• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
چهار شنبه 14 تیر 1402
کد مطلب : 196435
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/2R2oA
+
-

هواداری سرکاری

آسیب‌شناسی دوقطبی مسموم که این‌بار در ماجرای هواداران و علیرضا بیرانوند خودش را نشان داد

گزارش
هواداری سرکاری

مریم سرخوش- روزنامه نگار

یکی از اصطلاحاتی که در سال‌های اخیر بسیار به گوش رسیده، دوقطبی‌شدن جامعه‌ است؛ اتفاقی که البته نه در ایران که در بسیاری از جوامع خارجی هم دیده می‌شود و گاهی شکاف‌های عمیقی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و البته ورزشی را رقم می‌زند. حالا جدیدترین دستپخت این بخش را جامعه هواداری فوتبال رو کرده‌اند؛ دوقطبی «تعصب و پول» یا دوراهی «وفاداری و حرفه‌ای بودن» که با تصمیم اخیر علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان پرسپولیس برای پیوستن به استقلال به جدی‌ترین اتفاق فصل نقل‌و‌انتقالات فوتبالی کشور بدل شده است. هواداران 2تیم سرخابی پایتخت در فضای مجازی و حقیقی به سروکله هم زده و برچسب بی‌غیرتی یا حرفه‌ای‌گری به بیرانوند می‌زنند. برخی طرفداران افراطی پرسپولیس در فضای مجازی دعوتنامه برای تجمع مقابل باشگاه استقلال صادر می‌کنند تا از امضای قرارداد این بازیکن جلوگیری شود. برخی هواداران استقلال هم بیرانوند را به‌دلیل سابقه‌اش در پرسپولیس نمی‌خواهند و با هتاکی و حمله‌های مجازی عنوان کرده‌اند که در ادامه فصل هیچ حمایتی از او نخواهند داشت.

سابقه دوقطبی‌های فوتبال
دوقطبی‌سازی در فوتبال اتفاق جدیدی نیست و موارد متعددی از آن را می‌توان نام برد؛ مثلا کارلوس کی‌روش، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران که خالق دوقطبی کی‌روش – برانکو بود و هواداران پرسپولیس را در مقابل سایر هواداران قرار داد، بعدها هم به دوقطبی کی‌ر‌‌وش – اسکوچیچ تغییر کرد. در انتهای دهه 70در پرسپولیس دوقطبی علی پروینی‌ها و غیر‌‌علی پروینی‌ها وجود داشت و در استقلال هم دوقطبی فرهاد قلعه‌نویی و ضد‌ قلعه‌نویی. تا لحظه تنظیم این گزارش، بیرانوند هنوز تصمیم نهایی‌اش درباره تیم آینده را اعلام نکرده، اما تا همین حالا هم واکنش‌های مجازی از سوی هواداران استقلال و پرسپولیس عجیب است.

تجربه تلخ و گوش‌های بسته
به‌طور کلی بخشی از جامعه ایران به‌ویژه هواداران فوتبالش گرایش زیادی به این دوقطبی‌ها دارند و کارشناسان هم آسیب‌زا بودن آن را تأیید می‌کنند. قرار گرفتن در هر سوی این دوراهی باعث می‌شود که طرفداران افراطی هر کدام از قطب‌ها، نقایص را نبینند و کاستی و کمبودها به‌شدت دیده نشود؛ به همین دلیل تلاشی هم برای جبران آن صورت نمی‌گیرد. شکل مشابه اتفاق اخیر درباره بیرانوند پیش از این هم وجود داشته؛ نمونه بارز آن کوچ  مهدی هاشمی‌نسب از پرسپولیس به استقلال بود. همان زمان هم دوقطبی تعصب و پول مطرح شد، اما بدترین شکل ممکن را در زندگی حرفه‌ای و شخصی هاشمی‌نسب رقم زد. او پس از پیوستن به استقلال دیگر از زندگی نرمال برخوردار نشد و حتی این نقل قول از او وجود دارد که مادرش را در خیابان به همین دلیل کتک زدند؛ اتفاقی که نشان می‌دهد دوقطبی‌های غیرمنطقی فرد را حتی از ارائه خدمت باکیفیت هم عاجز می‌کند.

وفاداری یا تعصب؟
وفاداری یا تعصب بیرانوند یک سوی دوقطبی جدید هواداران است؛ برخی هواداران استقلال، او را به بی‌تعصبی متهم کرده‌ و نمی‌خواهند پیراهن تیم‌شان را بر تن دروازه‌بان فصل گذشته پرسپولیس ببینند. برخی هواداران پرسپولیس هم وفاداری دروازه‌بان سابقشان را نشانه گرفته‌اند و دیگر نمی‌خواهند بیرانوند را به‌دلیل مذاکره با آبی‌ها در تیم خود داشته باشند. کاربر پرسپولیسی با نام نوستالژیست در این‌باره نوشته: «بودن یا نبودن بیرانوند دیگه مهم نیست؛ چراکه کسی که به خیانت به میلیون‌ها نفر که چون کوه پشتش بودند حتی فکر هم بکنه، لیاقت نداره حتی بهش فکر بشه.» یک کاربر استقلالی با نام زاتوپیا هم نوشته: «توی بی‌غیرت رو نمی‌خوایم با لباس آبی ببینیم؛ لباسی که یه اسطوره مردمی یعنی ناصر حجازی تن کرده به تن تو گشاده...» کاربر دیگر هم با انتشار عکس‌های سرم به‌دست نوشته: «اینم وضعیت ماست، کاش به گلر 120میلیاردی بربخوره...»
اما از سوی دیگر ماجرا، نگاه طرفداران به حرفه‌ای بودن فوتبال و انتخاب موقعیت بهتر است؛ اینکه او حق دارد به‌دلیل پرداخت نشدن کامل مطالباتش یا دریافت مبلغ بیشتر برای قرارداد تصمیم بگیرد با چه تیمی به توافق برسد. این موضوع را وکیل این بازیکن هم در برنامه ورزشی شبکه 3 تأیید کرده و گفته تعصب برای دهه 60 فوتبال است و هزینه‌های زندگی دیگر چنین اجازه‌ای را به بازیکنان نمی‌دهد.

استانداردترین دوقطبی مسموم جدید
حالا درباره بیرانوند استانداردترین دوقطبی مطرح شده؛ متعصب بودن در مقابل حرفه‌ای بودن یا به‌اصطلاحی پولکی بودن است. قطب اولی‌ها معتقدند که بازیکن باید در جایی که رشد کرده بماند و پیراهن تیمش را نفروشد؛ مشابه اتفاقی که برای فرانچسکو توتی در رم رخ داد و با وجود پیشنهادهای متعدد از رئال و تیم‌های متعدد، همیشه اسطوره رمی‌ها ماند. یا محمد انصاری که با وجود بسته بودن پنجره نقل و انتقالات پرسپولیس و پیشنهاد از لیگ چین، ماندن را به رفتن ترجیح داد. اما حرفه‌ای‌ها تأکید می‌کنند که پول بیشتر ملاک انتخاب است و این حق بیرانوند است که با پیشنهاد بالاتر از سوی استقلال، به‌راحتی تیمش را تغییر دهد.

خودی و غیرخودی، حتی در فوتبال
بدون نگاه ورزشی و تعصب هواداران به نقل و انتقالات درباره سرخابی‌های پایتخت، مشکل اینجاست که انتخاب هر کدام از قطب‌های حرفه‌ای یا متعصب بودن نمی‌تواند آسیبی که این مسئله بر جامعه می‌گذارد را جبران کند. در همین حوزه فوتبال با وجود دوقطبی‌های غیرمنطقی همه‌‌چیز به‌خودی (دوست) و غیرخودی (دشمن) تقسیم می‌شوند و مشکلات در حاشیه قرار می‌گیرند. طرفداران یک قطب آنقدر دچار خودبزرگ‌بینی می‌شوند که اجازه حل مشکلات در یک تیم را نمی‌دهند؛ اتفاقی که برای علی پروین در پرسپولیس رخ داد و در نهایت هم پرسپولیس در رتبه‌های میانه جدول قرار گرفت و پروین با شرایط بسیار بدی از این تیم رفت. اتفاق مشابهی که درباره تیم ملی هم وجود داشت و باعث شد تا سرمربی سابق تیم‌ملی به‌دلیل حمایت طرفداران افراطی‌اش تلاشی برای رفع مشکلات نداشته باشد یا مشکلاتی که از سوی غیرخودی‌ها مطرح می‌شد را نشنود.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید