ساعتهایی از روز را حتما به همصحبتی با خانواده اختصاص میدادند
پدر مهربانیها
امام خمینی(ره) برای هر ساعت از شبانهروز خود، برنامهریزی دقیقی داشتند. ویژگی مهم برنامهریزی ایشان، حفظ تعادل و درنظر گرفتن جنبههای مختلف زندگی بوده است. به همین دلیل هم میبینیم که در فعالیتهای روزمره بنیانگذار انقلاب، به همان اندازه که به اداره امور کشور، عبادت، مطالعه و امور معنوی توجه نشان میدادند، حواسشان به ارتباط خانوادگی و وقتگذراندن با خانواده هم بود. بهطوری که هر روز از ساعت 9تا10صبح ساعتی را به ارتباط باخانواده، صحبت و وقتگذراندن با آنها اختصاص میدادند؛ گفتوگوهایی که خاطرات خواندنی از آن نقل شده است.
پرهیز از سختگیری
در خاطرات فریده مصطفوی دختر دوم امام(ره)، روایتهای بسیاری از نوع رفتار ایشان با اعضای خانواده نقل شده است. او درباره مهربانی و انعطاف رفتاری امام(ره) در عین اقتدار ایشان به یاد دارد: «امام(ره) در منزل با بچهها خیلی مهربان بودند و محیط خانواده ما پر از رفاقت و صمیمیت بود. در عین حال امام(ره) خیلی هم قاطع و جدی بودند. ما میدانستیم و در عمل، نه در لفظ اینطور به ما تفهیم کردهبودند که اگر یک حرفی میگویم، نباید شما برخلاف آن رفتار کنید و اگر چیزی مخالف میلشان هست، نباید آن را انجام دهیم و انجام نمیدادیم. البته ایشان هم نسبت به فروعات ما را آزاد میگذاشتند، خیلی سخت نمیگرفتند، ولی درباره اصول که خیلی به آنها مقید بودند، فردی قدرت مخالفت نداشت. ما را مقید میکردند که معصیت نکنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم. با وجود توصیههای امام(ره) به فرزندان برای رعایت اصول دینی و رفتاری، ایشان سختگیر نبودند. دکتر زهرا مصطفوی دراینباره میگوید: برنامهشان بر بیدار کردن صبح نبود، یعنی اگر خدمت ایشان میخوابیدیم چه نماز شب و چه نماز صبح را چنان آرام میخواندند که ما اصلاً بیدار نمیشدیم. هیچوقت برای نماز کسی را بیدار نمیکردند، مگر کسی میسپرد، برنامه خانواده شوهرم این بود که صبح بچه را بیدار کنند و همسرم صبحها دخترم را که مکلف شده بود، بیدار میکرد. امام(ره) وقتی از ماجرا باخبر شدند، برای همسرم پیغام فرستادند که خواب را بر بچه تلخ نکن. این کلام، آنچنان مؤثر افتاد و اثر عمیق بر روح و جان دخترمان برجای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش میکرد که برای اقامه نماز صبح بموقع بیدارش کنیم.
نصیحتهای پدرانه
در خاطرات دکتر سیدحسن عارفی، پزشکی که در سالهای بعد از انقلاب با امام(ره) همراه بود، درباره عادتهای صبحگاهی امام(ره) جزئیات جالبی منتشر شده است. او نوشته: بین ساعت 9تا10صبح، مدتی با خانواده همراه بودند و گپوگفتهایشان با اعضای خانواده معروف بود، با همه خانواده حرف میزدند. سیاسی صحبت نمیکردند. با خانواده مزاح میکردند. با بعضی، از دوران جوانی حرف میزدند. برای برخی از حالشان میگفتند. با بچهها بگو و بخند میکردند. از سال1365 به بعد و بهعلت سکته قلبی، در ساعت 10صبح در حدود یک ساعتونیم میخوابیدند. همچنین زهرا مصطفوی خمینی، فرزند امام(ره) در خاطراتش از تأکید رهبر انقلاب بر حفظ تعادل در جنبههای مختلف زندگی یادمیکند و با بیان اینکه امام(ره) اهل مدام نصیحتکردن نبودند، میافزاید: نصیحتهایشان هم بجا بود. برای مثال وقتی امام(ره) میدیدند من روزهای تعطیل هم مشغول درسخواندن هستم، میگفتند: به جایی نمیرسی، چون باید موقع تفریح، تفریح کنی. حتی این مسئله را به پسر من هم جدی میگفتند. این نقلقول از خود امام است که در حضور من مکرر به پسرم میگفتند: من نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم.» یعنی هر وقت را برای چیز خاصی قرار میدادند و به پسر من این نصیحت را میکردند که تفریح داشته باش. اگر نداشته باشی، نمیتوانی خودت را برای تحصیل آماده کنی. به این ترتیب از ما میخواستند تعادل را در ابعاد مختلف زندگی روزمره حفظ کنیم.
مهربانی و ظرافت کلام
در خاطرات خانواده امام(ره) بارها از شوخطبعی و ظرافت کلام ایشان نقلقولهایی منتشر شده است. در بیشتر مکالمات ایشان با اعضای خانواده میبینیم که به جای صحبتهای تند یا نصیحت مستقیم، با کلام ظریف و لحن طنزگونه، تأثیرگذاری حرفهای خود را بیشتر میکردند. زهرا خانم میگوید: وارد اتاق امام(ره) که میشدیم، انگار وارد بهشت شدهایم بوی عطر میداد. بهخاطر اینکه آقا روزی چندبار عطر استفاده میکردند. گاهی ما در منزل که کار آشپزخانه را انجام میدادیم بعد که میرفتیم خدمت امام(ره)، وقتی مینشستیم سرشان را برمیگرداندند و میگفتند: «ناهار فلان خورشت را دارید؟» غیرمستقیم میخواستند بگویند که بوی سبزی میدهی. البته هیچوقت چیزی به ما نمیگفتند. حتی من یک دفعه گفتم: شما چقدر باید ما را تحمل کنید. نمیخواستند خلاف بگویند، بنابراین گفتند: خوب تحمل میکنم. در این زمینه در خاطرات یکی از نوههای دختری امام(ره) هم به رفتار محبتآمیز ایشان با اعضای خانواده چنین آمده؛ هر فردی از خانواده امام(ره) که به دیدار ایشان میرفت احساس میکرد آقا خیلی دوستش دارد. همه ما این احساس را داشتیم که امام(ره) بیشتر از همه به او علاقه دارد. خصوصیاتی داشتند که قابل صحبت نیست. یادم میآید هربار که به اتاق امام(ره) وارد میشدم ، لبخند داشتند. اگر زمانی وارد اتاق امام(ره) میشدیم و ایشان مشغول خواندن قرآن بودند؛ از ما اجازه میگرفتند که قرائت آن صفحه را تمام کنند و بلافاصله آن صفحه را تمام میکردند و بعد به ما محبت میفرمودند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال میکردند طوری که واقعاً انتظار نمیرفت امام(ره) با این همه مسئولیتهایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، اینقدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند.