لباس عفیفانه خریدار دارد
مسئله چیست و چرا در ترویج پوشش ایرانی-اسلامی منفعل بودهایم؟
گروه اجتماعی
ظاهر در نگاه اول جزو مسائل شخصی افراد است و موضوعی نیست که چگونگی و چند و چون آن به دیگران ربط و ارتباطی داشته باشد، اما در همه مباحث جامعهشناسی، فرهنگشناسی، مردمشناسی و بومشناسی وقتی هویت و فرهنگ یک جامعه و جماعت مورد بررسی قرار میگیرد، چگونگی پوشش و لباس مردم آن جامعه، از نخستین مولفههایی است که زیر ذرهبین میرود و به چالش کشیده میشود. این درهمتنیدگی هویت و فرهنگ جوامع و پوشش مردم آن، به اندازهای حساس و پراهمیت است که سیاستمداران و سیاستگذاران 4گوشه دنیا و بهویژه دولتمردان نظام سلطه، نهتنها برای شناخت فرهنگ ملل، بلکه برای نفوذ در رگ و پی و هویت آنها نیز از پوشش افراد و بهویژه بانوان بهعنوان یک حربه و دستاویز بهره میگیرند. درنظر گرفتن این واقعیتها سبب شده سیاستگذاران فرهنگی کشور، پوشش و لباس بانوان را از یک امر شخصی فراتر ببینند و با طراحی و عرضه پوشاک مبتنی بر هویت ایرانی-اسلامی، راه نفوذ بیگانگان به این شاخصه و هویت زن ایرانی را سد کنند. اما بهنظر میرسد این طرح و اقدام شایسته فرهنگی، با وجود حرکت آهسته و پیوسته چندینساله خود، در سایه علل و عواملی بازتاب و کارایی لازم را نداشته و بسیاری از ظرفیتهای آن مغفول مانده است. در گزارش زیر، به جوانب طرح پوشش ایرانی-اسلامی بانوان پرداخته شده و لزوم اجرای آن مورد بررسی قرار گرفته است.
معیار عزت و ذلت
تعبیر امین مفتاحی از لباس به «ابزاری برای ایجاد ارزش» اهمیت بحث پوشش را بهخوبی روشن میکند. این استادیار دانشگاه و مهندس نساجی، درباره لزوم توجه به پوشش ایرانی-اسلامی میگوید: «در طراحی لباس ایرانی- اسلامی، نقطهنظر و هدف ما طراحی لباس نیست، بلکه ایجاد ارزش است؛ زیرا اگر انسان لباس نداشته باشد، افت ارزش پیدا میکند؛ بنابراین هدف از طراحی لباس ایرانی-اسلامی، ایجاد ظاهری ارزشمند است که بر پایه مبانی اندیشههای ایرانی- اسلامی شکل گرفته است.» مفتاحی به نقش پررنگ پوشش در تعیین جایگاه افراد در جوامع اسلامی اشاره میکند و میگوید: «در طول تاریخ اسلام اگر قصد داشتند فردی را بیعزت کنند، لباسی را که نشاندهنده جایگاه اجتماعیاش بود (مانند عبا، عمامه و...)، از او میگرفتند یا اگر به منصب و جایگاه ارزشمندی میرسید، لباس و پوششی که نشاندهنده جایگاهش باشد، بر تن او میپوشاندند..» او درباره تفاوت فرهنگ پوشش در جوامع اسلامی و غربی میگوید: «در اسلام برهنگی نوعی ذلت و فرومایگی به شمار میآید، اما در غرب خلاف این نظریه ترویج میشود و اگر در نفوذ فرهنگ غرب به جوامع اسلامی منفعل عمل کنیم، بهزودی بیش از پیش فرهنگ غرب دامنگیر تمام جوامع میشود؛ زیرا غرب به اهمیت و قدرت لباس پی برده است.»
لباس عفیفانه باید زیبا باشد
استفاده از اصطلاح «ایرانی-اسلامی» در بحث پوشاک، این سؤال را مطرح میکند که این سبک پوشاک چه ویژگیهایی دارد و با چه متر و معیارهایی اسلامی و ایرانی بودن آن مورد سنجش قرار میگیرد. ربابه غزالی، عضو هیأت علمی گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه الزهرا(س) درباره ویژگیهای پوشش ایرانی-اسلامی میگوید: «عدهای از طراحان لباس تصور میکنند در طراحی لباسهای ایرانی-اسلامی باید فقط به جنبه پوشیدگی و حجاب لباس معطوف شویم؛ درحالیکه باید محصول ارائهشده علاوه بر تطابق با اصول دین اسلام، از شاخصههای زیباشناختی هم بهرهمند باشد، با شرایط اقلیمی و جغرافیایی تناسب داشته باشد و در رنگ، طرح و جنس انتظارات و سلایق جامعه هدف را نیز پاسخ دهد.» غزالی معتقد است طراحان پوشاک غربی با سوءاستفاده از نقاط ضعف و کمکاری طراحان پوشاک ایرانی، طرحهای خود را وارد بازار کردهاند. او بر این باور است اگر روی مد اسلامی کار نکنیم و از تولیدکنندگان متعهد و خلاق صنعت پوشاک حمایت نشود، افرادی که سعی میکنند فضای فرهنگی جامعه را بهسوی فرهنگ غربی سوق دهند، در خلأ ایجادشده به آسانی جولان خواهند داد. به اعتقاد این کارشناس، تاکنون در زمینه تولید لباس اسلامی – ایرانی اقدامات مؤثری انجام نشده و این اغفال و کم کاری خلأ آسیبزایی را بهوجود آورده است.
پیشتازی دانشگاهیان در طراحی لباس ایرانی-اسلامی
در بررسی طرح تولید پوشاک ایرانی-اسلامی اگرچه نباید از ضعفهای اجرایی طرح به اغماض عبور کرد، اما نباید چشم خود را روی آثار مثبت آن ببندیم و نتایج مطلوب طرح را نادیده بگیریم. یکی از مهمترین ثمرههای این طرح، ورود دانشگاهیان به بحث طراحی و عرضه لباسهای ایرانی-اسلامی است. بهگفته دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس بیش از 70مرکز علمی و دانشگاهی در عرصه طراحی مد و پوشاک ایرانی-اسلامی فعالیت میکنند و با توجه به تعریفی که از لباس دانشجویی در این کارگروه معین شده، لباسهای دانشجویی بیشترین جوایز جشنوارههای مد و لباس را از آن خود کردهاند. افزایش اقبال و گرایش به تولید پوشاک اسلامی به قشر دانشگاهی محدود نمیشود و حضور 155غرفه در بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن کریم که بهتازگی برگزار شد و فعالیت بیش از 300تولیدکننده در زمینه طراحی و عرضه پوشاک اسلامی اتفاقهای مبارکی هستند که میتوانند ما را به آینده این طرح و ترویج پوشش عفیفانه در میان اقشار مختلف جامعه امیدوار کنند.
لباس ایرانی-اسلامی عرضه نمیشود
اهمیت نکتهای که غزالی بهعنوان هشدار بیان میکند، از نظر سیاستگذاران و متولیان فرهنگی کشور نیز دور نمانده و نخستین قدم برای ترویج پوشش ایرانی-اسلامی را در سال1385 با تصویب قانون ساماندهی مد و لباس برداشتند. مرحله عملیاتی شدن این قانون در سال1386 با تشکیل کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور آغاز و در قالب فعالیتهای این کارگروه اقدامات متنوعی انجام شد، اما شرایط بازار پوشاک زنانه و مدنظر قرار دادن پوشش بخش قابلتوجهی از بانوان و دختران جامعه بهخوبی گویای این موضوع است که میزان تأثیرگذاری اقدامات انجامشده جای تأمل دارد. بازار پوشاک امامزاده حسن(ع) یکی از بازارهای شناختهشده تهران است که بانوان 4گوشه شهر برای خرید لباس به آن مراجعه میکنند.
گشتی در این بازار و تماشای مدلهای لباسی که بر تن مانکنهای فروشگاههای آن پوشانده شده، بهخوبی نشان میدهد پوشاک ایرانی-اسلامی نتوانسته سهم قابلتوجهی از محصولات این بازار را بهخود اختصاص دهد. یکی از فروشندگان این بازارکه به ذکر نامش تمایلی ندارد، درباره دلایل محدود بودن عرضه پوشاک ایرانی-اسلامی میگوید: «بسیاری از پوششهای نامناسبی که در جامعه میبینیم، از سوی تولیدکنندگان و طراحان لباس به مصرفکننده تحمیل میشوند و تنوع و تعداد محصولاتی که حجاب لازم را داشته باشند، بسیار کم است. این مسئله در لباسهای ویژه جوانان پررنگتر است و فقط لباسهایی که برای گروه سنی میانسال و مسن تولید میشوند، باحجاب و مناسبند.» او به مدهای عرضه شده در بازار پوشاک نوروزی امسال اشاره میکند و میگوید: «مثلا امسال مانتوی مدل کتی مد شده بود و مانتوها به سبک کت و شلوارهای مجلسی زنانه دوخته شده بودند. تقریبا 100درصد این مانتوها جلوباز و قدشان بالای زانو بود. تعدادی از مشتریان این سبکها را میپسندیدند و اعتراضی نداشتند، اما تعداد کسانی که از کمیاب شدن مانتوهای مناسب ناراضی بودند، کم نبود.» او که از فروشندگان قدیمی بازار امامزاده حسن(ع) بهشمار میآید، تعریف میکند: «یکی از آقایان که همراه همسرش به خرید آمده بود، میگفت همه بازارهای بالاشهر و پایینشهر را برای خرید عید زیر پا گذاشتهاند، اما در همه این بازارها فقط مانتوهایی پیدا میشوند که برای پوشیدن در مهمانیها و دورهمیهای خانوادگی هم مناسب نیستند و این روش عرضه لباس خانمها را به بیحجابی تشویق میکند.»
فرهنگسازی مغفول مانده است
اگرچه نمیتوان کارنامه ضعیف طراحان لباس ایرانی-اسلامی را نادیده گرفت، ولی نمیتوان دلایل مقبول افتادن پوشاک غربی و عدماقبال جامعه به لباس ایرانی-اسلامی را تمام و کمال به این امر محدود کرد و از ضعفهایی که در حوزه فرهنگسازی و بسترسازی برای استفاده از پوشش عفیفانه بومی وجود دارد، غافل شد. از آنجا که تأثیر نهادهای متولی فرهنگ مانند صدا و سیما، وزارت ارشاد و... بر گرایشهای فرهنگی جامعه امری بدیهی و ثابت شده است، بیراه نیست اگر ادعا کنیم اهمال و کجسلیقگی این نهادها نیز در تعیین و اجرای سیاستها و برنامههای فرهنگی که در دهههای اخیر اتفاق افتاده، در پس زدن پوشاک ایرانی- اسلامی و گرایش عموم جامعه و بالاخص جوانان به پوشش غربی سهم قابلتوجهی داشته است. مصداق بارز این کجسلیقگی تأثیرگذار، نوع استفاده از پوشش چادر در محصولات نمایشی صداوسیماست. در دهه70 درحالیکه شاهد افزایش و حتی جهش تعداد دانشآموختگان زن در کشور بودیم، سریال تلویزیونی در پناه تو با نقشآفرینی لعیا زنگنه از تلویزیون به نمایش درآمد. سازندگان این مجموعه برای نخستینبار یک دختر جوان دانشجوی موفق و جذاب را با پوشش چادر نشان دادند و لعیا زنگنه بازیگر شخصیت مریم هم در ایفای این نقش و معرفی تواناییهای این دختر محجبه و باوقار به اندازهای هنرمندی به خرج داد که موجب شد بسیاری از دختران دانشجوی این دهه پوشش چادر را برگزینند. در طراحی و شخصیتپردازی این نقش آنقدر دقت شده بود که بیننده بهخوبی میپذیرفت چادر و حجاب ظاهری مریم، متانت و وقار ذاتی او و جذابیتهای پنهان و آشکار شخصیتش را برای اطرافیانش کاملتر و زیباتر به نمایش گذاشته است. در مقابل، در سال1401 و درست زمانی که دشمن بیش از هر زمان دیگری از پوشش دختران و زنان ایرانی بهعنوان حربه و وسیله تحقق اهدافش استفاده میکند و صداوسیما برخلاف دهه 70در تحقق اهداف فرهنگیاش کمرقیب و یکهتاز نیست، شاهد ارائه تصویری ضعیف، سطحی، کسلکننده و بیمحتوا از مادر و دخترانی محجبه و چادری در سریال طنز چشمبندی هستیم. در این سریال قرار بود نعیمه نظامدوست و دخترانش مهسا هاشمی و ملیکا منصوری تصاویری جذاب و مقبول از دختران و بانوان چادری ارائه کنند، اما ثمره نقشآفرینی آنها پردازش و نمایش شخصیتهایی است که با این اهداف فاصله بسیاری دارند.