• سه شنبه 27 آذر 1403
  • الثُّلاثَاء 15 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 17
دو شنبه 18 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 191151
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pg93V
+
-

تو فقط درس بخوان کار خانه با من

تو فقط درس بخوان کار خانه با من

وقتی از شهید مطهری حرف می‌زد گویی مرید بود و از مرادش حرف می‌زد. جملاتش موزون و زیبا بود و ذوق ادبی خاصی در توصیف همسرش داشت. 26سال پرفراز و نشیب را درکنار همسرش بوده و لحظه‌لحظه‌های زندگی با شهیدمطهری برایش، هم آرزو بود و هم حسرت. با افتخار از همسرش حرف می‌زد؛ حق هم داشت، مگر می‌شود همسر متفکر و نویسنده‌ای چون دکتر شهید مرتضی مطهری باشد و افتخار نکند. درست 4سال پیش بود که خدمت اعظم(عالیه) روحانی این بانوی ادیب رفتیم و از همسرش پرسیدیم. او اسفندماه سال گذشته درگذشت و حالا به یاد او گوشه‌ای از خاطرات همسرانه شهید مطهری را مرور می‌کنیم.
 
به من درس یاد می‌دادند
عالیه خانم از خصوصیات اخلاقی همسرش چنین می‌گفت: «کم‌سن و سال بودم که با ایشان ازدواج کردم. 7کلاس بیشتر درس نخوانده بودم. از همان اوایل ازدواج مرا تشویق کردند که درسم را ادامه بدهم. تحصیل در آن زمان برای بانوان به‌ویژه خانم‌های خانه‌دار و بچه‌دار مرسوم نبود اما با کمک ایشان درس خواندم. خودشان به من درس یاد می‌دادند. هنوز بخشی از درس عربی که به من آموختند در خاطرم مانده است. کار خانه زیاد بود و بچه‌ها کوچک بودند. ایشان می‌گفتند نیازی نیست کار خانه انجام بدهی تو فقط درس بخوان، کار خانه با من. انصافا هم انجام می‌دادند. خیلی دوست داشتند من تحصیلات عالیه داشته باشم اما به‌خاطر شرایط بچه‌ها و شرایط آن زمان فقط تا دیپلم درس خواندم. البته مطالعه‌ام را ادامه دادم و دوست داشتم کتاب‌های بیشتری بخوانم. ایشان هم دائم در حال مطالعه و نوشتن کتاب بودند. البته بیشتر کتاب‌ها را در آن خانه قدیمی نوشتند. آنجا الان موزه شده و آثار و کتاب‌های استاد آنجا در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته است».

عذرخواهی از همسر را کسر‌شأن نمی‌دانست
مجتبی مطهری پسر شهید هم درباره رفتارپدربا خانواده می گوید:«ممکن بود در برخی امور  با مادرم اختلاف‌نظر پیدا می‌کردند اما فقط به مادر می‌گفت که این کار شما درست نیست. شما متوجه این اشتباه نیستی و خواهش می‌کنم فلان کار را انجام ندهید. با زبان خوش نصیحت می‌کرد. مادرم هم انصافا هیچ‌وقت صدایش را بلند نمی‌کرد و با آرامش خاصی با پدر صحبت می‌کرد. من یک‌بار ندیدم که پدر با مادر دعوا کند. گاهی مادر گریه می‌کرد یا گلایه می‌کرد و پدر آرامش می‌داد. مادر هیچ وقت کاری نمی‌کرد که پدر ناراحت شده و فکرش مشغول شود و آرامش علمی‌اش به هم بخورد. پدرم هم سعی می‌کرد این رفتار مادر را با کارهایی مثل خرید و کمک‌کردن به او جبران کند. همیشه می‌گفت تا می‌توانی باری از دوش مادر کم کن. درست مثل حضرت‌امام(ره) احترام خاصی برای همسر قائل بودند و عذرخواهی از همسر را کسر‌شأن نمی‌دانست. بی‌خود نبود که امام از شهید مطهری به‌عنوان پاره‌تن یاد می‌کردند. امام 12سال معلم اخلاق‌ پدر بودند.»



 

این خبر را به اشتراک بگذارید