ضرورت بازنگری در سیاست خارجی
بهرام امیراحمدیان|کارشناس سیاست خارجی:
حضور سالانه ایران در سطح اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای گویای اهمیت عضویت در این سازمان و همکاری با آن از نگاه ایران است؛ اهمیت شانگهای درحالیکه شرایط همکاری ایران با کشورها و شرکتهای اروپایی که در پی خروج آمریکا از توافق هستهای با دشواری مواجه شده است، بیش از گذشته بهنظر میرسد. حضور حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در اجلاس جاری شانگهای تلاشی برای استفاده از فرصتهای موجود در این سازمان است. اما در ارتباط با سیاستهای ایران با کشورها و سازمانهای شرقی نکات مهمی وجود دارد که باید مورد توجه جدی قرار بگیرند:
درخواستهای مکرر ایران برای عضویت در شانگهای هر بار با بهانههای مختلف از سوی اعضای سازمان رد شده است؛ پیش از برجام این بهانه وجود داشت که ایران با وجود تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و مطابق اساسنامه شانگهای نمیتواند عضویت این سازمان را بهدست آورد. در اینباره یک نکته اساسی را نباید از نظر دور داشت و آن تعارض منافع اعضای شانگهای است که کارکرد سازمان را مورد تردید قرار داده است. از یک سو عضویت هند و پاکستان در شانگهای بهعنوان دو کشوری که دارای سابقه دشمنی با یکدیگر بوده و دچار تنش در روابط هستند و از سوی دیگر رویکرد متعارض چین و روسیه بهعنوان دو قدرت اصلی شانگهای است. درحالیکه روسیه در حال تقویت وجهه نظامی و امنیتی شانگهای است تا از شانگهای تصویر یک «ناتوی شرقی» را ترسیم کند اما چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی، تمایلی به تقویت وجوه امنیتی و نظامی شانگهای نشان نمیدهد. حضور کشورهای کمدرآمد مانند تاجیکستان و قرقیزستان در شانگهای نیز که رویکرد نامساعدی نسبت به ایران دارند، جذابیت چندانی برای این سازمان ایجاد نمیکنند.
با این توصیف پیوستن ایران به سازمان شانگهای که درون خود دچار مسائل جدی است بهنظر نمیرسد که تامینکننده منافع ایران باشد. بالعکس، پیوستن ایران به شانگهای میتواند منافعی برای اعضای شانگهای داشته باشد. ایران با عضویت خود در شانگهای این پتانسیل را دارد که آبهای جنوبی روسیه را به آبهای گرم متصل کند. مسئلهای که از دوره تزارها مورد علاقه روسها بوده و هست.
براساس مشی انقلابی و اصل «نه شرقی و نه غربی»، جمهوری اسلامی باید سیاست مستقلی در سیاست خارجی خود داشته باشد؛ با توجه به چندجانبهگرایی حاکم بر سیاست بینالملل و پایان فضای جنگ سرد، شرایط برای اتخاذ سیاست مستقل از سوی جمهوری اسلامی ایران مساعد و فراهم است. بر این اساس، نزدیکی روابط با یک کشور منتسب به بلوک شرق مانند چین یا روسیه نباید مستلزم فاصله گرفتن از اروپا و غرب باشد. منافع ایران نباید تحتالشعاع تنشهای میان غرب و شرق قرار بگیرد. برای مثال پس از امضای برجام و درحالیکه شرایط برای توسعه همکاری ایران و دولتهای غربی فراهم آمده بود، همکاری نزدیک نظامی ایران و روسیه در سوریه و نیز استفاده روسیه از پایگاه هوایی ایران در نوژه مانع از بهرهبرداری ایران از فرصت توسعه روابط خود با اروپا شد. روابط و همکاری نزدیک ایران با روسیه در زمانی صورت گرفت که روابط اروپا و کشورهای غربی با روسیه بهدلیل مناقشه جزیره کریمه دچار تنش شده بود و کشورهای غربی روسیه را مورد تحریم قرار داده بودند.
سیاست خارجی ایران نیازمند یک بازنگری جدی است که براساس آن ایران بدون هر نوع وابستگی به شرق یا غرب و با اتکا به ظرفیتها و توانمندیهای داخلی خود در قامت یک قدرت منطقهای به تأمین منافع خود مبادرت کند. ایران از طریق تغییر ساختارهای سیاست خارجی خود و نیز ایجاد انسجام داخلی میتواند یک سیاست مستقل خارجی را فارغ از سیاستهای مبتنی بر نگاه به شرق یا غرب در پیش بگیرد.