خالقان کابوس
یکی از بهترین تیمهای سالیان اخیر استقلال، به علت بدهی، شانس حضور در لیگ قهرمانان آسیا را از دست داد. خلق این تراژدی، کار فقط یک یا دو نفر نبود
بهروز رسایلی- روزنامهنگار
اولین خبر تلخ فوتبالی در سال جدید خورشیدی خیلی زود منتشر و بر اساس آن استقلال بهدلیل ناتوانی در پرداخت بهموقع طلب استراماچونی، از حضور در لیگ قهرمانان آسیا حذف شد. طبیعتا این موضوع برای هواداران پرشمار تیم بسیار ناگوار بود و باعث شد آنها در جریان پیروزی 2برصفر در برابر ذوبآهن، 90دقیقه علیه مدیریت باشگاه شعار بدهند؛ شعارهایی که استعفای علی فتحاللهزاده را بهدنبال آورد. با این همه اما، مقصران حذف استقلال از آسیا یکی، دو نفر نیستند. این، یک تلاش جمعی برای شکست و ناکامی بود که نتیجه داد!
علی فتحاللهزاده
بدون تردید نقش اول این تراژدی بزرگ، شخص علی فتحاللهزاده بود؛ کسی که در مهمترین بزنگاه با چشمان بسته به صندلی مدیریت باشگاه برگشت و چون نتوانست مشکلات را حل کند، باعث حذف استقلال از آسیا شد. او حالا ادعا میکند زیر بار بدهیهای بزرگ قبلی کمر خم کرده، اما آیا جناب شوالیه در زمان حمله برای تصدی این پست، از وجود چنین مشکلاتی بیخبر بوده است؟
مصطفی آجورلو
قطعا مدیران قبل از او و بهویژه کسانی که با استراماچونی قرارداد بستند و نتوانستند بهموقع طلب این مربی را بدهند هم خطاهای فاحش داشتهاند، با این حال مصطفی آجورلو این فرصت را داشت که پرونده را بهموقع ببندد و مانع از بیخ پیدا کردن داستان شود اما او ترجیح داد ثروت باشگاه را صرف افزایش چشمگیر رقم قراردادها، تعیین پاداش و حقوقهای عجیب و غریب برای کارمندان باشگاه کند. با وجود اینکه قهرمانی بدون شکست استقلال در دوران مدیریت آجورلو رقم خورد، اما شراکت او در این ناکامی بزرگ انکارناشدنی است.
دولت
بهطور کلی چیزی به اسم «تیمداری دولتی» یک بازی 2سرباخت است؛ چرا که مخارجش را دولت از جیب ملت میدهد، اما فقط ناکامیها به اسم این نهاد ثبت میشود. با وجود این در پروندههایی شبیه استراماچونی، دولت 2اشتباه بزرگ دیگر هم انجام میدهد؛ یکی انتخاب مدیران ناکارآمد برای پرسپولیس و استقلال است که هر کدام کوهی از بدهی را به ارث میگذارند و دیگری کمکهای دقیقه نودی به این دو باشگاه. این کمکها، مدیران پرسپولیس و استقلال را بدعادت کرده و اساسا یکی مثل فتحاللهزاده چون مطمئن بود دقیقه90 دولت طلب استراماچونی را میپردازد، وارد این گود شد. اگر این مدیران متوجه شوند که قرار نیست برای خاصه خرجی آنها هزینه شود، به اندازه درآمدشان خرج میکنند.