• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 1 تیر 1402
کد مطلب : 195283
+
-

ایران برای دانش آموزان ما سنگ تمام گذاشت

نادر موسوی، معلم افغانستانی مهاجر در ایران نامزد دریافت نوبل کتاب کودکان شد

گزارش
ایران برای دانش آموزان ما سنگ تمام گذاشت

فاطمه عسگری‌نیا- روزنامه‌نگار

متولد روستایی از توابع مزارشریف است؛ روستایی به نام علی چوپان که هنوز وقتی یادش می‌افتد و خاطرات کودکی‌اش را مرور می‌کند، می‌توان شوق خاصی را در چشم‌هایش دید. خودش هم فکر نمی‌کرد کودک 8ساله‌ای که زمانی  به‌خاطر رسیدن به خانواده‌اش در ایران مسیر سخت مهاجرت را به جان خرید تا به بندرعباس برسد، روزی بزرگ‌ترین حامی کودکان مهاجر افغانستان در ایران شود؛ تا جایی که نامزد دریافت بزرگ‌ترین و معتبرترین جایزه ادبی حوزه ادبیات کودک و نوجوان دنیا به نام آسترید لیندگرن شود. نادر موسوی به‌خاطر فعالیت‌های داوطلبانه‌اش برای فراهم‌کردن بستر ادامه تحصیل دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در ایران 3بار تا به حال نامزد دریافت این جایزه شده است.

هر آنچه رشته بودیم، پنبه شد
نادر از سال 76 فعالیت‌های آموزشی خود برای کودکان مهاجر افغانستانی را در ایران آغاز کرد و حالا خیلی از شاگردهای آن سال‌های دورش در اقصی‌نقاط دنیا هستند: «حدود 30سالی بود که تعدادی از این جوان‌ها به افغانستان برمی‌گشتند تا کشور خودشان را آباد کنند. آنها بساط آموزش را برای بچه‌های هموطن خود به راه انداخته بودند؛ همان‌هایی که یک روز در مدرسه فرهنگ ما درس خوانده بودند و حالا به کشور خود برگشته بودند، برای خدمت به فرزندان افغانستان. هر‌چند در فضاهای آموزشی محقری که در افغانستان داشتند، خیلی شرایط باب میلشان نبود اما خوشحال بودند که بچه‌ها امکان درس‌خواندن را دارند.»
 جریانات افغانستان که اتفاق افتاد و دولت روی کار یک‌شبه رها کرد و رفت، انگار دنیا روی سرشان آوار شد: «همان شب دانستم که با موج عظیمی از مهاجران روبه‌رو خواهیم بود. شهریور که از راه رسید، حجم زیادی از مهاجران به ایران آمدند که در میان آنها فقط 900دانش‌آموز سهم مدرسه مادر منطقه 18  شد. خیلی‌هایشان با وجود اینکه 10 تا 12سال داشتند، تا‌به‌حال مدرسه‌رفتن را تجربه نکرده بودند و بالغ بر 50درصد این دانش‌آموزان را دختران بازمانده از تحصیل افغانستان شامل می‌شدند.»

فرصتی که نصیب‌مان شد
یکی از فعالیت‌های مهم نادر برای بچه‌ها ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است و در این مسیر فعالان ایرانی حوزه کتاب او را یاری می‌دهند: «‌اکنون بالغ بر 122عنوان کتاب در انتشارات نشر آمو به چاپ رسانده‌ایم که بخش قابل‌توجهی از این کتاب‌ها ویژه کودکان است.» با مرور خاطراتش در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی برای کودکان افغانستانی می‌گوید سال‌های گذشته نمایشگاه‌های «یاد یار مهربان» که توسط شهرداری به راه افتاده بود، فرصتی شد برای تقویت فرهنگ کتاب و کتابخوانی در بین دانش‌آموزان مهاجر: «به محض اطلاع از این نمایشگاه در آن ثبت‌نام کردم، بعدا اعلام شد که مدارس مهاجران نمی‌توانند در آن ثبت‌نام کنند، اما نام مدرسه ما دیگر ثبت شده بود. از این طریق موفق شدیم هر ‌سال تعداد قابل‌توجهی کتاب برای مدارس مهاجران تهیه کنیم و حاصل آن فعالیت حدود ۶کتابخانه با ۵هزار عنوان کتاب در مدارس مهاجران است.»

اینجا پنجشیر ماست
با تغییر دولت افغانستان و روی کار آمدن طالبان خیل عظیم مهاجران راهی ایران شدند. موسوی می‌گوید: «هر روز بر تعداد مهاجران اضافه می‌شد. اخبار حکایت از سلطه دولت جدید بر اکثر مناطق افغانستان داشت و جز پنجشیر هیچ نقطه دیگری باقی نمانده بود. همکاران و خانواده بچه‌ها با شنیدن این اخبار بسیار متأثر و افسرده شده بودند. حال من هم بهتر از آنها نبود. ناگهان به‌خودم آمدم و خطاب به همه همکارانم گفتم ما دیگر در این وضعیت برای افغانستان کاری از دستمان ساخته نیست. با غصه‌خوردن هم دردی درمان نمی‌شود. همین مدرسه، پنجشیر ماست و باید با تربیت بچه‌های مهاجر و سوادآموزی به آنها نسل جدید و جوان افغانستان را تربیت کنیم؛ حرفی که هم مایه قوت قلب خودم شد هم مایه قوت قلب همه.» از فردای آن روز شروع به پذیرش دانش‌آموزان جدید کردیم؛ بچه‌های مهاجری که از شدت درد و رنج مهاجرت تنی خرد و خسته داشتند. نادر در توصیف این بچه‌ها می‌گوید: «‌انگشت پای خیلی‌هایشان از شدت خستگی و ضرب‌دیدگی در مسیر بیابانی طولانی سیاه شده بود و خیلی‌هایشان برای اینکه از مهلکه فرار کنند، ساعت‌های طولانی در صندوق عقب خودروها پنهان شده بودند. آنچه در این میان به من قوت قلب می‌داد، اصرار خانواده‌ها به ادامه تحصیل بچه‌هایی بود که به‌خاطر همراه‌نداشتن مدارک هویتی، در مدارس دولتی پذیرش نمی‌شدند  یا خانواده‌هایی که تنها دلیل مهاجرت‌شان ادامه تحصیل دخترانی بود که بعد از کلاس ششم اجازه ادامه تحصیل در افغانستان را نداشتند.»

ایرانی‌ها سنگ تمام گذاشتند
نادر موسوی از تمام معلمان و مردم ایران در پذیرش گرم مهاجران افغانستانی قدردانی می‌کند و می‌گوید: «در حال حاضر بالغ بر 600هزار دانش‌آموز مهاجر در کنار کودکان ایرانی در سراسر کشور در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند و این رقم بسیار بزرگی است.» او با اشاره به برخورداری دانش‌آموزان افغانستانی از امکانات آموزشی برابر با دانش‌آموزان ایرانی، آن را حاکی از توجه ویژه دولت ایران به کودکان مهاجر و مهربانی نظام آموزشی کشور با این بچه‌ها می‌داند و بزرگ‌ترین آرزویش را تحصیل عالی این بچه‌ها و تلاش آنها برای بهبود روابط ایران و افغانستان در آینده‌ای نه‌چندان دور اعلام می‌کند و می‌گوید: «‌بچه‌های مهاجر افغانستان این خوبی و بزرگ‌منشی ایرانی‌ها را بی‌پاسخ نمی‌گذارند.»

از همه امکانات بهره گرفتیم
نادر موسوی و همکارانش با وجود همه محدودیت‌های فضایی و امکاناتی که به آن واقف بودند، شروع به پذیرش دانش‌آموزان مهاجر کردند: «‌هر‌چه بر تعداد بچه‌های مهاجر اضافه می‌شد نیازمان به فضای آموزشی بیشتر می‌شد. تمام فضاهایی که قبلا در آنها کارهای فرهنگی انجام می‌دادیم، تبدیل به مدرسه کردیم؛ از کتابخانه گرفته تا محل انتشارات. جدا از این فضاها در کنار مدرسه فرهنگ که 900دانش‌آموز را در بر داشت، یک مدرسه دیگر در باقرشهر راه‌اندازی کردیم و 350نفر از دانش‌آموزان را در این مدرسه ثبت‌نام کردیم. تعداد دانش‌آموزان ما به 1250دانش‌آموز رسید با حداقل امکانات. با برگزاری دوره‌های آموزشی و کارگاه‌ها، تعداد آموزگاران را افزایش دادیم و همه تلاش خود را به‌کار گرفتیم تا علاوه بر رسیدگی به مدارس خود، سایر مدارس خودگردان را که پذیرای دانش‌آموزان مهاجر بودند، پوشش دهیم و امکانات و تجهیزات مورد نیاز را در اختیارشان قرار دهیم؛ از نیمکت و لوازم‌التحریر گرفته تا لباس برای بچه‌ها و تامین هزینه‌های آموزشی آنها. »

آموزش دروس با موضوعات افغانستان
حفظ هویت افغانستانی و آموزش فرهنگ افغانستان به بچه‌ها دغدغه نادر است: «ما برای حفظ این فرهنگ مجله طراوت را تهیه کردیم، با محتوایی سرشار از فرهنگ و قصه‌های افغانستانی، بچه‌ها را هم در این کار مشارکت دادم. هر کدام موضوعی درباره افغانستان برای چاپ می‌دادند.» بعد از آن سراغ کتاب‌های درسی می‌رود. با الهام از کتاب تعلیمات اجتماعی ایرانی و قصه خانواده‌ هاشمی، کتاب بازگشت را تدوین می‌کند: «کتاب بازگشت، قصه خانواده‌ای افغانستانی را روایت می‌کند که بعد از اتمام جنگ به کشورشان بازمی‌گردند و شهر به شهررا به بچه‌هایشان نشان می‌دهند، از آداب و رسوم افغانستانی‌ها می‌گویند و قصه‌های شنیدنی را روایت می‌کنند.»نادر کتاب‌های ریاضی و مسئله‌هایش را هم متناسب با بچه‌های افغانستانی طراحی و تدوین می‌کند: «تمامی نام‌های به‌کار رفته، مسئله‌ها و... متناسب با بچه‌های افغانستان است. مثلا در مسئله ریاضی اگر قرار است بچه‌ها فاصله 2شهر را محاسبه کنند، آن دو شهر از شهرهای افغانستان خواهد بود.»

40 درصد دانش آموزان افغان مهاجر در ایران بیشتر شده اند

28 هزار مدرسه پذیرای دانش آموزان افغانستانی در ایران

600 هزار دانش آموز افغانستانی در ایران حضور دارند

5 میلیون کرون سوئد ارزش جایزه آستریدلیندگرن

 

این خبر را به اشتراک بگذارید