آزاده سلطانی-روزنامهنگار
«تفریح و شادبودن مانع تکامل معنویمیشود.» این تصور اشتباهی است که در ذهن بعضی از ما جا گرفته است. با نگاهی به سیره اهلبیت(ع) میتوان به این نتیجه رسید که چنین نظری از بنیاد غلط بوده و هیچگاه دین اسلام غمگینبودن را به مسلمانان سفارش نکرده است. پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) همواره در روابط اجتماعیشان با چهرهای شاد و متبسم با مردم برخورد میکردند. از اینرو میتوان با یقین گفت اسلام نهتنها دین غم و اندوه نیست بلکه شادبودن را وسیلهای برای موفقیت انسانها و انگیزهدادن به آنها برای پیشرفت در امور زندگیشان میداند. منتهای مراتب شادبودن را در چارچوب خاصی تعریف کرده است.
دین اسلام، نشاطآور است
شادی یکی از نیازهای اساسی زندگی بشری و محرکی برای کار و فعالیت بیشتر اوست. یا بهعبارتی دیگر غم و اندوه بهمثابه اهرم بازدارندهای است که انسان را خموده و منزوی میکند و از پیشرفت در امور زندگی باز میدارد. آدمها فطرتا میل به شادی دارند و از غم گریزان هستند، حال این سؤال پیش میآید آیا دین اسلام بهعنوان کاملترین دینها به این امر فطری پاسخ منفی داده است؟ آیا انسان هم به صرف تکامل معنوی باید دور نشاط و شادی را خط بکشد؟ خیر. این تصور اشتباه است اسلام با غم و اندوه مخالف بوده و شادی مناسب را تأیید میکند و پیروانش را از افسردگی و بیحالی برحذر میدارد. از روایات ائمه معصومین چنین میتوان برداشت کرد که اصل دین، نشاطآور است و مایه پویایی و شادابی. اسلام به تفریح و نشاط در زندگی اهمیت فراوانی میدهد و بهرهمندی از نعمتهای الهی را برای مردم جایز و ضروری میداند.
تأثیر شادی بر انسان
شادی بهمعنای سرزندگی و کامیابی از مهمترین نیازهای روانی بشر است و بهدلیل تأثیرات عمدهای که در زندگی بشری دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. در آموزههای دینی به این جایگاه شاید توجه ویژهای شده تا آنجا که مکرر در دستورات اسلامی به شادیهای مثبت و هدفمند توصیه شده است. در واقع میتوان گفت که شادی موهبت بزرگی است که باید غنیمت شمرد و به دیگران منتقل کرد. بهعبارتی خوشی و خرمی در رشد و بالندگی افراد و همچنین در بروز استعدادها و خلاقیت آنها نقش بسزایی دارد. بهگفته روانشناسان، انسان غمگین کمحوصله و تنبل است. نمیتواند آنطور که باید به وظایف خود در قبال دیگران عمل کند. اگر زن است در حق همسر و فرزندانش کوتاهی کرده و اگر مرد است در کارش دقت و انگیزه ندارد. انسان خسته و بینشاط در تلاشهای معنویاش هم احساس لذت نمیکند. بنابراین همانطور که بدن به استراحت نیاز دارد، روح هم به شادی نیاز دارد. غمگینی و افسردگی در دین ما جایگاهی ندارد.
جایگاه شوخی در روابط اجتماعی
کمتر جامعه و ملتی را میتوان یافت که در ارتباطات اجتماعی آنها جایگاهی برای شوخی وجود نداشته باشد. در واقع میتوان مزاح را چاشنی ارتباطهای سالم و فرحبخش، عنوان کرد. اما اگر در روابطمان از این چاشنی بیش از اندازه استفاده شود، میتوان این احتمال را داد که ارتباطات اجتماعی به کدورت کشیده شود. شوخیکردن، اگر در حد و مرز مجاز و معقول باشد، شادیآور است و شادکردن مردم به فرموده حضرت رسول(ص)، کاری پسندیده است. روایت از معصوم(ع) داریم که از محبوبترین کارها نزد خدای متعال، واردساختن شادمانی بر دل مؤمنان است. اما باید توجه داشت شوخیهای ما بوی استهزا و تحقیر ندهد. باز هم به تعبیر استاد علامه جعفری: «با این فرض که همه عقلای عالم بهوجود یک عده امور جدی معتقدند، بایستی شوخیهای ما بهصورت استراحتهایی باشد که برای تکاپو در کار و فعالیت لازم میدانیم.»
حد و مرز شوخی
شوخی خوب است اگر حد و مرز آن رعایت شود. وقتی شوخی، از مرز اعتدال فراتر رود و به افراط کشیده شود، موجب تحقیر و اهانت میشود و طرف شوخی برمیآشوبد و در دفاع از آبروی خود و حفظ موقعیتش به معارضه و برخورد میپردازد. اینجاست که مزاح تبدیل به کدورت و دشمنی میشود. بارها اتفاق افتاده شوخی نابجا دردسر زیادی را ایجاد کرده و منجر به کشمکش و قهر دو نفر شده است. در جمعهای فامیلی معمولا پیشکسوتان فامیل به جوانترها تذکر میدهند که شوخی زیاد نکنند که آخرش شر میشود. اغلب هم این ضربالمثل را میزنند: «شوخی شوخی آخرش به جدی میکشد.» نکته مهم اینکه افراط در هر چیز، حتی خندیدن و خنداندن و شوخی و لطیفهگویی ناپسند است و آثار سوء و عوارض تلخ دارد. اگر در تعالیم دینی کثرت مزاح مذمت شده است، برای پیشگیری از همین عوارض است. رسول خدا(ص) میفرمایند: «شوخی بیش از اندازه و بسیار، آبرو را میبرد و خنده زیاد، ایمان را محو میکند.»
شنبه 13 اسفند 1401
کد مطلب :
187050
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/oYOoj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved