علامه ذوالفنون
هنگامی که علامه محمدتقی مصباح یزدی بهعنوان سخنران پیش از خطبههای نمازجمعه تهران در هر دو هفته یکبار در اواخر سال1376 انتخاب شد، برخی چهرههای عمدتا سیاسی جریان اصلاحات از حضور او در نمازجمعه و سخنرانیهای پیش از خطبههای نماز احساس نگرانی کردند. نقدهای جدی او به مسئولان دولتی برخی جریانهای سیاسی بهگونهای بود که بسیاری از نمازگزاران را با خود همراه میکرد.
حمله به علامه
در دوران اصلاحات، روزنامههای زنجیرهای به مدیریت سعید حجاریان و روزنامه صبح امروز موج اول تخریب آیتالله مصباح یزدی را آغاز کردند. سخنرانیهای آیتالله مصباح یزدی در پیش از خطبههای نمازجمعه و روشنگریهای ایشان درباره عملکرد جریان اصلاحات دلیل این حملات بود. در انتخابات نهم ریاستجمهوری نیز نقش درخشان آیتالله مصباح در گفتمانسازی از فرمایشات مقام معظم رهبری موجب شد تا شکستخوردگان این انتخابات، موج دوم حملات علیه رئیس مؤسسه امام خمینی(ره) را ساماندهی کنند. اما از ابتدای سال1390 و آشکار شدن فعالیتهای انحرافی در جریان نفوذی و 10روز خانهنشینی رئیسجمهور وقت، اعتراضها و روشنگریها موجب شده تا رسانهها و بولتنهای جریان نفوذی در مطالب متعددی به این عالم فرزانه هتاکی کنند.
واکنش به هتاکیها
حملات تند جریانهای سیاسی و دولتی و واردکردن اتهام به علامه مصباح درباره «مصونیت آهنینش مقابل قانون» به شکل دامنهداری ادامه داشت. مصباح یزدی در اغلب این موارد اتهامات را نادیده میگرفت و خود را وارد حاشیههایی که سیاسیون قصد واردکردن او به آن را داشتند، نمیشد. با این حال، مصباح یزدی تلاش میکرد جایگاه نمازجمعه را به محلی برای افشاگری و آگاهکردن مردم از واقعیتهای جامعه اسلامی تبدیل کند. از این رو، او در یکی از معروفترین سخنرانیهای پیش از خطبههای نماز در خرداد سال82، به موضوع شبکه نفوذ و توزیع میلیونها دلار رشوه برای همراهکردن مسئولان وقت با جریانهای غربگرا اشاره میکند و میگوید: «نترسید از 500دلاری که جاسوسان آمریکا در این کشور آوردهاند تا بین مقامات ایران توزیع کنند.» مصباح که میدانست این موضوع بهزودی به دستاویزی برای حمله به او تبدیل میشود، حرفش را اینطور ادامه داد: «فردا روزنامهها خواهند نوشت این شیخ که میگفت چمدان دلار آمده، باز دوباره دروغی درآورده است.» بلافاصله بعد از این اظهارات بود که در مجلس وقت حملات تندی به مصباح شد اما این موضوع سبب شد نهتنها سخنرانیهای مصباح بیش از گذشته در نمازجمعه مورد توجه قرار گیرد، بلکه براساس آمارهای ارائه شده، شنوندگان پیش از خطبههای نماز نیز افزایش بیشتری پیدا کرد و این بخش از نمازجمعه که کمتر مورد توجه قرار میگرفت، با سخنرانیهای پرشور و افشاگریهایی که انجام میشد، دوباره احیا شود.
روایت وارونه از مصباح
مهدی جمشیدی، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره علامه مصباح یزدی و سخنرانیهای پیش از خطبههای نمازجمعه او به نکات مهمی اشاره میکند. او میگوید: «اخیرا رهبر انقلاب فرمودند که اگر خودمان روایت نکنیم، دشمن ما را روایت میکند. دنیای امروز ما، جهان روایتهاست و قطعا روایت هم متکی بر زبان است. اکنون ما با یک مصباح روایتشده روبهرو هستیم، نه با خود مصباح. تصویری که عدهای از آقای مصباح ساختهاند، هنوز هم در ذهن بسیاری از انقلابیها وجود دارد و به روایت کاملا وارونه و غلط از ایشان است. نقطه عطف این اتفاق و روایت به سال1376 برمیگردد. ایشان در دو سه ماه آخر سال1376 به خطبههای پیش از نمازجمعه دعوت شد و نظریات سیاسی را مطرح میکرد. در همانجا ایشان با جریان روشنفکری دولتنشین دست به یقه شد و این دعوا آغاز تاریخ مواجهه خونین و پرتنشی بود. رهبر انقلاب در توصیف همان فضای مطبوعاتی و رسانهای از عبارت «شارلاتانیزم مطبوعاتی» یاد کردند و فرمودند که روایتپردازی این رسانهها از عدهای از بزرگان مخدوش است.» او حرفش را اینطور ادامه میدهد: «اولین سؤال این است که انگیزه آقای مصباح از آن سخنرانیها چه بود؟ من این موضوع را نقطه عطف زیست فکری و زندگی سیاسی آقای مصباح میدانم. چند سال پیش مقالهای نوشته شد و در آن گفتند که آقای مصباح با دخالت مردم در اداره حکومت مشکل داشته اما در اواخر عمر نظرش برگشته است. من سراغ همان سخنرانیها رفتم تا بدانم که ایشان چه گفت که اینگونه فضای مطبوعاتی علیه ایشان شکل گرفت درحالیکه مطلقا چنین ادعایی درست نیست.» او جذابیت در سخنرانیهای مصباح را یکی از نقاط بارز و کلیدی موفقیت این علامه در نمازجمعه میداند و بیان میکند: «علامه مصباح طلایهدار جامعه مدنی است اما با وارونه کردن حقیقت، او را مخالف سرسخت این ماجرا معرفی میکنند.»
سخنرانیهای آقای مصباح جذبکننده است
سخنرانیهای علامه مصباح پرشور و حرارت بود و به روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی بازخوانی و بازنشر آن دارای اهمیت زیادی است. حضرت آیتالله خامنهای در دیدار خانواده مرحوم مصباح یزدی به این بعد شخصیتی علامه مصباح اشاره میکنند و میفرمایند: «یکی از چیزهایی که در این جلسات داخل حسینیه ایشان نظر من را خیلی جلب میکند، این است که وقتی فیلم آن را پخش میکنند، آدم میبیند اولا مستمعین که متراکم نشستهاند، همه جوانند، یعنی مثلا یک آدم مسن بالای 40سال شاید در اینها دیده نمیشود؛ همه جوانند. ثانیا همه همینطور محوند! این خیلی مهم است. من چون خودم سخنرانم، دهها سال سخنرانی کردهام، به این نکات توجه دارم. چه زمانی هست که سخنران احساس میکند موفق است؟ این نگاهها و برخوردها و بهاصطلاح آن نمایشهایی که از رفتار مستمع وجود دارد، نشاندهنده یک حقیقتی است؛ این را شما در سخنرانیهای ایشان مشاهده میکنید، یعنی این من را خیلی جلب میکند. ایشان چه دارد میگوید که این جور همه دلها را، چشمها را مجذوب کرده، مبهوت کرده؟ این تکههای خاص را پیدا کنید، مکرر پخش کنید.»