مطالعه در برنامههای شخصی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه داشت
خلوت با کتاب و کتابخوانی
علیالله سلیمی
کتاب و کتابخوانی در میان عالمان دینی همواره از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان، برخی از عالمان دینی که دغدغههایی در زمینه اصلاح امور سیاسی و اجتماعی داشتهاند، از کتاب بهعنوان وسیلهای برای تکمیل دانستههای خود در حوزههای گوناگون و آگاهیبخشی به تودههای اجتماعی بهرهبرده و برای این منظور، کتاب همیشه در صدر توجهات آنها قرار داشته است. ازجمله عالمان دینی و شخصیتهای مهم سیاسی و اجتماعی که کتاب و کتابخوانی را همواره در اولویت برنامههای خود قرار میداد، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امامخمینی(ره) است که در ادامه، خاطرات نزدیکان ایشان در این زمینه را با هم مرور میکنیم.
از تاریخ ایران و جهان تا کتاب شوهرآهو خانم
یکی از اشتغالات و سرگرمیهای حضرت امام(ره)، چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، بهویژه در دوره حضور دائمی در جماران، مطالعه بود؛ مطالعه آثار و کتابهایی با موضوعات گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، ادبیات و رمان و مجله و روزنامههای جریانات و گروههای سیاسی. بهطوریکه حاج سیداحمدآقا، دراینباره گفته: اواخر، امام نمیرسیدند که کتابهای داستان و اینطور چیزها را بخوانند. در نجف که بودند، شاید در روز صدها صفحه کتاب میخواندند، حال چه کتاب قصه و چه کتابهای اجتماعی. ایشان اکثر داستانهای معروف را خوانده بودند و همینطور بسیاری از کتابهایی را که جنبه سیاسی یا اجتماعی داشت، مثل «نگاهی به تاریخ جهانِ نهرو». امام کتاب «شوهر آهوخانم» را از اول تا آخر خوانده بودند. امام مطالعه را دوست داشتند. گاهی به قدری مطالعه میکردند که چشمشان خسته میشد. به یاد دارم تابستانها به یکی از شهرها یا تهران میآمدیم، به قدری کتابهای متنوع مطالعه میکردند که صدای کسانی که برای ایشان کتاب تهیه میکردند، درمیآمد. اکثر داستانهای بزرگ مثل «بینوایان» را مطالعه کرده و نوشتههای نویسندگان بزرگ جهان را، چه در زمینه اجتماعی و چه سیاسی، خوانده بودند. تاریخ ایران را هم بارها مطالعه کرده و تاریخ مشروطه را خوب میدانستند.
نظم مطالعاتی
حجتالاسلام و المسلمین مرحوم سیدمحمود دعایی در خاطرهای تعریف کرده: جریان شهادت مرحوم حاجآقا مصطفی نهتنها در حالات روحی و فکری، بلکه در نظم برنامه روزمره امام اثر نگذاشت. ایشان ساعتی از روز را برای مطالعه کتابهای جدیدی که به دستشان میرسید اختصاص داده بودند و بهعنوان مثال تمام کتابهای مرحوم دکتر علی شریعتی را مطالعه میکردند و بهویژه به آثار آقای مطهری بسیار علاقه و آثار ایشان و آقای طالقانی را قبول داشتند. درباره کتابهای دکتر شریعتی نیز معتقد بودند آنقدرها که به این آثار اعتراض و حمله میشود، بیمورد است و تا این حد انحراف در میان آنها وجود ندارد. خاطرم هست که در آن ایام کتاب «طلوع انفجار» علیاصغرسیدجوادی را مطالعه میکردند. حاج احمدآقا میگفتند: وقتی امام از تشییع جنازه فرزندشان بازگشتند، ساعت مطالعه کتابهای روزمرهشان بود. کتاب طلوع انفجار را باز کردند و به مطالعه آن پرداختند. همچنین امام خواندن کتاب «تفسیر پرتوی از قرآن» مرحوم آیتالله طالقانی را به اینجانب توصیه فرمودند. روزی دیدم که مرحوم حجتالاسلام حاجآقا سیدمصطفی خمینی هم «پرتوی از قرآن» میخوانند. ایشان هم گفتند امام خواندن این کتاب را به من سفارش فرمودهاند.
کتابخوانی پیدرپی
تقید امام(ره) به کتابخوانی را آنهایی که با ایشان روزگار سپری کردهاند هنوز خوب به یاد دارند. استاد مرحوم عبدالحسین حائری هم درباره ساعتهای طولانی مطالعه حضرت امام گفته: دوستان آقا میگفتند: مکرر اتفاق میافتاد که صبح تا ظهر خدمت ایشان در اتاق مینشستیم و آقا مشغول مطالعه بودند و یک کلمه حرف نمیزدند؛ مگر از ایشان سؤال میشد که به اندازه لازم جواب میدادند. مطالعه را دوست داشتند و به قدری که چشمشان خسته میشد. گاهی 6ساعت پی در پی مطالعه میکردند. همچنین آیتالله جعفر سبحانی دراینباره تأکید کرده؛ زمانی که سن امام از 50سال تجاوز کرد گاهی 6ساعت پی در پی مطالعه میکردند. در سال 1330، 3ماه تابستان را در محلات گذراندند. در این مدت پس از صرف صبحانه از ساعت 6تا 12مشغول مطالعه میشدند. و هرگاه نوعی خستگی و یکنواختی در کار خود احساس میکردند، خود را به نگارش اندیشههایشان سرگرم میکردند.
یا در حال عبادت بودند یا مطالعه
درباره علاقه امامخمینی(ره) به کتاب و کتابخوانی، آیتالله عباسعلی عمید زنجانی از دورانی یاد کرده که ایشان در نجف و مطالعه بخش مهم برنامههایشان بود: «بعد از آمدن امام به نجف، مدتی طول کشید که خانوادهشان آمدند. امام در خانهای اجارهای سکونت داشتند که در یک قسمت خودشان مینشستند و قسمت دیگر هم حکم بیرونی را داشت. در مدت شبانه روز واقعاً امام یا در حال عبادت یا مطالعه بودند. این کار منظم ایشان، درس بزرگی برای آنهایی بود که به بیرونی امام رفتوآمد داشتند و وضع امام را از نزدیک میدیدند. همچنین زهرا مصطفوی، دختر امام(ره) در خاطرهای تعریف کرده: تا آنجاکه به یاد دارم امام همیشه مشغول مطالعه بودند و بیرونرفتنشان از منزل هم برای تدریس در مسجد سلماسی قم بود. صبحها برای درس پیش از ظهر میرفتند و باز بر میگشتند و عصرها یکساعتونیم به غروب مانده میرفتند برای درس و برمیگشتند و شب بعد از شام میخوابیدند و بعد از نماز صبح برای مطالعه بیدار بودند. همچنین فریده مصطفوی، فرزند دیگر امام(ره) نیز فضای مطالعاتی امام را چنین به یاد دارد: وقتی برایشان چای میبردم کتابهای زیادی نیمه باز اطرافشان چیده و مشغول مطالعه بودند؛ به قدری که از پشت کتابها دیده نمیشدند.