توجه به فضای سبز طی 2 دهه گذشته
سارا تمیزکار:
یکی از پارامترهایی که تهیهکنندگان طرح جامع تهران به شکل جدی به آن توجه کردهاند فضای سبز است. طرح جامع در این زمینه به صورت ساختاری، موضعی و موضوعی پیشبینیهایی به عمل آورده و محدوده توسعه آن را ترسیم کرده است؛ چراکه از دیدگاه تهیهکنندگان طرح، طبیعت، ساختار اصلی شهر را تشکیل میداد و از سوی دیگر جمعیت رشد فزایندهای پیدا میکرد، بهگونهای که از همان دورههای اول تهیه طرح جامع برای پایتخت، کارشناسان ارزیابیهایی را از تراکم جمعیتی به عمل آوردند و بر این باور بودند که این فرایند نیازمند پیشبینیهای لازم برای توسعه فضای سبز است؛ چراکه بیتوجهی به این موضوع پیامدهای زیستمحیطی منفی بسیاری خواهد داشت.
مصطفی بهزادفر- عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت- از کسانی است که این پیشبینیها را برای تهران یک ضرورت میداند و معتقد است فضای سبز از مهمترین پارامترها در تهیه طرح جامع بوده است. او در این ارتباط میگوید: «در طرح جامع تهران، فضای سبز به 3 صورت ساختاری، موضعی و موضوعی مطرح شده و براساس این قالبها، بهطور مشخص محدودههایی برای توسعه آن در نظر گرفته شده است». او در توضیح شکل ساختاری فضای سبز در طرح جامع تهران میگوید: «روددرهها ساختار طبیعی هویت تهران را شکل دادهاند. ما روددرههای مختلفی را در محدوده شکلگیری تهران میبینیم که نشان میدهد اساسا ساختار شهر از طبیعت تشکیل شده و طرح جامع بر این اساس مقرر کرده که ساختار طبیعی بهعنوان ساختار پایه حفظ شود و در این ارتباط حریم شهر برای توسعه فضاهای سبز پیشبینی شده است؛ البته این موضوع به حریم ختم نشده و ما در شکل ساختاری شهر، پارک ملت، اراضی عباسآباد، پارک جنگلی چیتگر و پردیسان را داریم که در طرح جامع آمده است و ساختار طبیعی شهر را حفظ میکند».
از دیدگاه این کارشناس شهری، طرح جامع در سطح محلی نیز پیشبینیهای لازم را بهعمل آورده و این موضوع در قالب موضعی قابل بررسی است و فضای سبز را در بُعد محدودتری نسبت به بُعد ساختاری درنظر گرفته است. در نهایت شکل موضوعی فضای سبز در طرح جامع تهران به این صورت است که از مکانهایی مشخصا به عنوان پتانسیلهای ایجاد فضای سبز نام برده شده است.
بهزادفر در این زمینه قلعهمرغی را مثال میآورد که در طرح جامع بهصورت موضوعی به آن پرداخته شده و به گفته او این پتانسیل را دارد که به فضای سبز تبدیل شود. این کارشناس شهری در تشریح این موضوع چنین میگوید: «یکی از دلایلی که موجب بررسی این پارامتر بهصورت موضوعی شد پیشبینی افزایش جمعیت پایتخت بود و اینکه برخی عناصر نظامی از قبیل پادگان قلعهمرغی این پتانسیل را دارند که کاربری مورد نظر را پیدا کنند، کما اینکه در این بررسیها زمینهایی که امکان آزاد شدن آنها وجود داشته مشخصشده است و از این نقطهنظر میتوان گفت که بعضی از آنها در این زمینه پتانسیل بالایی دارند».
او با تشریح جایگاه فضای سبز در طرح جامع به این جمعبندی کلی میرسد که این پارامتر از ابعاد مختلف مورد ارزیابیهای کارشناسی قرار گرفته و طرح تفصیلی نیز آن را تدقیق کرده است.
تعریف مشخصی از فضای سبز در طرح جامع به عمل آوردیم
یکی دیگر از موضوعات درخصوص فضای سبز در طرح جامع، ارائه تعریف مشخصی از آن در طرح جامع مصوب 72 است که تیم مطالعاتی آن ارزیابیهای همهجانبهای را از محیطزیست پایتخت ارائه دادند. صمد ذواشتیاق- یکی از تهیهکنندگان این طرح- در این ارتباط میگوید: «زمانی که در سال66 مطالعات طرح جامع را شروع کردیم سرانه فضای سبز تهران نیممتر بود که با توجه به وسعت تهران رقم پایینی بهحساب میآمد.
شهرداری در همان سالها اقدام به افزایش این سرانه کرد و آن را به 5/1 متر رساند؛ یعنی در حقیقت یک مترمربع به میزان سرانه فضای سبز اضافه شد ولی در مطالعاتی که شرکت ما در حوزه زیستمحیطی پایتخت و متعاقب آن میزان سرانه فضای سبز انجام داد مشخص شد این میزان باز هم باید افزایش یابد». او میافزاید: «پیشنهادی که تهیهکنندگان طرح جامع برای سرانه فضای سبز دادند 9مترمربع بود که مدیریت شهری باید با یک برنامهریزی جامع آن را به این میزان میرساند». این کارشناس شهری درباره فضاهایی که برای این کار وجود داشتند چنین توضیح میدهد: «در آن زمان فضای سبز زیادی بهصورت باغ وجود داشت که به صورت عمومی مورد استفاده قرار نمیگرفتند و شهرداری میتوانست آنها را برای عموم قابل استفاده کند. همین اتفاق نیز افتاد و شهرداری این فضاها را برای استفاده عموم آماده کرد».
به گفته ذواشتیاق، پراکندگی جغرافیایی این فضاها بیشتر در منطقه 10 بوده و هنگام مطالعات طرح جامع، مالکیت خصوصی داشتهاند. او در این ارتباط میگوید: «منطقه10 باغهای زیادی داشت که میتوانست کمبود سرانه را جبران کند. شهرداری با برداشتن دیوارهای آنها شروع به احیای حریم سبز کرد و علاوه بر آن، این اقدام در حریم جنوب تهران نیز صورت گرفت که تمامی این پیشبینیها را طرح جامع در مطالعاتی همه بُعدی بهعمل آورده بود. البته نباید این نکته را فراموش کرد که آن زمان شرکت تهیهکننده با معضل بزرگی در رابطه با فضای سبز مواجه بود؛ مشکل این بود که در آن دوره تعریف درستی برای فضای سبز وجود نداشت و ما در وهله نخست باید این فضا را تعریف میکردیم». او درخصوص ابعاد فضای سبز چنین میگوید: «در سال66 که ما مطالعات طرح جامع 72 را انجام میدادیم تعداد پارکها محدود بود و فقط متراژ باغات، قابل توجه بود که آنها نیز در مالکیت افراد بودند.
در تعریفی که ما ارائه دادیم فضای سبز بهعنوان ریه شهر معرفی شده بود و در طرح جامع با همین عنوان دیده شد». ذواشتیاق موضوع قابل توجه دیگری را نیز مطرح میکند؛ او میگوید در تعریف فوق فضاهایی که بهصورت رفیوژ در حاشیه خیابان احداث شده بودند بهعنوان فضای سبز خطی مطرح شدند که صرفا جنبه سبزینگی داشتند. در یک جمعبندی کلی، شرکت تهیهکننده طرح جامع در سال72 طی مطالعاتی همهجانبه درباره محیطزیست شهر ،در پیشبینیها مقوله فضای سبز را به صورت جدی مورد توجه قرار داد.