ورود رسانههای مجازی و هوشمند به حوزه برخی پدیدهها، دگرگونیهایی را ایجاد کرده که پیامدهای آن بر پیکره نظام ارزشی آن پدیدهها، قابل درک و رویت است؛ ازجمله تأثیر این رسانه و شبکهها بر فرهنگ و پدیده ازدواج. در این میان بیشترین اتهام متوجه اینستاگرام است. چرا؟ چون تصویر در آن حرف اول را میزند و افراد نیز بیشترین تأثیر را از تصاویر دریافت میکنند؛ آن هم تصاویر خوشرنگ و لعابی که اکثرشان به کمک فتوشاپ، هنر عکاسی یا هزاران فریب مجازی دیگر، چشمگیرتر بهنظر میرسند. با توجه به این ویژگی مهم و چند ویژگی دیگر مانند فعالیت برندهای نامآشنا در آن، تغییر ارزشهای فرهنگی، افتخار به تجمل، ثروت و امکانات از طبقات اشرافی تا لایههای پایینتر جامعه نفوذ کرد. پیش از این اگر در سنت و عرفِ مذهبی ما برگزاری جشنهای عروسی ساده در حیاطهای حوضدار خانهها با هیاهوی بچهها یا در مسجد و حسینیهها رسم بود، حالا جایشان را مراسمهای سلطنتی و شاهانه در عمارتهای استیجاری یا لوکیشنهای لوکس گرفتهاند. لباسهای گرانقیمت و تشریفات خاص که بسیاری از افراد را به جبر وام و قرض میکشاند. کافی است فقط دقایقی را در این شبکه و میان صفحات مختلف افراد معمولی و بلاگر در آن جستوجو کنید، آن وقت است که تصاویری تجملی از خواستگاریهای عجیب و غریب، مهمانیهای پرطمطراق و مراسمهای آنچنانی، مقابل دیدههایتان نقش میبندد. واضح است که این تغییر شکل از طبقات بالای جامعه آغاز شده و با گذر زمان و واردات فرهنگی به طبقات پایینتر جامعه نفوذ کرده است؛ بهگونهای که به اذعان بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان، افراد جامعه از مقایسه کردن به تجمل و مصرفگرایی افراطی رسیدهاند. کاربران این رسانه گاهی ساعتها خود را درگیر زندگی کسانی که قطعا دستخوش تحریفهای بالایی هستند، میکنند. همین موضوع میتواند یک حس ناکافی بودن و نادرست از زندگی خود به فرد بیننده انتقال دهد؛ از ظواهر زندگی گرفته تا مسائل شخصی او که اکثرا این حس را در کاربران بهوجود میآورد که زندگیشان ایدهآل نیست. در این شرایط کاربر یا سرخورده و انزواطلب میشود یا به تقلید از تصاویری که دیده دست بهکار میشود و خود را به آب و آتش میزند تا کامل و خاص بهنظر برسد؛ غافل از اینکه این دست بهکار شدن همان تغییر رویههای مرسوم تأیید شده فرهنگی بهویژه در موضوع ازدواج است. بدینترتیب طولی نمیکشد که ازدواج سختتر و دشوارتر از پیش تلقی میشود و بسیاری که از سد موانعی مانند انتخاب آگاهانه گذشتهاند، در حسرت آن میسوزند؛ بنابراین شاید برای بلاگرها ایجاد تغییر رویههای فرهنگی نوعی کسبوکار باشد و برای کاربران نیز نوعی فان و تفریح، اما در این میان به واقع، فرهنگی دگرگون و تحریف میشود.
کسبوکار تحریف فرهنگی ازدواج
در همینه زمینه :