• شنبه 8 دی 1403
  • السَّبْت 26 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 28
چهار شنبه 30 فروردین 1402
کد مطلب : 189548
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mw2KA
+
-

پرنده ای که نخستین بار از ایتالیا وارد تهران شد

ماجرای تقدیم سالی یک بوقلمون به شاه

ماجرای تقدیم سالی یک بوقلمون به شاه

ثریا روزبهانی- روزنامه‌نگار

 نخستین بار بوقلمون‌ها در زمان شاه‌عباس صفوی توسط تاجران ارمنی که به ایتالیا رفته بودند به ایران آورده و در تهران پرورش داده شدند. از آن به بعد هم بیشتر ارامنه مسئول تکثیر بوقلمون‌ها در تهران بودند. بوقلمون  پرنده گوشتی محبوب اروپایی‌ها بود که در فصل بهار به دنیا می‌آمد و هفت‌ماه تغذیه می‌شد و تا شب عید شکرگزاری در حدود ۵ کیلوگرم گوشت داشت که بسیار به‌ صرفه بود، برای همین به‌عنوان خوراک شب عید در بین ارامنه‌های تهران مورد استفاده قرار می‌گرفت.  ماجرا ورود بوقلمون به ایران  از این قرار بود که  وقتی عده‌ای از ارامنه‌ از اروپا به ایران برگشتند بوقلمون‌ها را به شاه‌عباس هدیه دادند.شاه خیلی خوشش آمد و دستور داد تخم بوقلمون را در خانه‌های ارامنه تقسیم کنند؛ زیرا آنها بهتر از جوجه‌ها مراقبت می‌کردند.
در عوض باید سالی یک عدد بوقلمون به شاه هدیه می‌دادند. البته برخی از افراد وقتی متوجه شدند قبول پرورش بوقلمون مانند پرورش خروس (که پیش‌تر به پرورش و تکثیر آن پرداخته بودند) برای آنها مالیات جدیدی خواهد داشت در پرورش آنها کمی سهل‌انگاری کردند و همین باعث شد تعداد زیادی از آنها تلف شوند. ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد و بازرگان فرانسوی که در عصر صفوی بارها به ایران سفر کرده بود، در خاطراتش نوشته است:‌ «شاه (شاه عباس صفوی) ارامنه را به تجارت تشویق می‌کرد. به آنها ابریشم مساعده می‌داد و پس از فروش، قیمت آن را می‌پرداختند و این سبب شد که ارامنه جانی بگیرند و بضاعتی پیدا کنند.» ارامنه به واسطه ذکاوت و درستکاری خود طوری پیش افتادند که هیچ رشته تجارتی نبود که در آن وارد نشده باشند. یکی از این زمینه‌ها تجارت بوقلمون بود، اما کم‌کم به‌دلیل سود خوب این کار برخی از اهالی تهران هم این کار را یاد گرفته و مشغول پرورش بوقلمون شدند. این تصویر مربوط به سال ۱۳۳۸ در یکی از خیابان‌های تهران است که گله بوقلمون‌ها  در حال عبور از یکی از خیابان های شهر است.

ساکنان نفیس‌ترین خانه تهران
بهاره خسروی- روزنامه‌نگار


یکی از خانه های قدیمی مشهور پایتخت که از قدمت آن بیش از یک قرن می‌گذرد، خانه «امام‌جمعه» در محله عودلاجان است؛ خانه‌ای که با گذر زمان و تغییر سبک زندگی و ساخت‌وسازهای مدرن هنوز هم یک سروگردن از بقیه خانه‌های پایتخت بالاتر است و عنوان نفیس‌ترین خانه تهران را دارد.
این خانه یادگار معماری دوران قاجار در قرن سیزدهم است که ابتدا میرزا آقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدین شاه با اهل و عیال در آن ساکن شد. کمی بعد امام‌جمعه وقت تهران حاج سیدابوالقاسم امام‌جمعه، پسر ارشد سیدزین‌الدین امام‌جمعه و نوه دختری «معیرالممالک» (نظام‌الدوله) در آن ساکن شد. او بعد از فوت پدر عهده‌دار امامت جمعه و تولیت مسجد امام بود و بعد با دختر مظفرالدین شاه، شکوه‌الدوله ازدواج کرد.سید ابوالقاسم از اواخر حکومت محمدشاه قاجار تا مدت‌ها بعد از مشروطه منصب امامت جمعه و جماعت تهران را برعهده داشت. این خانه که جزو بناهای اعیانی تهران قدیم به‌شمار می‌رود، ۸۷۹‌مترمربع زیربنا دارد. خانه امام‌جمعه شامل دو بخش اندرونی و بیرونی است. بخش اندرونی آن به افراد خانه و خدمه اختصاص داشت که این‌روزها هیچ اثری از آن نیست و تخریب و به مدرسه تبدیل شده است. بخش بیرونی که محلی برای پذیرایی از مهمانان امام‌جمعه بود، همچنان به یادگار مانده است.
این عمارت باشکوه در 2 طبقه ساخته شده است. طبقه همکف که حدودا یک پله پایین‌تر از سطح حیاط قرار گرفته شامل حوضخانه و اتاق‌هایی در اطراف آن است. در طبقه دوم این بنا هم تالاری زمستان‌نشین با 2 گوشواره شامل اتاق‌های خصوصی اهل خانه طراحی شده است.

نام این میدان از روی پشت‌بام انتخاب شد!
حسن حسن‌زاده- روزنامه‌نگار


ساکنان شرق تهران حتما نام میدان لوزی را در محدوده محله‌های حافظیه و نیروی هوایی شنیده‌اند؛ میدانی که در ابتدا «مهر» نام داشت اما وقتی خانه‌های مرتفع اطراف ساخته شدند، اهالی نام لوزی را برای میدانی که اکنون بیضی شکل است انتخاب کردند. ماجرای این نامگذاری جالب را در ادامه بخوانید.
سال‌های آغازین دهه ۳۰، سپهبد گیلانشاه، فرمانده نیروی هوایی ارتش پس از توافق با وثوق‌الدوله که مالک بخش اعظمی از اراضی شرق تهران بود، زمین‌های حوالی خیابان ۳۰ متری نیروی هوایی فعلی را به‌صورت اقساطی در اختیار کارکنان ارتش قرار داد. محدوده خانه‌سازی‌ ارتشی‌ها اما تا میدان لوزی فعلی ادامه پیدا کرد و زمین‌های شرق خیابان ۳۰ متری به مردم عادی فروخته شد.در همین زمان و درست در مرکز زمین‌های بایر این محدوده، میدانی ساخته شد که نمادش آن روزها یک آبنمای کوچک بود. ساکنان نخست این محله، نام «مهر» را برای آن فلکه انتخاب کردند؛ نامی که کمتر کسی از اهالی این روزهای محله حافظیه با آن آشنایی دارد چرا که در دهه‌ ۶۰ و توسعه ساخت و سازها، اسمی روی میدان خاطره‌انگیز محله‌شان قرار گرفت که حتی امروز هم با وجود تغییر شکل ظاهر میدان، تغییر نکرده است، در حقیقت پس از افزایش جمعیت محله و ساخت خانه‌های بلندمرتبه در اطراف میدان بود که نام میدان از مهر به لوزی تغییر کرد. چون همسایه‌ها میدان را از روی پشت بام به شکل لوزی می‌دیدند؛ نامی که با وجود اصلاح هندسی میدان در سال‌های بعد و تغییر شکل آن به بیضی، هنوز هم از زبان اهالی شنیده می‌شود.

چای و قلیان رایگان برای طرفداران محمدعلی کلی
پریسا نوری- روزنامه‌نگار


قهوه‌خانه از دیرباز یکی از پاتوق‌های سنتی ایرانی‌ها بوده است. مردم در قهوه‌خانه دور هم جمع می‌شدند و حین خوردن چای و کشیدن قلیان، در مورد موضوعات مختلف روز با هم به بحث و گفت‌وگو می‌نشستند. علاوه بر بحث و تبادل نظر، مردم در قهوه‌خانه‌ها از سرگرمی‌هایی چون نقالی، شاهنامه‌خوانی و تماشای هنرهای نمایشی لذت می‌بردند. با ورود تلویزیون به ایران این پاتوق اجتماعی و فرهنگی محبوب‌تر از گذشته شد. در آن روزگار که تلویزیون هنوز همه‌گیر نشده بود مردم برای تماشای برنامه‌های جذاب و پرطرفدار به قهوه‌خانه‌ها می‌رفتند. یکی از این برنامه‌ها مسابقه «محمدعلی کلی»، بوکسور مسلمان آمریکایی، با «جو فریزر»، رقیب سرسختش، بود. کلی به‌دلیل مسلمان بودن و منش پهلوانی‌اش محبوب ایرانی‌ها بود و از این‌رو این مسابقات برای مردم اهمیت بسیار داشت. در آن روزها قهوه‌خانه‌ای در تهران ابتکار به خرج داد و اعلام کرد مشتریان می‌توانند مسابقه این بوکسور مسلمان با رقیب مشهورش را از تلویزیون این قهوه‌خانه تماشا کنند. تا اینجای کار، شاید نکته عجیب و غریبی را برای شما نگفته باشیم، اما جالب است بدانید، چنان که در تصویر می‌بینید، صاحب قهوه‌خانه مذکور اضافه کرده که اگر محمدعلی برنده شود چای و قلیان، مهمان قهوه‌خانه خواهید بود. می‌توان حدس زد که در روز مسابقه قهوه‌خانه شلوغ بوده و علاقه‌مندان به تماشای هنر این بوکسور آمریکایی با هم قرار گذاشتند ۵ صبح در قهوه‌خانه باشند و کله‌پاچه‌ای بخورند و بعد با طیب خاطر و شکم پُر به تماشای مسابقه بوکس بنشینند و دلخوش باشند به اینکه اگر محمدعلی، فریزر را «ناک‌اوت» کرد، چای و قلیان سفارش دهند و پولی هم نپردازند.

موزه سجل‌احوال در قلب پایتخت
زهرا بلندی- روزنامه‌نگار


 اگر کمی به سمت غرب میدان حسن‌آباد پیش برویم، روبه‌روی خیابان باستیون، به موزه ثبت احوال می‌رسیم. بنای فعلی موزه ثبت احوال کشور در اواخر دوره سلطنت قاجاریان ساخته شده و در ابتدا متعلق به مجلل‌الدوله، شاهزاده قاجار بوده که ۵فرزند داشته است.آنطور که نصرالله حدادی، تهران‌شناس می‌گوید: «قانون سجل احوال در دوره احمدشاه در سال۱۲۹۶ اجباری شده بود اما به‌دلیل فقدان مرکزیت و اقتدار دولت احمدشاه، دریافت سجل احوال و داشتن اوراق هویتی آنطور که باید مورد توجه مردم قرار نگرفت و بعدها در دوره رضاشاه این قانون رسماً اجرایی شد. پس از آن نخستین مرکزی که به صدور شناسنامه اختصاص پیدا کرد در ضلع شمال غربی میدان حسن‌آباد با عنوان اداره سجل احوال ساخته شد. ساختمان اداره موزه ثبت احوال معروف، به‌صورت موروثی بین افراد حکومتی و ثروتمند آن دوران دست به‌دست ‌شد تا به عصمت‌الملوک دولتشاهی، همسر رضاشاه رسید و در نهایت پس از چند دست چرخیدن در سال۱۳۱۳ به نام اداره احصائیه و سجل احوال ثبت شد. این بنا را یک معمار ایرانی به سبک اروپایی ساخته و در سال۱۳۸۲ در زمره آثار ملی ثبت شده است.» ساختمان موزه یک بنای ۲طبقه سنتی و زیباست. در این عمارت انواع و اقسام تزیینات زیبا ازجمله طاق‌های آجری و گچبری‌ها را می‌توان مشاهده کرد. طبقه بالایی ساختمان محلی است که به‌عنوان موزه از آن یاد می‌شود. در این طبقه ۲تالار وجود دارد که اسناد هویتی ثبتی ایران در آن نگهداری می‌شوند. در تالار اول این موزه، شناسنامه بزرگانی چون امام‌خمینی(ره)، علامه طباطبایی، آیت‌الله بروجردی، امام موسی‌صدر، شهید نواب صفوی، شهید مرتضی آوینی و... در معرض نمایش قرار داده شده است.

بهترین قصه‌های تاریخی تهران جایزه  می‌گیرند
صفحه «روایت تهران» که پیش روی شماست، به انعکاس روایت‌های خواندنی تاریخ تهران قدیم و سرگذشت شخصیت‌ها و نامداران، خیابان‌ها و گذرها، واقعه‌های تاثیرگذار و تاریخ شفاهی طهران تعلق دارد؛ با عکس‌های بازمانده از خاطرات تهران دیروز و قصه‌ها و ماجراهای پس پشت این عکس‌ها. شما هم می‌توانید در انتشار این صفحه که متعلق به خود شما و شهرشماست ما را همراهی کنید. «همشهری» بهترین عکس‌ها و قصه‌هایی را که برای ما ارسال می‌کنید با نام خودتان منتشر و به شما «همشهریان همراه» هدیه‌ای تقدیم می‌کند.
 نشانی  و شماره تماس ما: mahaleh@hamshahri.org  و ۴۶۴- ۲۳۰۲۳۴۵۵



 

این خبر را به اشتراک بگذارید