شکر خند
کلاس ادبیات
معلم: سعید بگو ببینم این شعر از کیه؟«سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز»
سعید: میشه یک راهنمایی بکنید؟
معلم: ظاهرا اسم شاعر توی خود شعر هست.
سعید: آهان فهمیدم؛ جــواد نکــونام!
زلزله
صبح روز بعد از زلزله دو دوست به هم رسـیدند. اولــی گــفـت: دیشب که زلزله آمد بیدار بودی؟
دومی گفت: نه، صبح فهمیدم.
اولـــی گــفت: تــوی روزنامـــه خواندی یا رادیو گفت؟
دومــی گــفت: هیچ کدام. یک هــزاری در جیبم داشتم صـبح دیدم پــول خرده شده.
در همینه زمینه :