داستان «گوجهقیا»
این روزها کمآبی شهرت روستایی را که به کشت گوجهفرنگی در زنجان مشهور است، مخدوش کرده
گوجهقیا روستایی در دهستان معجزات زنجان است؛ روستایی که کشاورزی آن تنها با کشت گوجهفرنگی میگذرد. خانههای گوجهقیا یا کاهگلی هستند یا به مدد بنیاد مسکن با آجر و آهن نوسازی شدهاند. خانهها از هر جنسی که باشند، مهم نیست. مهم زنان و مردانی هستند که برای بقا و تامین معیشت خود گوجه میکارند یا در خانهها دارهای قالی بر پا میکنند. یکی از زنان روستایی میگوید: ما برای خودمان فرش نمیبافیم. این فرشها را برای آقایی که از شهر به اینجا میآید، میبافیم و دستمزد ناچیزی میگیریم. در واقع سود اصلی را صاحب دار قالی میبرد و به همین دلیل اغلب زنان روستایی ترجیح میدهند به سمت قالیبافی نروند. اگر در کوچه پسکوچههای روستا قدم بزنید با دختران و زنان جوانی روبهرو میشوید که قلاب و نخ به دست دارند و همزمان که به درددل زنانه میپردازند؛ چارق محلی زنجانی میبافند. یکی از دختران جوان میگوید: به ازای هر جفت چارقی که میبافیم 2 هزار تومان از کسی که آنها را سفارش داده است، دریافت میکنیم. کم است، اما چارهای نیست و از بیکاری و بیپولی بهتر است. اما داستان مردان گوجهقیا کمی متفاتتر از زنان است؛ مردان روستا برای تامین معیشت خود مجبورند زمین روستاهای دیگر را کرایه کنند. مرادعلی غیاثی به همراه چند مرد روستایی در گوشهای از روستا ردیف شدهاند، هر کدام بیل و گلنکی در دست دارند و از کار روزانه خستهاند. غیاثی درباره وضع کشاورزی میگوید: بیشتر روستاییان در گوجهقیا، گوجه فرنگی میکارند. سال گذشته فروش این محصول خوب بود و همه فکر میکردند امسال هم وضع خوبی خواهیم داشت، اما بیآبی تاثیر زیادی در برداشت آن گذاشته است. زهرا شاهی، دهیار گوجهقیاست. وی که خود از اهالی این روستاست درباره وضع گوجهقیا میگوید: 102 خانوار با جمعیت 390 نفر در روستا ساکن هستند. وی درباره کمآبی روستا و مشکل کشاورزی هم توضیح میدهد: تا یک سال پیش، از داشتن آب آشامیدنی محروم بودیم و در روستا جنگ آب داشتیم، اما با برقراری مجتمع آبرسانی وضع بهتر شد. مشکل اصلی این است که روستاییان فکر میکنند چون یکی دو بار با کشت گوجهفرنگی به سود رسیدهاند، بازهم میتوانند به سود برسند، اما در نهایت از پس اجاره زمین بر نمیآیند و متضرر میشوند.