الناز عباسیان-دبیر ضمیمه پایداری
«گرچه میدانم نمیآیی ولی هر دم ز شوق/ سوی در میآیم و هر سو نگاهی میکنم» این بیت شعر وصف حال مادران و پدران چشم به راهی است که پاره تنشان را برای دفاع از میهن به جبهه فرستادند و اینک سالهاست که چشمانشان خیره به در مانده است. نه نشانی، نه خبری، نه اثری از جگرگوشههایشان! گاهی دلخوشیشان رفتن به کنار مزار شهدایی است که ما به آنها «گمنام» لقب دادهایم. درحالیکه واقعیت این است که آنها پرآوازهترین انسانهای روی زمین هستند؛ شهدایی که گرچه پدر و مادرانشان بر سرمزارشان نیستند اما در عوض صدها و شاید هم هزاران هزار دست مزارشان را نوازش میکنند و برایشان دعا میخوانند. اما در میان این ستارههای زمینی، شهیدانی هم هستند که تقدیر الهی سرگذشت متفاوتی برای آنها رقم زده است؛ شهدایی که غریبانه پرکشیدند و حتی بعد از شهادتشان هم در غربت، زیر خروارها خاک ماندند. داغشان کمرها خم کرد، حسرتها بر دل نشاند و چشم به در دوختن را به زندگی عزیزانشان دوخت. حالا بعد از تقریبا ۴۰ سال، دلخوشاند به پیداشدن استخوانهای جگرگوشهشان... چشم دوختهاند به شناسایی پیکرهای آنها. البته در این میان هم هستند غافلانی که با هر خبر تشییع شهدای گمنام، میگویند: «دیگر چند پاره استخوان بعد از این همه سال چه تشییعی دارد؟» و یا اینکه روی این حرکت معنوی در شهر، انگهای سیاسی میزنند. سخت در اشتباهاند و بیخبر که همین چند پاره استخوان به قول آنها، چه آبی میشود روی آتش جان مادر و پدرانشان. حواسمان باشد نکند حرفی بزنیم و نمکی شود روی زخم این دلشکستههای وطن. مادری که بعد از گذشت 40سال هنوز هم امید به بازگشت فرزندش دارد... مثل مادر شهید جاویدالاثر داوود شعبانلوزادی که وقتی از شهید خانواده میپرسم، مادر از پسری که قراراست این روزها برگردد حرف میزند. حیران و سرگردان این عشق مادر به فرزند میمانم و با خود میگویم نکند داوود این مادر برگشتنی است؟! حواسمان به دل پدرانی که زیر بار این غم، قد خم کردهاند باشد.مثل پدر شهید حسین کاشکی که ما را به کوچه برد و جای خالی پسرش را نشان داد؛ پدری که هنوز هم به همه عکس 3در 4پسرش را میدهد و میگوید: «عکس حسین من است، اگر جایی دیدی، بگو پدرت منتظر توست بیا!» عکسی که به تبرک از پدر شهید هنوز هم کنار من است.اما سختی کار جایی است که زمان به ضرر ما پیش میرود. جملهای که بارها مرتضی سرهنگی، نویسنده حوزه ادبیات دفاعمقدس و چهره برگزیده هنر انقلاب بر آن تأکید میکند. شاید هیچ زمان دیگری مثل این دهه برای گروه تفحص و شناسایی شهدای گمنام حساس نباشد. هر چند روز یکبار، یک نفس از نفسهای گرم و عزیز مادران و پدران شهدا با دلی شکسته و پرحسرت بند آمده و آرامآرام از کنار ما دور میشوند. خداقوت میگوییم به همه آنهایی که این روزها را غنیمت شمردهاند و شبانهروز برای شناسایی شهدا و بازگرداندن آنها به پدران و مادران چشم بهراه تلاش میکنند.
دو شنبه 12 تیر 1402
کد مطلب :
196268
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/NxXKm
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved