دویدم تا سرطان را شکست دادم
گفتوگو با گوهر آبسالان قهرمان دوومیدانی از استان ایلام که با ورزش، سرطان را شکست داد
محمود مولایی- روزنامهنگار
داستان زندگیاش را مینویسد؛ داستانی غریب و در عین حال، آشنا. چیزی بین یأس و امید، توامان. گوهر آبسالان معنای زندگی است؛ گوهری قیمتی که در سراشیبی زندگی خودی نشان داد، بهخودش و دیگران. اینکه امید فاکتوری است که حس زندگی را از آدمی نمیگیرد. آبسالان، قهرمان دوی صحرانوردی از ایلام است و همزمان با شیوع کوویدـ 19 به سرطان تیروئید مبتلا شد. گوهر آبسالان درباره آن دوران به همشهری میگوید: «در ماههای نخست، 40روز درگیر بیماری بودم و وقتی دوره نقاهت را گذراندم، گلودرد شدید گرفتم. البته قبل از اینکه کرونا بگیرم هم گلودرد داشتم و به همین دلیل، آزمایش دادم و متوجه شدم تیروئیدم تبدیل به یک تومور سرطانی شده است.» از اینجا به بعد زندگی او وارد مرحله تازهای شد؛ دوران توأم با ناامیدی و البته تلاش برای مهار بیماری سخت: «نمونهبرداری نشان داد تومور سرطانی بدخیم دارم و باید جراحی کنم. بعد از جراحی دچار مشکلات جدیدی شدم و تا 6ماه نمیتوانستم صحبت کنم. درواقع تارهای صوتیام آسیب دید و بعد از این مدت با گفتاردرمانی کمکم توانستم صحبت کنم.»
رو به جلو
در این مدت یک مقام دومی در ماده 1500متر بهدست آوردم. بعد برای شرکت در مسابقه توچال به تهران سفر کردم و توانستم با بهترین زمان، دوی صحرانوردی را پشت سر بگذارم. 3بار در مسابقات به موفقیت رسیدم و همه این مسابقات در تهران برگزار شد
جراحی و شیمیدرمانی
بعد از جراحی و در مدت زمان کوتاهی دوره شیمیدرمانی آبسالان شروع شد. آغاز شیمیدرمانی با کاهش وزن شدید همراه بود و این شرایط وضعیت روانی این بانو را کاملا تحتتأثیر قرار داده بود. او پیش از این دوران، مدتی در باشگاه بدنسازی ورزش میکرد، ولی نه بهصورت جدی و بهگفته خودش تفریحی: «وقتی به سرطان مبتلا شدم و شیمیدرمانی کردم، کاهش وزن زیادی داشتم و لاغر شدم. اوضاع روحی بدی هم داشتم و با مربیام صحبت کردم و او گفت صبحها بیا با هم بدویم تا حالت خوب شود. مربیام معتقد بود دوومیدانی حالم را بهتر میکند.»
او ادامه میدهد: «6، 7ماه با مربیام دور زمین فوتبال میدویدم. پس از آن مربیام گفت که من را برای شرکت در مسابقات دوومیدانی اسکای رانینگ (دوی کوهستان) میخواهد. خودم را باور نداشتم و گفتم که یعنی من میتوانم؟ مربی گفت: بله، قطعا میتوانی و اینکه من شما را زیرنظر گرفتم و سرعت خوبی داری. او قصد داشت برای بهتر شدن وضعیت روحیهام این کار را انجام دهد.»
روزهای سخت
در دوران بیماری گاهی 24ساعت در یک اتاق برای درمان بودم و به قدری ضعیف شده و بیماری اذیتم کرده بود که شاید 20ساعت آن را فقط گریه میکردم. تمام این روزهای سخت را خط به خط یادداشت کردم تا بماند برای این روزها که سلامتیام را بهدست آوردهام
تنهاتر از انسان
«انسان تنهاست. تنها به دنیا آمده و تنها از دنیا میرود.» این جمله را آبسالان به زبان میآورد و ادامه میدهد: «باید به قدری توانمند باشیم که نیاز به کسی نباشد. زمانی که بیمار بودم، تنها بودم، خانواده کنارم بودند، اما آنها به جای من درد نکشیده و به جای من گریه نکردند. پیش خودم میگفتم مگر گوهر چه کار کرده و چرا باید در این سن شیمیدرمانی شود؟ در نهایت اما خدا میخواهد به تو نشان دهد که قدرتی در وجود انسان هست که بیماری را کنار بزند، دردها را تحمل کند و با سختیها کنار بیاید.» او سابقه صعود به قله دماوند را هم دارد: «قله دماوند را در عرض 5ساعت بهصورت انفرادی فتح کردم؛ حتی مربیام دلخور شد و بهاصطلاح دعوایم کرد؛ چون فکرش را نمیکرد که به سلامت قله دماوند را فتح کنم و برگردم. در حال حاضر دوست دارم یک قله برونمرزی را فتح کنم و توانایی این را دارم که به چنین موفقیتی دست پیدا کنم.»
قهرمانی در مسابقات
گوهر آبسالان نخستینبار در مسابقات دوی کوهستان در ایلام شرکت کرد و توانست به مقام سوم دست پیدا کند: «در مسابقه 6کیلومتر اسکای در کوه بود که نفر سوم مسابقه شدم. 2ماه بعد در مسابقات دوی صحرانوردی ایلام شرکت کردم و توانستم مقام دوم را بهدست بیاورم.» همین تمرینهای مداوم و موفقیت در مسابقات دوومیدانی اتفاق خوشایندی را برای او رقم زد: «تقریبا یک سال که از این قضیه گذشت، هربار که به پزشک مراجعه میکردم، تعجب میکرد که چقدر توانستهام در شکست بیماری موفق باشم. معتقد بود روند خوبی را در پیش گرفتهام و کمکم داروهایم را قطع کرد.» البته سرطان تیروئید مشکلات دیگری برای آبسالان بهوجود آورده بود: «بعد از اینکه سرطان تیروئید را پشت سر گذاشتم، کبدم درگیر شد؛ یعنی زمانی که ورزش دوومیدانی انجام نمیدادم و فقط به باشگاه بدنسازی میرفتم. معده و بهطور کلی گوارشم مشکل پیدا کرده بود. بعد از شروع ورزش خدا را شکر اختلال کبدم با دارودرمانی و مشکل گوارش هم رفع شد.»
قدرتمند در هنگام دویدن
ورود به عرصه ورزش قهرمانی از گوهر آبسالان یک انسان قدرتمند ساخت؛ چنانکه خودش میگوید: «روز به روز قویتر شدم و در طول یک سال موفق شدم 9مقام بهدست بیاورم. در این مدت یک مقام دومی در ماده 1500متر بهدست آوردم. بعد برای شرکت در مسابقه توچال به تهران سفر کردم و توانستم با بهترین تایم، دوی صحرانوردی را پشت سر بگذارم. تا حالا 3بار در مسابقات به موفقیت رسیدهام و همه این مسابقات در تهران برگزار شد.»
او البته در مسابقات منتخب کشور به میزبانی اراک به مقام نخست دست پیدا کرد: «درواقع مسابقات (این مسابقه دوی صحرانوردی) 27کیلومتر در کوه بود و من توانستم قهرمان شوم. در ادامه در یک مسابقه دیگر صحرانوردی شرکت کردم و به مقام دوم رسیدم.» او در مهر و آذر 1400در 2 مسابقه شرکت کرد که هر دو بار هم روی سکوی رفت: «آخرین مسابقهام در شیراز برگزار شد که در بین 100نفر در رتبه هفتم قرار گرفتم.»
یک سال محروم از دیدن فرزندان
گوهر آبسالان 2پسر دارد و همسرش نیز بهعنوان ناظر میدان مین مشغول بهکار است. از زندگی رضایت دارد و میگوید: «به لحاظ مالی باید بگویم که زیرخط فقر نیستم و وضعیت بدی ندارم.» او در دوران بیماری یک سال از فرزندانش دور بود: «بچههایم را نمیدیدم؛ چون تحت درمان بودم و پزشک چنین اجازهای را به من نمیداد. روزهای سختی بود و من نباید به بچههایم نزدیک میشدم. به جرأت میتوانم بگویم که آن یک سال، بدترین دوران زندگیام بود. افسردگی شدید گرفتم؛ بهخصوص اینکه در دوران کرونا هم قرار داشتیم و این به مشکلات من و خانوادهام اضافه کرده بود.»
او 35سال دارد و همچنان قرار است در رشته دوومیدانی به موفقیتهای بیشتر دست یابد: «ورزش دوومیدانی را ادامه میدهم و بهتازگی پیشنهاد ریاست هیأت دوومیدانی شهر دهلران را دریافت کردهام. شهر ما 14، 15سال هیأت دوومیدانی نداشت و بهدلیل موفقیتهای من در این رشته تصمیم به تشکیل هیأت دوومیدانی گرفتند.»
یادداشتهای روزانه
گوهر آبسالان با وجود مشکلاتی که داشته، به قدری در زندگی موفق است که احتمالا پیشنهادها و توصیههایش برای افرادی که بیمار هستند میتواند کمککننده باشد: «داستان زندگیام را خودم دارم مینویسم. داستان زندگی من به قدری پیچیده و پر از چالش بوده که وقتی در مسابقاتی از خط پایان عبور میکنم یا روی سکوی قهرمانی میروم، تمام آن روزهای سخت جلوی چشمم میآید. بهخودم میگویم گوهری که آن روزهای سخت را گذرانده باید خیلی گوهر سرسخت و قدرتمندی باشد.»
او ادامه میدهد: «در دوران بیماری گاهی 24ساعت در یک اتاق برای درمان بودم و به قدری ضعیف شده و بیماری اذیتم کرده بود که شاید 20ساعت آن را فقط گریه میکردم. تمام این روزهای سخت را خط به خط یادداشت کردم تا بماند برای این روزها که سلامتیام را بهدست آوردهام.» او اضافه میکند: «هر روزی که به تمرین میروم، یادداشتی برای خودم مینویسم؛ اینکه که بودم و الان کی هستم. البته مشکلات و سختیها همیشه هست و روزهای سخت میآیند تا آدمها را سرسخت و قوی کنند. بهنظر من، ما چه از روزهای خوب و چه از روزهای بد باید درس بگیریم و به خوبی از این تجربیات استفاده کنیم. تجربه من میگوید نباید اجازه دهیم هیچچیزی ما را از پا درآورد.»
مکث
درمان بیماری
گوهر آبسالان می گوید: «هنگامی که به ورزش دوومیدانی روی آوردم، شرایط جسمانیام بسیار خوب شد. هر 3ماه یکبار باید برای چکاپ به تهران سفر میکردم و هر بار نتایج آزمایش بهتر از دفعه قبل بود. دکتر هم خیلی خوشحال بود و تشویقم میکرد. رفته رفته داروی کبد و روده را قطع کرد و حتی دوز داروی تیروئید را هم پایین آورد. البته هنوز هم داروی تیروئید مصرف میکنم، ولی دوز دارو از آن روزی که دویدن را شروع کردم، افزایش پیدا نکرده است.»