بیروت، دروازه بازگشت اسد به جهان عرب
بشار اسد میتواند با ایفای نقش در مسائل سیاسی لبنان، بار دیگر به بازیگری مهم در میان کشورهای عربی تبدیل شود
بهاره محبی- روزنامهنگار
حدود 2هفته پیش بود که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، با آغوش باز به استقبال نمایندگان و دیپلماتهای کشورهای عضو اتحادیه عرب در دمشق رفت؛ کسانی که پس از زلزله مرگبار ماه گذشته برای نشان دادن همبستگی خود با سوریه، به این کشور سفر کرده بودند. با این سفر، بازگشت کامل دمشق به اتحادیه عرب که 12سال پیش با آغاز جنگ داخلی در سوریه از این سازمان منطقهای کنار گذاشته شده بود، عملا دیگر اتفاق افتاده است. طی دهههای گذشته، هر زمان نام سوریه در جهان عرب به گوش میرسیده، نام لبنان هم در کنار آن مطرح میشده است.
حال پرسش اینجاست که روابط لبنان و سوریه پس از احیای موقعیت بشار اسد، در نگاه حاکمان عرب به چه سمتوسویی خواهد رفت؟
رهبران کشورهای عربی که روزگاری نهچندان دور رئیسجمهور سوریه را بخشی از بحران امنیتی منطقه میدانستند، امروز به او بهعنوان بخشی از راهحل امنیتی منطقه نگاه میکنند. در اینجا پرسش اصلی این است که بشار اسد از موقعیت تازه خود و تقویت جایگاه سیاسیاش چطور استفاده خواهد کرد و این مسئله چه تأثیری بر تحولات کشور بحرانزده همسایه-لبنان- خواهد داشت بهویژه اینکه رئیسجمهور سوریه به واسطه کانالهای ارتباطیاش در لبنان همچنان میتواند در بیروت تأثیرگذار باشد؛ امری که به اعتقاد کارشناسان میتواند بخشی از استراتژی بلندمدت او برای تبدیل شدن به چهره غالب سیاسی در منطقه شام باشد.
روابط خانوادگی سیاسیون در دمشق و بیروت
مهمترین بحران امروز لبنان، بحران ریاستجمهوری است. بشار اسد در بیروت متحدانی دارد که میتوانند برای کرسی ریاستجمهوری لبنان که پس از اتمام دوره 6ساله «میشل عون» در اکتبر سال2022 خالی مانده است با یکدیگر رقابت کنند. یکی از این چهرهها «سلیمان فرنجیه» رهبر جنبش «المرده» و از سیاستمداران مسیحی مارونی لبنان است که یکی از دوستان نزدیک بشار اسد بهشمار میرود. رابطه فرنجیه با خانواده اسد به دوران کودکی بازمیگردد. لبنان در سال1975 گرفتار جنگ داخلی خونباری شد. با ادامه جنگ سلیمان فرنجیه، رئیسجمهور وقت لبنان و پدربزرگ سلیمان فرنجیه فعلی، از «حافظ اسد» رئیسجمهور وقت سوریه، خواست تا در کنار دولت او و جناح راست این کشور قرار گرفته و علیه جریان چپگرای لبنان وارد عمل شود. سوریه در آن زمان بهعنوان بخشی از یک نیروی گستردهتر حافظ صلح عربی وارد جنگ داخلی لبنان شد. نیروهای سوریه در لبنان باقی ماندند و این حضور نظامی تا زمان ترور «رفیق حریری»، نخستوزیر لبنان، در سال2005 میلادی ادامه داشت.
در پی ترور رفیق حریری و افزایش نارضایتیها از حضور نظامی سوریه در لبنان-بهویژه اینکه بخشی از افکار عمومی لبنان انگشت اتهام در جریان ترور رفیق حریری را بهسوی دمشق نشانه گرفته بودند- بشار اسد در سال2005 طی یک سخنرانی در پارلمان، از تصمیم دمشق برای خروج نیروهای سوریه از لبنان خبر داد و یکماه بعد خروج نیروهای سوریه از لبنان تکمیل شد.
اگرچه در آن زمان احساسات ضدسوریهای در لبنان بالا گرفته بود، اما روابط میان فرنجیه و خانواده بشار اسد هرگز متزلزل نشد. با وجود اینکه جریان المرده تنها یک نماینده در پارلمان لبنان دارد، اما همین حضور محدود نیز فرصتی را در اختیار سلیمان فرنجیه (نوه رئیسجمهور سابق لبنان) قرار داده که بتواند به کرسی ریاستجمهوری فکر کند؛ بهویژه که او علاوهبر اتحاد با بشار اسد، حمایت جنبش حزبالله لبنان را نیز دارد.
به نوشته روزنامه نشنالاینترست، دلیل اینکه حزبالله لبنان تاکنون نامزدی فرنجیه برای ریاستجمهوری را اعلام نکرده، اختلافاتی است که اخیرا میان این سیاستمدار لبنانی با برخی از متحدان مسیحی سابقاش در جنبش میهنی آزاد لبنان(FPM) و رهبر آن - جبران باسیل - رخ داده است. جنبش میهنی آزاد لبنان نیز متحد حزبالله است اما «جیمی جابور» یکی از اعضای جنبش میهنی آزاد لبنان، فاش کرده که حزبالله لبنان مصمم به حمایت از فرنجیه است.
متحدی در بیروت، عضوی در جهان عرب
همانطور که رئیسجمهور سوریه خود در مصاحبهای که حدود 3ماه پیش انجام داد، اذغان کرده است، لبنان برای او یک مسئله کلیدی است. بشار اسد گفته است: «ما از حزبالله حمایت کردهایم و همچنان به حمایت از آن ادامه خواهیم داد؛ زیرا حزبالله متحد استراتژیک ماست. ما عمیقا درباره وضعیت فعلی لبنان و آینده این کشور نگران هستیم چرا که بیروت همیشه حامی سوریه بوده و ثبات در آن برای ما بسیار مهم است.» نشنالاینترست مینویسد: واضح است که بشار اسد هر راهی را که بتواند موقعیت سیاسی او را تقویت کند امتحان خواهد کرد و در این شرایط داشتن حمایت حزبالله و فرنجیه بهعنوان رئیسجمهور احتمالی لبنان و همزمان موهبتهای بازگشت به جهان عرب اهرمی را در اختیار رئیسجمهور سوریه قرار میدهد که میتواند از آن برای تقویت نظام سیاسی سوریه بهخوبی استفاده کند. البته که بشار اسد برای احیای موقعیت سیاسی خود راه درازی در پیش دارد. او اکنون ریاست دولت در کشوری نیمهویران را برعهده دارد که برای بازسازی ویرانههای ناشی از جنگ داخلی و زلزله ویرانگر اخیر میلیاردها دلار بودجه لازم است. از آن مهمتر اینکه دولت بشار اسد هنوز تحت تحریمهای آمریکا موسوم به «قانون سزار» است و بهنظر نمیرسد که این تحریمها حداقل در آیندهای نزدیک برداشته شوند. «جاشوا لندیس» استاد علوم سیاسی از دانشگاه اوکلاهاما به نشنالاینترست میگوید: بسیاری از گروههای فشار که با کاخ سفید و کنگره آمریکا در ارتباط هستند این روزها بهشدت در تلاش هستند تا مانع لغو تحریمهای سوریه پس از زلزله مرگبار اخیر شوند. بسیاری از مخالفان سوریه به همراه گروههای حامی اسرائیل در واشنگتن نگران هستند که تحریمهای سوریه برای همیشه لغو شود. آنها نمیخواهند که تحریمها علیه دولت اسد کاهش یابد. اما واقعیت این است که دولتهای عربی حادثه زلزله را فرصتی برای خود دانسته و بهسوی دمشق حرکت کردهاند. دیگر از اینجا به بعد همهچیز به دولت بشار اسد بستگی دارد که چگونه به این تمایل پاسخ دهد. بازی در فضای سیاسی لبنان میتواند نقطه ورود دوباره اسد به جهان عرب باشد.
مکث
خلأ ریاستجمهوری در لبنان
بنبست سیاسی لبنان در بحبوحه فروپاشی اقتصادی این کشور تشدید شده است. دوره ریاستجمهوری میشل عون، رئیسجمهوری پیشین
۳۱اکتبر2022 (نهمآبان1401) به پایان رسید و لبنان از آن زمان رئیس دولت ندارد. پارلمان اساسا بین هواداران حزبالله و مخالفان این حزب قدرتمند تقسیم شده است و هیچکدام از طرفین اکثریت قابلتوجهی ندارند. چند دوره تلاش نمایندگان برای رایگیری درباره رئیسجمهور ناموفق بوده است. بهنظر میرسد همانطور که عون در سال۲۰۱۶ پس از ۲۹ماه کشمکش سیاسی به ریاستجمهوری رسید، روند انتخاب جانشین او هم ماهها ادامه خواهد داشت. براساس نظام تقسیم قدرت در لبنان، سمت ریاستجمهوری باید در اختیار یک مسیحی مارونی قرار گیرد. لبنان از سال۲۰۱۹ یکی از شدیدترین بحرانهای اقتصادی جهان را تجربه میکند؛ بحرانی که در فقر شدید مردم مشهود است. این کشور طی 5ماه گذشته توسط یک دولت مستعفی اداره میشود که قادر به اتخاذ تصمیمهای مهم نیست.
تحلیل
واقعیت غیرقابل اجتناب پذیرش اسد
دالیا داسا کایه، ستوننویس World Review Politics: موقعیت منطقهای بشار اسد در سالهای اخیر بهطور چشمگیری تقویت شده است. دلایل کشورهای عربی برای پذیرش دوباره اسد متفاوت است و درباره چرایی استقبال دوباره از سوریه بههیچوجه با یکدیگر اتفاقنظر ندارند. با این حال یک چیز مشخص است: همسایگان بشار اسد پذیرفتهاند که عادیسازی روابط با دولت او که پس از 12سال جنگ داخلی همچنان بر مسند قدرت نشسته واقعیتی غیرقابل اجتناب است. خاورمیانه پس از جنگ اوکراین وارد دورهای جدید شده که در آن گرچه آمریکا تلاش دارد تا بهعنوان بازیگر اساسی ایفای نقش کند اما قدرتهای جهانی دیگر بهویژه چین و روسیه در عصر چندقطبی جدید نقشهای فعالی دارند. دولتهای منطقهای نیز تمایل خود را برای پیوستن به نظام چندقطبی جدید نشان دادهاند. مثلا امارات از پیوستن به رژیم تحریمها علیه روسیه خودداری کرده است. در مورد سوریه نیز با وجود مخالفت صریح آمریکا با عادیسازی روابط، نزدیکترین متحدان منطقهای واشنگتن و حتی ترکیه بهعنوان یکی از اعضای ناتو، بهسوی برقراری ارتباط با دولت اسد شتافتهاند.