نوستالژی و دغدغه
خانههای حیاطدار، خاطره مشترکی در اذهان همه ایرانیان است؛ از اندرونیها و بیرونیهای خانههای قدیمیتر که بگذریم، در دهههای40 و 50، همان خانههای کوچک نیز حداقل حیاطی 10متری داشتند؛ اما این الگو با گذشت زمان و رشد سریع شهرنشینی در ایران، به چندطبقهنشینی تبدیل شد. از سویی نیز میل ناگزیر شهرها به بسط و گستردگی، متولیان امور شهری را بر آن داشت که به رشد عمودی شهرها بپردازند؛ تدبیری که اگرچه به مذاق بسیاری خوش نیامد، توانست شهرهای بزرگی چون تهران را از ایست قلبی و مرگ در حاشیه برهاند.
امروزه حقوق شهروندی، حوزههای مختلفی را شامل میشود که شاید در کلانشهری چون تهران «فرهنگ آپارتماننشینی» مهمترین آنها باشد. شیوههای مناسب بهرهگیری از قسمتهای مشاع آپارتمانها، پرداخت هزینههای مشترک مربوط به آنها و احترام به حقوق همسایهها قوانین گاه نانوشتهای در این حیطه به شمار میروند؛ به این ترتیب سیستم آپارتماننشینی با توجه به اینکه محیطهای مشترک زیادی برای همسایهها ایجاد کرده، به شهروندان این اجازه را نمیدهد که به سبک و سیاق زندگی در خانههای ویلایی رفتار کنند.
اگرچه شیوه جدید ساختوساز مسکن، به بخش سختافزاری مسئله آپارتمانسازی، یعنی اقتصاد مسکن و شهر مربوط میشود، بخشی که بیشتر درگیر حوزه فرهنگ زندگی شهری است با آداب، فرهنگ و قوانین این سبک جدید زندگی ارتباط دارد. اینگونه بهنظر میرسد که نو بودن این شیوه سکونت سبب شده که فرهنگ آن به نسبت رشد روزافزونی که دارد، در میان مردم، نهادینه نشدهباشد. برخی از آپارتماننشینها با این مدعا که اختیار چهاردیواری خود را دارند حقوق دیگران را نادیده میگیرند و گاه به آن تجاوز میکنند؛ مهمانیهای شلوغ، گذاشتن کفش در راهپلهها، صدای بلند لوازم صوتی و تصویری، صحبت طولانیمدت در راهروی آپارتمان و بسیاری موارد دیگر، همگی از مصادیق نقض حقوق دیگران در آپارتمان به شمار میرود.