
آرمانگرایی که وقف ادبیات انقلاب بود
رضا اسماعیلی، از عباسعلی براتیپور، شاعر پیشکسوت انقلاب میگوید

رضا اسماعیلی-شاعر و پژوهشگر ادبی
عباس براتیپور، شاعر اهلبیت و انقلاب اسلامی یک اردیبهشت در 80سالگی درگذشت. عباسعلی براتیپور که به نام عباس براتیپور شهرت داشت، سال ۱۳۲۲ در تهران متولد شد و سال ۱۳۴۱ به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد. او از اواخر دوران تحصیل در دبیرستان به شعر و شاعری پرداخت. وی پس از پیروزی انقلاب رسما و بهطور جدی به سرودن شعر مشغول شد و با شرکت در محافل ادبی، فعالیت خود را گسترش داد. مجموعه شعرهای این شاعر عبارتند از: «چشم بیمار»، «بر تربت خورشید»، «غم دلدار»، «زمزمه مستی»، «بهت نگاه»، «وعده دیدار»، «کتیبه شکیب»، «سینای سبز عشق»، «با شقایقها برادر»، «عطش عشق»، «داغ تشنگی»، «سوار مشرقی»، «در ساحل علقمه»، «ماه در فرات»، «گزیده ادبیات معاصر ۲۴ »، «زیتون و زخم» و «دل و دریا». رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی که آثار متعددی در حوزه شعر و ادبیات انقلاب اسلامی از او منتشر شده، به مناسبت درگذشت عباسعلی براتیپور، شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی مطلبی را در اختیار روزنامه همشهری قرار داده که در ادامه میآید.
استاد عباس براتیپور از شاعران نامآشنا، پیشکسوت و تأثیرگذار نسل اول انقلاب اسلامی بود که اصطلاحا به شاعران دهه60 معروف شدهاند. شاعری که بهرغم قرارگرفتن در هشتمین دهه عمر پربرکت خویش، همچنان حضوری بانشاط و فعال در عرصه فعالیتهای فرهنگی و ادبی داشت. وی از فردای پیروزی انقلاب تا واپسین سالهای عمرش به واسطه مدیریت جلسات ادبی حوزه هنری که چهارشنبهها تشکیل میشد و اداره جلسات سالانه دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب، حضوری فعال و تأثیرگذار در عرصه شعر و ادبیات انقلاب اسلامی داشت. وی بعد از جدایی و کنارهگیری گروهی از شاعران و هنرمندان از حوزه هنری در سال ۶۶، همچنان به همکاری خود با این نهاد فرهنگی ادامه داد. تاسیس کانون شاعران جانباز، دبیری صفحات ادبی روزنامه رسالت و عضویت در هیأت مدیره انجمن قلم از دیگر مسئولیتهای براتیپور در طول سالیان بعد از انقلاب بود.
جلسات نقد و بررسی حوزه هنری
زندهیاد براتیپور حدود ۱۹سال مسئولیت اداره جلسات ادبی حوزه هنری را بر دوش داشته است. از آنجا که من نیز با افتخار چندبار توفیق حضور در این نشستها را پیدا کرده بودم، درباره دامنه تأثیرگذاری این جلسات در کشف و شناسایی شاعران جوان باید بگویم که این جلسات از معدود جلسات ادبی سالم و بیحاشیه بعد از انقلاب بود که شاعران شاخص و برجستهای را به جامعه ادبی معرفی کرد. استمرار ۱۹ساله این جلسه ادبی، نشانگر موفقیت استاد براتیپور در مدیریت آن بود. بدون شک حضور شاعرانی از همه طیفهای ادبی در جلسات نقد و بررسی شعر حوزه هنری بهخاطر حسن سلوک، روحیه پدرانه و سعه صدر بالای استاد براتیپور بود.
این جلسات یکی از منظمترین و پایدارترین نشستهای ادبی بعد از انقلاب بود که باعث رونق و پویایی شعر انقلاب و دفاع مقدس میشد. این میزان از اقبال و استقبال به ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی استاد براتیپور برمیگردد که عاشقانه و بیهیچ چشمداشتی بهترین سالهای زندگیاش را وقف خدمت به شعر و ادبیات انقلاب کرد.
همنسل شاعران دفاعمقدس
وجه تمایز استاد براتیپور با دیگر شاعران انقلاب اسلامی، تعلق خاطر شدید او به حوزه شعر دفاع مقدس و ایثار و شهادت، بهخصوص شعر جانباز بود. چنان که خود بارها تأکید کرده بود که «هنوز هم نفس جانبازان هستم». دامنه و دایره این تعلق خاطر آنچنان گسترده بود که به همه شعرهای او طعمی از ایثار و شهادت بخشیده بود.
نمونه زیر گواه صادقی بر این ادعاست:
ماییم سروهای به خون خفته
ماییم لالههای گریبان چاک
رفتیم تا که باغ بماند سبز
این چهره ماندگار و پیشکسوت ادبیات انقلاب که کارنامه پر و پیمانی در حوزه شعر ایثارگران و جانبازان داشت، درباره انگیزه ورود خود به این حوزه میگوید: «سالها پیش معاونت فرهنگی بنیاد جانبازان از من دعوت کرد که آثار برخی شاعران جانباز را گردآوری کنم. هنگامی که کار آغاز شد، فهمیدم تعداد جانبازانی که شاعرند در حدی هست که کانون شعرای جانباز را تاسیس کنم. این کانون در سال۷۴ تاسیس شد و ماحصل آن، 2مجموعه شعر بود. نخستین مجموعه شعر،«باشقایقها برادر» نام داشت که شامل اشعار ۵۰ شاعر جانباز ازجمله 5غزل از رهبر معظم انقلاب بود و پس از آن «سرمستان وصال» منتشر شد که شامل ۳۵شعر از جانبازان و ازجمله 3غزل تازه از رهبر معظم انقلاب بود. همچنین مجموعههایی به نامهای «کتیبه شکیب»، «سینای سبز عشق» و «در وادی حیرت» از شعرای دیگر در خصوص جانبازان منتشر کردیم که با تغییر مدیریت، واحدهای شعر و داستان تعطیل شد. اما من همچنان با هنرمندان جانباز در ارتباط هستم.» این ویژگی ممتاز نشانگر آن بود که زندهیاد براتیپور بهرغم بسیاری از شاعران روزگار ما که به اعتبار «موضوع» شاعر دفاعمقدس و پایداری شناخته میشوند، به اعتبار «موضع» و براساس اعتقاد و باوری که به انقلاب و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی داشت در وادی شعر دفاع مقدس گام برمیداشت.
آیینهسازی و حقیقتترازی
زندهیاد براتیپور شاعر آرمانخواه و متعهدی بود که پیش و بیش از آنکه به دنبال قافیهبازی و صورتسازی باشد، بهدنبال آیینهسازی و حقیقتترازی بود. از شاعر متعهدی چون براتیپور که دانشآموخته مکتب بزرگانی چون سعدی و حافظ و مولاناست، انتظاری جز این نمیرفت که در روش و منش اعتقادی و سلوک دینی، چشم بر باطن و سیرت داشته باشد نه بر ظاهر و صورت و شعری بگوید برخاسته از بصیرت و حقیقت.
براتیپور و شعر آیینی
استاد براتیپور که در اواخر عمر مجموعه اشعار آیینی خود را در دفتری مستقل با عنوان «ارغوانیها» بهدست چاپ سپرد، در حوزه شعر دینی و آیینی دیدگاههای قابل تاملی داشت. در ذهن و زبان این شاعر ولایی، معرفت، مولفه اصلی شعر آیینی فاخر و ارجمند بود. خالق مجموعه شعر«ارغوانیها» در طول سالهای شاعریاش به شعر دینی و آیینی تعلق خاطر خاصی داشت و همواره با خلق آثاری ارجمند و فاخر در مسیر زایندگی و بالندگی این جریان پویا گام برمیداشت.
با آرزوی آمرزش و آرامش برای آن عزیز سفر کرده، بهعنوان حسن ختام، مشام جانمان را با زمزمه غزلی دیگر از استاد گلبو میکنیم:
پریده رنگتر از آفتاب پاییزم
که در هوای مهآلود اشک میریزم
شکسته بال و پرم، تا مرا امان ندهی
ز من مخواه کزین آستانه برخیزم
شکوه روی تو خاموش کرده است مرا
وگرنه از غزل و از ترانه لبریزم
اسیر دست زمانم، ولی نمیدانم
چگونه از غم و درد زمانه بگریزم
مرا ز گریه یکریز دل امان نده
چراغ اشک به دروازه دل آویزم
طنین نغمه جانبخش توست در گوشم
هنوز سرخوش از آن نغمه دلانگیزم