هستههای انقلابی و عصر یارگیری
کمیل خجسته؛ کارشناس مسائل سیاسی
در همین چند روز ویدیویی وایرال شد که در آن دوربین پرسشگرانه به مصاحبهکنندگان عکس خانمی ایرانی را نشان میداد که با ثبت رکورد شنا آن را در گینس ثبت کند. آنچه که دوربین نشان داد این بود که همه مصاحبه شوندگان معتقد بودند این خبر برای قبل از پیروزی انقلاب است و الان این اتفاق امکانپذیر نیست. در آنسوی دوربین خانم رکوردشکن این گفتوگوها را میدید و یکبار هم قطرات اشک از این ناشناختگی از صورتش جاری شد.رهبر ایران با جهاد و حماس فلسطین گفتوگو میکند. نسبت این گفتوگوها و حرفهای عید فطر با اتفاقات کرانه باخترى چیست؟ در دیدار رهبری با رئیسجمهور ازبکستان حرفی که درباره کریدور زده شد چه بود؟ اینها چه ارتباطی با آینده اقتصاد و امنیت کشور دارد؟ و هزاران سوال و شبههای که پشت سر هم در شبکههای اجتماعی محل بحث و نظر میشود.
واقعیت این است که حیات انقلاب اسلامی به وجودِ هستههای فعالِ در میدان وابسته است. همانطور که دشمن هم تلاش میکند برای خود چنین هستههایی بسازد. به امروز آلبانی نگاه نکنید. آمریکاییها از سال۹۵ تصمیم گرفتند تا این هستهها را با منافقین بسازند. لذا در کنار فشار رسانهایتحریمی، کانونهای شورشی منافقین را فعال کردند و بعد با تغییر نامشان به نام جوانان محلات در پاییز ۱۴۰۱ با آنها در خیابان عملیات کردند.
همواره رقابت جدی بین این هستههای مقاومت و ضد انقلاب وجود داشته است. امام خمینی ره از همان آغاز نهضت تلاش کردند تا این هستهها را بهوجود آورند و با آنها انقلاب را پیش ببرند. مثلا در ماجرای فیضیه، امام به آنها نامه مینوشت. نزدیکان خود را برای تبیین آن و رساندن پیامشان به موثرین شهرها اعزام میکردند. مثلا آیتالله خامنهای را برای هماهنگی با آن هستهها ابتدابه مشهد فرستادند و سپس ایشان به بیرجند رفتند تا در هیئات آنجا درباره آنچه که بر فیضیه رفته سخنرانی کنند که در نهایت منجر به دستگیری ایشان توسط پهلوی شد.
هنوز هم این جنگ هستهها برقرار است. ضد انقلاب با استفاده از شبکههای اجتماعی و با فشارهای اقتصادی میخواهد با هجوم شبهه و عملیاتهای رسانهای، یارگیری کند. از آن سو هم هستههای انقلابی و جریانهای خودجوش انقلابی مزیت انقلاب اسلامی بوده است.