اقتراحی از استادان حوزه و دانشگاه درباره چرایی تحریفهای اندیشه حضرت امام ره در جامعه
خطوط اصلی تحریفکنندگان مکتب امام ره باید شناخته شود
مسئله تحریف اندیشههای مصلحین اجتماعی، قدمتی به طول کل تاریخ دارد. داستان انبیا را در قرآن از این منظر بخوانید و به روشنی خط تحریف آموزههای انبیا را توسط طاغوتهای عالم، رصد کنید. حضرت امام(ره) و نهضت انقلاب اسلامی از این قاعده مستثنا نبودند و ایشان چه در عمر با برکت خود و چه بعد از رحلت، گرفتار جریانات تحریف داخلی و خارجی بودند. شناخت خطوط اصلی این تحریفکنندگان، بهانهای است برای اینکه یکبار دیگر اصول اساسی مکتب امام(ره) بازخوانی شود که بحق، احیای جامعه ما در گرو تحقق این اصول است. بدینمنظور سراغ حججالاسلاموالمسلمین محمد رضا فلاحشیروانی و محمد حاج ابوالقاسم رفتیم. استاد فلاح یکی از معدود استادانی هستند که عمری را در راه تحقیق در ابعاد مختلف اندیشه امام(ره) صرف کردهاند و آثار عمیق و دقیقی را پیرامون این موضوع به طبع رساندهاند. ایشان بحث تحریف مکتب امام(ره) در کلام رهبری را بهصورت تاریخی و کاملا مجمل مورد بررسی قرار دادند. همچنین استاد حاج ابوالقاسم بهدلیل تحقیقات عمیق قرآنی از یکسو و نزدیک بودن به جریانات مختلف سیاسی (بهدلیل عضویت در مجلس خبرگان رهبری و رابط رئیسجمهور در ارتباط با حوزههای علمیه) میتواند دیدهبان خوبی برای رصد تحریفکنندگان باشد. ایشان اصلیترین تحریفهای اندیشه حضرت امام(ره) در جامعه ما را مورد اشاره قرار دادند.
حجتالاسلام محمد حاج ابوالقاسم، عضو خبرگان رهبری و رابط رئیسجمهور در حوزههای علمیه
تحریف با طعم جمهوریت و نه شرقی نه غربی
امام خمینی(ره) بهعنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی و شاخص حرکت انقلاب اسلامی، همواره باید مورد توجه آحاد مردم قرار داشته باشد و از آنجایی که ایشان بیشترین نقش را در حرکت انقلابی مردم ایران دارند، بیشترین دشمنی هم متوجه این شخصیت الهی دوران ماست. البته دشمنان گاهی بهصورت عریان و شفاف با امام(ره) مقابله کرده و گاهی با سوءاستفاده از بیانات ایشان و در لباس ارادتمندان ایشان، دشمنی خود را محقق میکنند. نوع دوم را قرآن نفاق نام میگذارد که بهمراتب از کفر خطرناکتر است و بسیار هم پیچیده بوده و در دشمنی با جبهه حق عمل میکند.
تحریف مکتب امام هم انواعی دارد؛ گاهی مطلبی را که امام(ره) نفرموده، به دروغ به ایشان نسبت میدهند. گاهی مطلبی را در شرایط خاصی گفته اند که با حذف آن شرایط در موضوع دیگری که اصلا مدنظر امام(ره) نبوده، پیاده شده و عملا هدف ایشان نقض میشود. گاهی هم از سخن امام(ره) تفسیری میشود که خود ایشان نمیپسندد؛ مثلا مطلبی را مطلق گفتهاند و اما آن را مقید به قیدی میکنند و موارد دیگر.
اما بهصورت مصداقیتر برخی به بهانه دفاع امام(ره) از جمهوریت، بهدنبال میدان دادن به عناصر لیبرال و ایجاد فرصت برای غربگرایان هستند؛ درحالیکه امام(ره) به همان مقداری که به جمهوریت نظام غیرت داشت به اسلامیت آن هم تعصب داشت و همین امام(ره)، جبهه ملی را بهخاطر مخالفت با لایحه قصاص، غیرقانونی اعلام کرد و در مقابل آنها ایستاد. چطور میشود امروز برخی به بهانه جمهوریت و مشارکت حداکثری بهدنبال فضادادن به چنین اشخاصی باشند؟ یا مثلا به بهانه مشارکت حداکثری در انتخابات، شورای نگهبان را میکوبند و به این نهاد قانونی هجمه وارد میکنند و عجیب آنکه این را مستند به امام(ره) و نظر ایشان میدانند؛ درحالیکه کلمات ایشان در تأکید بر این نهاد قانونی بسیار زیاد است و باز به بهانه جمهوریت، دنبال برگرداندن عناصر فتنهگر به عرصه حاکمیت هستند. امام(ره) به جمهوریت اعتقاد عمیق داشت، ولی در کنار آن به اسلام، قانون اساسی و طرد عناصر لیبرال و فتنهگر معتقد بود.
به تعبیر امام ره ملاک، حال فعلی افراد است
از نمونههای دیگر تحریف امام این است که با انتشار رأی ایشان در یک دوره خاص به افرادی، بهدنبال تطهیر جریاناتی هستند که اگر امام(ره) امروز در میان ما بود، مطرود امام(ره) بودند. امام(ره) طبعا در آن شرایط به افرادی رأی دادند و به هیچوجه سند رضایت ایشان پس از 40،30سال نمیشود و به تعبیر ایشان ملاک، حال فعلی افراد است.
مصداق دیگر تحریف مکتب امام(ره) آن است که امام(ره) در مورد آمریکا، مطالب شفافی را فرمودند؛ مطالبی که به هیچوجه مقید به یک زمان و مکان خاص نیست؛ به ملاکهایی برای قطع ارتباط با آمریکا امام(ره) اشاره کردند که همان ملاکها موجود است.
برای اینکه از این تحریفها بتوانیم فاصله بگیریم باید شاخص داشته باشیم. شاخص، ولیفقیه و رهبر حکیم انقلاب است که بهمعنای واقعی شاگرد مکتب امام(ره) بوده و منویات امام(ره) را بهخوبی میداند و بهترین شاخص برای شناخت تحریف مکتب امام(ره) است. کسانی که با رهبر انقلاب همراهی میکنند، قطعا در خط و مسیر امام(ره) هستند و کسانی که مقابل ایشان میایستند، قطعا مقابل مکتب امام(ره) ایستادهاند؛ اگرچه خود را دنبالهروی امام(ره) بدانند.
مراد امام ره شرق و غرب فکری بود
حجتالاسلام محمد حاج ابوالقاسم معتقد است : « از موارد تحریف در مکتب امامره، شعار نه شرقی نه غربی است که برخی بهدنبال این هستند که این را بهمعنای فاصله گرفتن از شرق جغرافیایی معنا کنند؛ درحالیکه مراد امامره از این شعار، شرق و غرب فکری بود؛ شرق فکریای که سالهاست از بین رفته و غرب فکری هم به لطف الهی از بین خواهد رفت. اما غربگرایان که بهدنبال دریوزگی به درگاه آمریکا و اذناب او هستند، از ارتباط ایران با کشورهایی مثل چین، نگران هستند و با بهانه کردن شعار نه شرقی نه غربی، بهدنبال قطع این ارتباط با هدف ارتباط برقرار کردن با آمریکا هستند. جالب است که این افراد در برقراری ارتباط با غرب این شعار را کنار میگذارند و موقعی که وقت ارتباط با شرق میشود، یاد این شعار میافتند؛ درحالیکه اگر این شعار بخواهد مصداق پیدا کند، نه غربی است؛ چراکه غرب فکری است که زنده است و حیات دارد و دشمن شماره یک ایران محسوب میشود.»