جمعی از دوستداران کتاب، زندگی خود را برای ترویج مطالعه وقف کردهاند
سفیران دانایی
نیلوفر ذوالفقاری
وقتی صحبت از یار مهربان میشود، همه ما به یاد آن شعر معروف کودکی میافتیم و میدانیم که منظور از این یار مهربان، کتاب است. اما این یار مهربان، برای اینکه بهدست علاقهمندان به مطالعه برسد و مهمان خانهها شود، خودش به کمک یارانی مهربان احتیاج دارد؛ یاران مهربانی که دغدغه کتابخوانی دارند و از روشهای خلاقانه برای توسعه فرهنگ مطالعه و ترویج کتابخوانی بهره میبرند. از دورترین روستاهای جنوبی تا قلب پایتخت چند میلیونی کشورمان، عاشقان کتاب دست از تلاش برای معرفی این یار مهربان برنداشتهاند؛ درست مثل این چند نفر که دغدغه مطالعه و رونق کتابخوانی در این دیار را دارند.
اسماعیل آذرینژاد، روحانی فعال فرهنگی
کتاب، راهی برای محرومیتزدایی
روحانی تحصیلکردهای است که میگوید کتاب، مسیر زندگی او را در نوجوانی تغییر داد و حالا دوست دارد خودش، آن فردی باشد که با معرفی کتاب، زندگی کودکان روستایی را تحتتأثیر و آنها را در مسیر آگاهی قرار دهد. «قصه، توپ، رنگ»، شعار فعالیت اسماعیل آذرینژاد است که هر هفته گزارشهای منظمی از فعالیتش را در روستاها برای کاربران فضای مجازی منتشر میکند و در میان آنها حسابی شناخته شده است. او برای کودکان روستاهای کمبرخوردار کتاب میبرد، آنها را به قصهخوانی، داستاننویسی خلاق، نقاشی و ساخت کاردستی تشویق میکند و قصد دارد امسال تمرکز فعالیتها را بر تربیت افراد متخصص قرار دهد. آذرینژاد که این کار را از سال 1391شروع کرده، دراین باره میگوید: «از روز اولی که طلبه شدم، حس میکردم باید کار ویژهای انجام دهم؛ کاری که شعاری و سطحی نباشد. در دورهای که در حوزه درس میخواندم، وقتی به دهدشت برمیگشتم کیفم پر از کتاب بود. در مسجد که مینشستیم، با بچهها درباره کتابها حرف میزدم. کهگیلویه و بویراحمد، استان محروم و کمبرخورداری است و من میدانستم راه برونرفت از این محرومیت، آگاهی و دانایی است. دانایی است که توانایی به همراه میآورد و اگر توانا شویم، میتوانیم محرومیت را برطرف کنیم. با این نگاه، کتاب، کودک و روستا را انتخاب کردم.»
نذر کتاب؛ خیراتی برای درگذشتگان
حسین افشاری، مدیر خیریه کتاب در کاشمر
حدود7سال قبل نزدیکیهای سالروز ولادت حضرت علی(ع)، حسین افشاری و همسرش که کتابدار یکی از کتابخانههای عمومی کاشمر هستند، تصمیم گرفتند تا با افرادی که میخواستند برای پدران درگذشته خود در این روز خیرات دهند، صحبت و آنها را تشویق کنند تا این مبلغ صرف خرید کتاب برای دانشآموزان بهویژه در مناطق محروم شهرستان شود. در همان سال اول استقبال بسیار خوبی صورت گرفت و حدود 2هزار جلد کتاب برای اهدا به مدارس حاشیه شهر و نقاط محروم روستایی جمعآوری و خریداری شد. هدف آنها از تشکیل این خیریه این بود که در کنار خیریههایی که تامین اطعام، پوشاک و... نیازمندان را در برنامههای خود جای دادهاند، بتوانند با اهدای کتاب و تجهیز کتابخانههای مدارس خوراک فرهنگی را در سبد خانوارها قرار دهند که با ایجاد گروه خیریه «خیرات کتاب کاشمر» این هدف به نتیجه رسید.
مهتاب رمضانی، روانشناس
با یک کوله کتاب در خیابانهای شهر
با کولهپشتی زرد پر از کتاب، حالا دیگر خیلی از خیابانهای شهر را با اتوبوس گشته و به شهروندانی که در کوه، بوستان، مطب پزشک، سالن ورزشی، آرایشگاه و... چند دقیقهای زمان خالی داشتهاند، کتاب داده است. مهتاب رمضانی، دغدغهاش برای کتابخوانی را از عضویت در یک کارگاه کوچک در محله منیریه تهران پی گرفت و خیلی زود فعالیتهایش پررنگتر شد. طرح «سبد خواندن با خانواده» باعث شد او تجربه شیرینی از دورهمی خانواده با خاموششدن تلویزیون و علاقهمندی به کتاب برایش ساخته شود و با خودش فکر کند سبد کتاب را کجا میتواند ببرد؟ دوست داشت تجربه شیرینش را با همشهریانش هم به اشتراک بگذارد. به این ترتیب کولهاش را با کتاب پر کرد و راه افتاد. رمضانی میگوید: «اسمش را گذاشته بودم طرح کولهپشتی راهآهن- تجریش، هر جمعه 30، 20جلد کتاب و کتابچه شخصی و امانت، برای سنین مختلف و با موضوعات مختلف مثل روانشناسی، شعر، ادبیات داستانی، اطلاعات عمومی، زندگینامه، رمان کوتاه و… میریختم داخل کوله و سوار اتوبوس میشدم. بعد از سلام و احوالپرسی، از مردم میخواستم رایگان کتابها را ورق بزنند. »
کلثوم عالیپور، کتابدار بوشهری
بانوی کتاب روستا
بنهگز، روستایی در بوشهر است، جایی که ساکنانش به کلثوم عالیپور، کتابدار برگزیده کشوری، لقب «بانوی کتاب» دادهاند. او دانشآموخته رشته الهیات (علوم قرآنی و حدیث) است و از چند سال قبل خیلی جدی به ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در روستای بنهگز و روستاهای همسایه مشغول شده است. طرحهای خلاقانه او در ششمین جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب، باعث درخشش روستای بنهگز در میان 1419روستا شد و این روستا جزو 10روستای برتر این رویداد شد. عالیپور میگوید: «کتاب را میان کسبه روستا و افرادی که فرصت آمدن به کتابخانه را ندارند، میبرم و بهمدت 2هفته به آنها امانت میدهم، پس از پایان این زمان کتاب را پس میگیرم و کتاب دیگری را به آنها به امانت میدهم. این کار موجب ترغیب اهالی روستا به خواندن کتاب شده و همیشه با روی باز با من روبهرو میشوند.» با همین تلاشهاست که کتابخانه روستا به یک پاتوق فرهنگی تبدیل شده است.
کیومرث دانشگر، استاد دانشگاه
لذت کتاب در گردش
اطلاعات زیادی درباره کتابها دارد و گویی با کتاب جوان مانده است. کیومرث دانشگر 88بهار از خدا عمر گرفته، بیشتر زمانش را وقف علاقهمندان کتاب و بهویژه مخاطبان کتابخانه سرای محله دریا کرده است. از او بهعنوان سالخوردهترین کتابدار نام برده میشود. این استاد دانشگاه که ترجمه و تألیف بیش از ۵۰ کتاب را در پرونده کاریاش دارد، اهدای کتاب را رسم دوستی میداند. او میگوید: «کتاب جزوی از زندگی من است.» او سال ۱۳۹۶ به شکل اتفاقی گذرش به سرای محله دریا میافتد و با دیدن کتابخانه رهاشده و خاک خورده، درخواست میدهد که مسئولیت ساماندهی کتابخانه را بهعهده بگیرد. دانشگر ادامه میدهد: «بعد از تحویل کتابخانه، کتابها را مرتب کردم و روی هر کتاب کد زدم. یادم هست کتابها را بازسازی کرده و سپس در کتابخانه قرار دادیم و همین باعث شد تا تعداد مراجعهکنندهها هر روز بیشتر شود.»