• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
پنج شنبه 24 خرداد 1397
کد مطلب : 19687
+
-

ستاره تیم ملی در جام جهانی 1978از شانس ایران در جام جهانی روسیه می‌گوید

روزهای روشن

روزهای روشن

روزشمار برای شروع جام جهانی فوتبال به پایان رسید و تیم ملی پرامید فوتبال کشورمان فردا در نخستین جدال به مصاف تیم سختکوش مراکش خواهد رفت.شروع خوب و ارائه یک بازی آبرومندانه، ایرانیان را به نتیجه دوئل با تیمهای بزرگ جهان در ادوار گذشته جام جهانی را امیدوار خواهد کرد؛ مثل نبرد کلاسیک ایران و اسکاتلند در جام جهانی 1978و تساوی با یکی از غول‌های فوتبال جهان در آن سال‌ها که برای فوتبال رو به پیشرفت ایران یک دستاورد بزرگ بود.حسن روشن که در همان نخستین بازی در برابر هلند مصدوم شده‌بود در برابر پرو به میدان رفت و یکی از گل‌های به یادماندنی اما کم اثر تیم ملی در برابر این تیم را به ثمر رساند.ستاره ایران در جام جهانی آر‍ژانتین که اطلاعات جامعی درباره تاریخ 100ساله فوتبال ایران دارد، معتقد است نباید به ماموریت دشوار فوتبالیست‌های ایرانی در روسیه نگاه ساده انگارانه‌ای داشته باشیم و همین که در برابر تیم‌های بزرگ شجاعانه بازی کنیم مردم راضی خواهند شد.این هفته سراغ مهاجم نام آشنای سال‌های دور تیم ملی رفتیم و با او درباره راز اوج گرفتن فوتبال ایران در دهه 40و 50و مقایسه آن با وضع کنونی تیم ملی گفت‌وگو کرده‌ایم.

حضور شما در جام جهانی 1978آر‍‍ ژانتین مترادف است با دوران اقتدار تیم ملی در آسیا.فوتبال ایران در آن سال‌ها چگونه به اوج رسید؟

فوتبال ایران تاریخ حدودا 100ساله دارد و برای بررسی سیر صعودی فوتبال ایران در آن سال‌ها باید به سال‌های دور رجوع کنیم.اولین بار انگلیسی‌هایی که در مناطق نفت خیز ایران مثل مسجد سلیمان، آبادان و اهواز کار می‌کردند فوتبال را که برای آنها نوعی سرگرمی بود به این شهرها آوردند و چند سال بعد تب فوتبال به تهران رسید.از سال 1320تیم‌های تهرانی باشگاه تاسیس کردند و فوتبالیست‌هایی مثل حسین صدقیانی و محمودپور- که دو رگه ایرانی ترکیه‌ای بودند- فوتبال مدرن را وارد ایران کردند.اولین تیم‌هایی که در تهران تاسیس شدند « شرق» و «دوچرخه سواران» بودند که دوچرخه‌سوران بعدها به تاج تغییر نام داد.تیمهای جعفری، آتش‌نشانی، دارایی و... هم جزو نخستین تیم‌هایی بودند که تشکیل شدند و تیم منتخب تهران از بین بازیکنان ممتاز آنها شکل می‌گرفت و به مسابقات برون مرزی می‌رفت.در آن سال‌ها پدرم در تیم شرق بازی می‌کرد.

پس در دهه 20چیزی به نام تیم ملی فوتبال نداشتیم؟

همین تیم منتخب تهران را داشتیم که به واسطه مناسبات صدقیانی و محمودپور با فوتبال ترکیه با تیم ملی این کشور بازی دوستانه انجام می‌داد.تیم ملی فوتبال ایران بعد از جان گرفتن مسابقات باشگاه‌های تهران سر و شکل گرفت.تیم ملی آن سال‌ها را می‌توان به ساختمان بلندمرتبه‌ای تشبیه کرد که برای پی ریزی آن بیش از بنایش وقت گذاشته بودند. فوتبال تهران از یک نسل قبل از ما یعنی دوران حضور عزیز اصلی، حمید شیرزادگان، همایون بهزادی، اکبر افتخاری و... پیشرفت کرد و در همان سال‌ها تیم ملی برای حضور در جام ملتهای آسیا تشکیل شد.همان تیم در سال 1345به بازیهای آسیایی بانکوک رفت و نایب قهرمان شد اما دو سال بعد در فینال جام ملتهای آسیای تهران رژیم صهیونیستی را بردیم و برای نخستین بار قهرمان آسیا شدیم.این قهرمانی نقطه شروع شکوفایی فوتبال ایران شد و در نهایت صعود به جام جهانی 1978را جشن گرفتیم.

مربیان خارجی مثل رایکوف چقدر در پیشرفت فوتبال ایران نقش داشتند؟

سرمایه‌گذاری در فوتبال ایران از سال 48شروع شد و در همان سال‌ها بود که رایکوف همزمان به‌عنوان سرمربی تیم‌های ملی جوانان و بزرگسالان کارش را شروع کرد.یادم است که نخستین بار تیم ملی جوانان به مسابقات آسیایی 1968اعزام شد و مقام سوم را کسب کرد.سال بعد مسئولان وقت فدراسیون فوتبال با تقلب تیم ملی جوانان را راهی مسابقات آسیایی کردند. در آن تیم بازیکنان بزرگسال مثل علی پروین، کارو حق وردیان و چند فوتبالیست مطرح دیگر بازی می‌کردند و بعد از باخت به کره‌جنوبی حذف شد.بعدها رایکوف گفت که دوست نداشته آن تیم موفق شود چرا که معتقد بود آینده فوتبال ایران با کشف بازیکنان جوان تضمین می‌شود.بعد از این اتفاقات، رایکوف تیم ملی جوانان را رها کرد و سرمربی تاج شد و پرسپولیس هم آلن راجرز را آورد تا فوتبال ایران تکان اساسی بخورد.

آموزش مربیان ایرانی هم توسط مربیان خارجی انجام می‌شد؟

سال 1352که اسکینر انگلیسی سرمربی تیم ملی جوانان شد، حشمت مهاجرانی دستیارش بود و قهرمان آسیا هم شدیم.مهاجرانی سال بعد سرمربی تیم ملی جوانان شد و چهار دوره پیاپی آن تیم را قهرمان آسیا کرد. او بعدها دستیار فرانک اوفارل در تیم ملی بزرگسالان شد.کارلوس کی‌روش نفر سوم کادر مربیگری منچستریونایتد بود، اما اوفارل در آن سال‌ها نفر اول نیمکت این تیم بود و برای سرمربیگری تیم ملی به ایران آمد.بعد از رفتن او مهاجرانی سرمربی تیم ملی شد و به جام جهانی 1978صعود کردیم. در واقع؛ موفقیت تیم ملی ادامه کار اوفارل بود که توسط حشمت مهاجرانی انجام شد اما کی‌روش به‌گونه‌ای عمل کرده که بعد از رفتنش باید از صفر شروع کنیم.از طرفی توجه به تیم‌های پایه دلیل اصلی رشد و پیشرفت فوتبال ایران در آن سال‌ها بود. قبل از جام جهانی به المپیک 1976صعود کرده بودیم.در المپیک با نتیجه سه بر دو به لهستان باختیم که یکی از گلها را من زدم. یک بر صفر کوبا را بردیم و دو بر یک به شوروی که یکی از تیمهای قدرتمند آن سال‌ها بود باختیم.

در آن سال‌ها امکانات تیم ملی به ورزشگاه داوودیه محدود می‌شد اما نتیجه کار شگفت انگیز بود.مدیران فوتبالی چه نقشی در این موفقیت‌ها داشتند؟

اردوی تیم ملی معمولا در استادیوم داوودیه برپا می‌شد و شب‌ها در ساختمان اداری استادیوم می‌خوابیدیم.هر چهار نفر در یک اتاق اسکان داده می‌شدند و رستوران هم درطبقه زیر همکف بود اما با تیمهای بزرگی مثل رومانی، ولز، برزیل، منچستریونایتد و گالاتاسرای بازی دوستانه انجام می‌دادیم.هنر مدیران فوتبالی ترتیب دادن بازیهای تدارکاتی بزرگ و استفاده حداکثری از امکانات بود.هم‌اکنون تیم ملی در هتل 5ستاره اسکان داده می‌شود، کمپ تمرینی مجهزی دارد و بهترین امکانات برای بازیکنان مهیا شده اما با تیمهایی مثل سیرالئون بازی می‌کنیم و برای جام جهانی آماده می‌شویم.

تیم ملی با چه تدارکی به جام جهانی 1978رفت؟

قبل از جام جهانی در پاریس با تیم ملی فرانسه بازی کردیم. آن بازی را دو بر یک باختیم و تنها گل ایران را من به ثمر رساندم و گل دوم فرانسه مردود بود و آنها با کمک داور ما را بردند.دو بار هم با تیم ملی برزیل بازی کردیم و هر دو بار در تهران و اصفهان به تساوی دو بر دو رسیدیم که در بازی تهران دو پاس گل دادم و یکی از گل‌های بازی در اصفهان را به ثمر رساندم.در آن سال‌ها فوتبال ایران تقویم دو و سه ساله داشت و در آسیا فقط کره‌جنوبی و ژاپن چنین تقویمی داشتند.کشورهای عربی هم برای اینکه از قافله عقب نمانند دست به دامن انگلیسی‌ها شده بودند.

ترتیب دادن بازی‌های دوستانه برای تیم ملی سازوکار خاصی داشت؟

در آن سال‌ها فوتبال ایران آماتور بود اما فدراسیون برای بازی با تیم‌های خارجی شرط می‌گذاشت. طبق توافق کمیته روابط بین‌الملل فدراسیون فوتبال، بابت بازی با تیم‌های بزرگ اروپا باید 50هزار دلار می‌پرداختیم، اما این مبلغ با توجه به نتایج بازی‌ها پرداخت می‌شد.؛ مثلا یک‌بار تیم "فولام" انگلیس که گوردون بنکس، دروازه بان افسانه‌ای تیم ملی انگلیسی را در ترکیب داشت و یکی از بهترین تیمهای اروپا بود به ایران آمد و چون یک بر صفر بازی را باخت مبلغ چندانی دریافت نکرد.

اما به‌نظر می‌رسد فضای بازی در جام جهانی به حدی سنگین است که با همین تدارکات وسیع هم بازیکنان ایرانی تحت الشعاع قرار گرفتند و در بازی با هلند و پرو 4ضربه پنالتی به آنها دادیم.

در ماجرای پنالتی‌ها بازیکنان ما مقصر نبودند.داوران ایرانی برای زیبایی فوتبال خیلی از خطاها را در لیگ تخت جمشید نادیده می‌گرفتند. درحالی‌که همان خطاها در جام جهانی زیر ذره بین داورها بود و کوچکترین برخوردی در محوطه جریمه حریف را پنالتی اعلام می‌کردند.بعدها رودی کرول، کاپیتان تیم ملی هلند در جام جهانی 1978در کلاس‌های مربیگری مرا دید و اعتراف کرد که از تیم ما ترسیده بودند. شاید اگر حسین فرکی موقعیت عالی که در 5دقیقه اول نصبش شد را به گل تبدیل می‌کرد این ترس تا آخر بازی همراه هلندی‌ها بود و می‌توانستیم شگفتی ساز شویم.

اگر مقابل هلند و پرو محتاطانه‌تر بازی می‌کردیم نتایج آبرومندانه تری نمی‌گرفتیم؟

فرق حشمت مهاجرانی سال 78با کارلوس کی‌روش 2018از زمین تا آسمان است.تیم ملی در برابر ابرقدرتهای فوتبال جهان ترسو بازی نکرد.وقتی هلند از اسکاتلند شکست خورد ایران با پیروزی مقابل پرو می‌توانست صعود کند و حشمت مهاجرانی تیم ملی را برای برد به میدان فرستاد.بعد از بازی با هلند به‌شدت مصدوم شده بودم اما شب قبل از بازی با پرو حشمت خان گفت فردا تحت هر شرایطی باید بازی کنی و سیستم 3-3-4را که کاملا هجومی بود ر انتخاب کرد. در آن بازی یک گل زدم و در دقیقه 60بازی تعویض شدم اما نکته مهم این بود که شجاعانه بازی کردیم و واقعا برای صعود جنگیدیم.با شناختی که از کی‌روش دارم حدس می‌زنم در هر سه بازی ما در جام جهانی، تیم ملی را با شیوه تدافعی 1-3-2-4و برای نباختن به میدان خواهد فرستاد.باخت آبرومندانه مقابل اسپانیا و پرتغال برای ما سودی ندارد اما برای کی‌روش افتخار است.

اگر بخواهیم نگاه واقع بینانه‌ای به کیفیت تیم ملی ایران داشته باشیم در بین 32حاضر در جام جهانی چه جایگاهی داریم؟

نظر شخصی من این است که فقط در مقایسه با تیم‌های آسیایی کیفیت بهتری داریم و بین تیم‌های حاضر در جام جهانی در رده 27یا 28قرار داریم که آن هم واقعی نیست؛ چون تیم‌هایی مثل هلند و ایتالیا از راهیابی به جام‌جهانی بازمانده‌اند.

فکر می‌کنید اگر به جای کی روش، مربی دیگری روی نیمکت تیم ملی بنشیند در جام جهانی نتایج بهتری می‌گیریم؟

به عملکرد کی‌روش نقدهای زیادی وارد است که استفاده از شیوه‌های تدافعی یکی از آنهاست، اما نگاه از بالای او به فوتبال ایران مرا آزار می‌دهد.یادم است وقتی قرار شد قبل از جام جهانی 78هدایت تیم ملی را به یک مربی بزرگ خارجی بسپارند، برایان کلاف که آن روزها ناتینگهام فارست را به لیگ برتر انگلیس آورده و یکسال بعد این تیم را قهرمان اروپا کرده بود برای مذاکره با مسئولان فدراسیون فوتبال به ایران آمد.برایان کلاف مثل کی‌روش مربی مغرور و پرتوقعی بود. وقتی به استادیوم داوودیه آمد و دید که 8-7نفر از بازیکنان در یک سالن خوبیده‌اند حسابی غرولند کرد و از طرفی قبول نکرد دستیارانش را از بین مربیان ایرانی انتخاب کند.به همین دلیل فدراسیون فوتبال مذاکرات را متوقف کرد و سراغ اوفارل که سرمربی منچستریونایتد بود رفت.اوفارل برای مربیان ایرانی و فوتبال ایران احترام زیادی قائل بود. خیلی از روزها خودش روی سکوهای استادیوم داوودیه می‌نشست و حشمت مهاجرانی و حسن حبیبی که دستیارانش بودند تیم ملی را تمرین می‌دادند.کی روش در تیم ملی ایران به‌گونه‌ای عمل کرده که بعد از رفتنش یادگار ارزشمندی از خودش به جا نخواهد گذاشت و همه‌‌چیز را باید از صفر شروع کنیم.

به‌نظر شما مقابل پرتغال و اسپانیا باید هجومی بازی کنیم؟

تکلیف بازی با اسپانیا و پرتغال روشن است و به‌نظرم هیچ شانسی مقابل آنها نداریم، اما در برابر مراکش باید شجاعانه بازی کنیم.مطمئنا مراکش هم با یک مهاجم مقابل ما بازی نخواهد کرد و آنها هم روی 3امتیاز این بازی حساب کرده‌اند.

می توانیم با برد مقابل مراکش و تساوی با پرتغال از مرحله مقدماتی صعود کنیم؟

باید براساس واقعیت با مردم صحبت کنیم و کاری نکنیم انتظارات از تیم ملی به شکل نامتعارفی بالا برود.اسپانیا و پرتغال که جای خود دارند، ما مقابل مراکش هم مشکلات زیادی خواهیم داشت؛ چرا که آنها با تدارکات وسیع به جام جهانی آمده‌اند و مربی باهوشی دارند که می‌داند کلید احتمال صعود به دور بعد، پیروزی در این بازی است.نباید امید واهی به مردم بدهیم که بعد از باخت سرخورده شوند.اگر تیم ملی شجاعانه در برابر حریفانش به میدان برود و بچه‌ها با تمام توانشان بازی کنند مردم از آنها راضی خواهند بود.

مرد بازی‌های بزرگ

حسن روشن روز دهم دی‌ماه سال 1334در محله تجریش تهران به دنیا آمد. سال 1350و در سن 9سالگی به تاج سابق پیوست و تا سال 1357در این تیم حضور داشت. او پس از جدایی از آبی پوشان تهرانی به تیم الاهلی امارات پیوست و پس از 4سال حضور در این تیم بار دیگر به ایران بازگشت و درحالی‌که نام تاج به استقلال تغییر یافته بود بار دیگر پیراهن آبی را بر تن کرد. روشن پس از یک فصل حضور در استقلال در سال 1362دوباره به الاهلی رفت و پس از یکسال بازی در این تیم برای سومین بار پیراهن آبی را بر تن کرد، این آخرین حضورش در تیم استقلال بود و او در سال 1367با پیراهن این تیم از فوتبال خداحافظی کرد.حسن روشن در تیم ملی هم دوران خوبی را سپری کرد و در 48بازی 13گل به ثمر برساند. گل‌های حساس این مهاجم در بازی‌های بزرگ از یاد فوتبالدوستان نمی‌رود. گلزنی در المپیک مونترال مقابل لهستان، گل زیبایی که به پرو در جام جهانی 1978زد، دو گلی که با وجود مصدومیت به کره‌جنوبی زد و گلی که در مسابقات ارتش‌های جهان به ایتالیا زد ازجمله لحظه‌های ماندگار فوتبال ایران است.او در همه تورنمنت‌های معتبر جهانی و آسیایی ازجمله المیپیک آسیایی، جام ملت‌های آسیا،  جام جهانی 1978 آرژانتین، المپیک 1976مونترال، مقدماتی جوانان آسیا و قهرمانی جوانان آسیا گل زده و به همین دلیل نامش با دوران اوج فوتبال ایران عجین است.



جوان‌ترین بازیکن تاریخ دربی

حسن روشن جوانترین بازیکنی است که در دربی بزرگ پایتخت به میدان رفته است.او در دربی یازدهم که 11اسفند 1351انجام شد، 17سال و 274روز سن داشت و رکوردش هنوز پاربرجا مانده است.مهاجم سال‌های دور استقلال خاطرات شیرینی از بازی‌های دربی دارد:«سال ۵۳ بود که در دقیقه ۸۸ گل زدم و استقلال برنده شد. بعد از این بازی پرسپولیسی‌ها به من پیشنهاد دادند با ۵۰۰ هزار تومان به پرسپولیس بروم. ظاهرا آقایی به نام تبریزیان که وضع‌‌اش خوب بود قول داده بود این پول را پرداخت کند ولی ما از جنس خود باشگاه بودیم و روی‌مان نمی‌شد از استقلال برویم. پسرخوانده نبودیم بلکه پسر خود استقلال بودیم. حتی آقای عبده مالک پرسپولیس گفته بود؛ من می‌دانم روشن نمی‌آید ولی اگر بیاید خودم یک خانه هم به او می‌دهم. خلاصه من نرفتم و باشگاه استقلال یک بی‌ام و به من داد که هنوز هم آن را دارم. در دربی سال ۵۶ هم تیم ما خیلی جوان بود و پرسپولیس پر از ستاره اما به راحتی ۳ بر صفر آنها را بردیم. گل دوم را از روی نقطه پنالتی زدم و بابتش ۱۰۰۰ تومان جریمه شدم. جکیج، سرمربی استقلال گفته بود ضربات پنالتی را محکم به سمت راست بزنید اما وقتی دیدم دروازه‌بان پرسپولیس سمت راست رفته و ایستاده است به آرامی توپ را به سمت چپ زدم. برای همین جریمه شدم البته ۳۰۰۰ تومان هم پاداش گرفتم.»

دشمن فوتبال پولکی

حسن روشن در عرضه مربیگری حضور چندانی نداشته و بیشتر به‌عنوان مشاور و مدیرفنی یا مدیر آکادمی فعالیت کرده است.او شانی بالاتر از کارکردن در فضای فعلی فوتبال ایران را برای خودش قائل است:«سال 1385که محمد دادکان رئیس فدراسیون فوتبال از من خواستند به‌عنوان مدیرفنی در کنار تیم ملی جوانان فعالیت کنم.به رئیس فدراسیون گفتم دو مربی برزیلی تیم ملی جوانان باید گارسن شوند و این تیم با این مربیان به جام جهانی نمی‌رود. کسی به حرفم گوش نکرد و من هم استعفا داد. به گمانم دادکان هم خبر نداشت که آن تیم در چنگ دلالها بود.این فوتبال جای ما قدیمی‌ها نیست چون برای پول و درآمد بیشتر تن به هر کاری نمی‌دهیم.»مهاجم سال‌های دور استقلال، یک‌بار هم در آستانه نشستن روی نیمکت پرماجرای این تیم قرار داشت اما خودش می‌گوید سرمربیگری آبی‌ها را به قلعه‌نویی بخشیده است:«در زمان مدیرعاملی قریب، من، پورحیدری و قلعه‌نویی گزینه‌های سرمربیگری استقلال بودیم اما خودم به قریب پیشنهاد دادم تیم را به قلعه‌نویی بدهد؛ چون می‌دانستم توافق‌های پشت پرده انجام شده است.من با فوتبال بی‌پول و با عشق سال‌های دور زندگی کرده‌ام و نمی‌خواهم در فوتبال پرحاشیه امروز باشم.سال قبل پیشنهاد 400میلیون تومانی برای مدیرعاملی یک تیم دسته اولی را رد کردم چون نگاهم به فوتبال با نگاه مدیران امروزی متفاوت است و اگر بیایم همه‌‌چیز بهم می‌خورد.»

منتقد همیشگی

جامعه فوتبال ایران حسن روشن را به‌عنوان پیشکسوت همیشه منتقد می‌شناسد و مربیان شاغل در فوتبال ایران از گزند انتقادهای تند و تیز او در امان نبوده‌اند.حتی مربیان استقلال هم زیر تیغ انتقادهای او بوده‌اند و به همین دلیل طی سال‌های اخیر ارتباط خوبی با قلعه‌نویی نداشته است.روشن البته انتقادهایش را منطقی و از روی حسن نیت می‌داند:«قلعه نویی بخشی از موفقیت‌هایش را در استقلال مدیون من است؛ چون مدام مراقب بودم کار اشتباهی نکند و با انتقادهایم به او هشدار می‌دادم.»پیشکسوت استقلال درباره اشتباهات منصوریان در استقلال هم صحبت می‌کند:«همه مربیان بازی تدارکاتی انجام می‌دهند و با وسواس تمرینات را زیرنظر می‌گیرند تا به ترکیب ثابت برسند.منصوریان در استقلال به پایان خط رسید چون اعتقادی به ترکیب ثابت نداشت.دومین اشتباه منصوریان که در انتقادها به آن اشاره می‌کردم، کنار گذاشتن بازیکنان جوانی بود که در نخستین فصل حضورش در استقلال با آنها نتیجه گرفت.طی چند سال اخیر عملکرد درخشانی از مربیان شاغل در ایران ندیدم که بخواهم از آنها تعریف کنم و به همین دلیل همیشه در مقام منتقد بوده‌ام.» روشن معتقد است استقلال به‌رغم قهرمانی در جام حذفی آینده روشنی ندارد و به‌دلیل عملکرد ضعیف مدیران باشگاه، وینفرد شفر هم در فصل آینده محصولی جز ناکامی درو نخواهد
 کرد.

کار خیر با رفقای قدیمی

مهاجم سال‌های دور تیم ملی بیش از آنکه در محیط فوتبال باشد مشغول فعالیت‌های اجتماعی و عام المنفعه است.حسن روشن که هنوز در خانه پدری‌اش در حوالی میدان تجریش زندگی می‌کند دستی در کارهای خیر دارد و به همراه دوستان و بچه محل‌های قدیمی برای نیازمندان جهیزیه تهیه می‌کند.دوستان قدیمی کارها را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و مسئولیت تحقیق درباره وضع زندگی نیازمندان به حسن روشن سپرده شده است.کمتر کسی می‌داند که او برادر شهید و تنها بازمانده خانواده روشن است:«وقتی 16سالم بود برای نخستین بار برای استقلال بازی کردم و تیم شربانی را سه بر صفر بردیم.با شوق و ذوق به خانه آمدم تا خبرش را به پدرم بدهم اما متوجه شدم برادرم بر اثر تصادف در بیمارستان فوت کرده است.وقتی با تیم ملی به مسابقات جام ملتهای آسیا در کویت رفتیم خبر شهادت برادر دیگرم را شنیدم. هفتم مهرماه 1359بود که حسین در نخستین حمله عراقی‌ها به ایران و بر اثر شلیک خمپاره شهید شد.»پدر حسن روشن هم در تابستان سال 1395درگذشت و او حالا تنها بازمانده خانواده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید