همین که غروب خورشید را بهخود میدید خالی از آدم و هر رهگذری میشد و همین باعث شده بود تا انواع شگردهای دزدی و گدایی در آن محل اتفاق بیفتد؛ مانند کفن دزدها و کفنپوشهایی که خواب را از تهرانیها ربوده بودند.در کتاب تاریخ اجتماعی تهران قدیم نوشته شده: «در میدان سرقبرآقا جماعت کفندزدها بودند که روزها در قبرستانها گردش کرده قبور مردههای تازه را نشان میگذاشتند شبها کفنهایشان میبردند. پس از آن کفندزدها از بس مورد طعن و لعن مردم و منبریها واقع شدند، کفنپوشی را بهجای کفندزدی برگزیدند و آن نیز بدینصورت بود که شبها پارچه سفیدی مانند کفن به سر تا پا کشیده در گورها و گودالهای معابر و قبرستان که محل عبور مردم بود، مخفی میشدند و از رهگذران اخاذی میکردند.» اگرچه پای داروغهها و سربازها هم به این ماجرا کشیده شد، اما دزدان «شب رو» که وضعیت کسبوکار دزدی خود را درخطر دیدند، خودشان به مقابله برخاسته و قضیه را پایان دادند.
مشعل المپیک در خیابانهای تهران
سال ١٣۵٣، قرار بود برای اولینبار بازیهای المپیک آسیایی در تهران، با حضور ٣ هزار ورزشکار از ٢۵ کشور آسیایی برگزار شود، برای همین کلنگ ساخت ورزشگاه آزادی با فناوری پیشرفته زمین زده شد و عبدالعزیز فرمانفرماییان معمار برجسته ایرانی طراحی و ساخت آن را برعهده گرفت. مهمترین بخش افتتاحیه این دور از مسابقات، حمل مشعل آن بود که این کار بهعهده علی باغبانشی، نخستین مدالآور دو سرعت ایران بود. باغبانشی مشعل روشن را یک روز قبل از آغاز مسابقات در کاخ سعدآباد بهدست گرفت و پس از حمل در خیابانهای تهران به ورزشگاه آزادی رساند تا مشعل هفتمین دوره المپیک آسیایی بهطور رسمی روشن شود. در این دوره ایران با کسب ۳۶ مدال طلا، ۲۸ نقره و ۱۷ مدال برنز پس از ژاپن در مکان دوم جدول ردهبندی قرار گرفت.
سینما بهار، زمستانها تعطیل بود
سینما روباز از تفریحات محبوب تهرانیها در دهه ۴۰ بود که سینما روباز بهار در شمال تهران یکی از معروفترین آنها بهحساب میآمد البته فقط بهار و تابستانها میشد در آن فیلم دید. هنوز اهالی تجریش و آبادیهای اطراف آن در محدوده شمیران، سینما بهار را بهخاطر دارند. این سینما، ضلع شمال میدان تجریش، حدفاصل خیابانهای فناخسرو و شهید جعفری قرار داشت. ویژگی منحصربه فرد این سینما نسبت به دیگر سینماهای روباز این بود که فقط بهار و تابستان میشد در آن فیلم دید. چرا که زمستانهای سرد و پر برف شمیران اجازه نمیداد فیلمبازها در فضای باز این سینما به تماشای فیلم بنشینند. به همین دلیل بود که نام این سینما هم شد سینما بهار. یعنی سینمایی که بهار باز میشد و تا آخر تابستان پذیرای مردم بود.
در این تصویر تاریخی نمای سینما بهار در پای کوههای پربرف شمیران ثبت شده است.
کافهای که تئاتر شهر شد
14شهریور ۱۳۱۱ هتل تازه تاسیس بلدیه و کافه شهرداری بعدی تهران؛ با حضور مهمانان عالیرتبه در مکان فعلی چهارراه ولیعصر افتتاح شد. روزنامه اطلاعات در ۱۵شهریور درباره این هتل کافه که به پیشنهاد شهرداری تهران و با مبلغ ۱۰۰هزار تومان ساخته شده بود، نوشت:«ساختمان عمارت فوقالعاده زیبا و مهندسی آن را یک مهندس رومانیایی بهنام مسیو فرد انجام داده است... .» این کافه هتل در سالهای بعد رونق گرفت و پاتوقی برای خانوادهها و برخی چهرههای فرهنگی هنری شد اما در دهه۳۰ با افزایش کافههای تازه از رونق افتاد. در نهایت شهرداری تصمیم گرفت آن را به هتلی ۵ستاره تبدیل کند. اما برخی مشکلات باعث شد تا موضوع هتل تازه در جای کافه شهرداری منتفی شود. تا اینکه در سال ۱۳۴۵ با تصویب ساخت سالن تئاتری مدرن و حرفهای این مکان به رادیو تلویزیون ملی سپرده و تئاترشهر در محل کافه بلدی ساخته شد.
نان سنگک، ابداع شیخبهایی
سنگک نانی است که فقط در ایران رایج است بنابراین میتوان آن را نان ملی ایران نامید. در سالنمای کمیته نانوایان تهران که در تاریخ ١٩ اردیبهشت سال ١٣٢٦ در تهران منتشر شده درباره پیدایش نانوایی و نان سنگک اینطور آمده است: «شاهعباس برای رفاه حال طبقات تهیدست و لشکریان خود که غالبا در سفر احتیاج به نان و خورش موقت و فوری داشتند و لازم بود به هر شهری میرسند نانواییهایی باشند که بتوانند به قدر مصرف سربازان نان تهیه نمایند، درصدد چاره برآمد و حل این مشکل را از «شیخ بهایی» که از علما و دانشمندان ایرانی آن زمان بود خواست. شیخ بهایی با تفکر و تعمق تنور سنگکی را ابداع کرد.» این اختراع به قدری با دقت و هوشیاری طراحی و عملی شده که پس از گذشت چند صد سال هنوز به همان صورت اولیه پخته میشود و نانی که از تنور سنگکی بهدست میآید، محبوبترین نان ایرانی است.