• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 10 اسفند 1401
کد مطلب : 186892
+
-

10اسفند سال1366 مرحله پنجم جنگ شهرها توسط رژیم بعثی عراق با موشکباران تهران آغاز شد

روز شوک

گزارش
روز شوک

مریم باقرپور-روزنامه‌نگار

نیمه دوم دهه۶۰‌ با وجود آنکه چند سالی از شروع جنگ تحمیلی می‌گذشت و در کوچه‌‌ پس‌کوچه‌ها پناهگاه‌ها ساخته شده بودند، برای مردم پرواز هواپیماهای جنگنده‌ها همزمان با ترس، التهاب داشت. محض ورود جنگنده‌ها همه چشم‌ها به آسمان خیره می‌شد و با دست مسیرش را به هم نشان می‌دادند. حتی برخی‌ها بادیدن موشک‌ها در آسمان، پیش‌بینی می‌کردند که به کدام محله شهر اصابت می‌کند.نمونه‌اش هم تصویر روبه‌رو در میدان امام‌حسین(ع) کنار یک پناهگاه است که لحظاتی پیش از اصابت موشک عراقی را در سال1366 نشان می‌دهد. اما این التهاب برای ساکنان اطراف میدان تلخ بود و فراموش ناشدنی. موشک‌های عراقی آن روز روی خانه‌های پشت بیمارستان امام حسین(ع) ریخته شد و خیلی‌ها را عزادار و بی‌خانمان کرد.مردم و امدادگران سراسیمه به سمت محل اصابت بمب‌ها رفتند. چند خانه ویران شده بود اما قصه یکی از خانه‌ها از همه تلخ‌تر بود. تا ‌ چند دقیقه قبل در یکی از این خانه‌ها صدای شادی و خنده کودکان و بزرگ‌تر‌ها بلند بود و زن‌ها هلهله می‌کردند. مجلس بله‌برون 2 جوان بود و اقوام داماد و عروس از دور و نزدیک آمده بودند. گویا شیرینی تمام می‌شود. داماد و برادر عروس برای تهیه شیرینی به بیرون از خانه می‌روند. اما زمانی که برمی‌گردند همه خانه‌شان ویران شده بود. مات و مبهوت نمی‌دانستند زیر خروارها خاک به‌دنبال پدر بگردند یا مادر و خواهر... طبق آمار در آن روز بیش از 100نفر مجروح و شهید شدند. جاسم غضبان‌پور، عکاس جنگ از این موشکباران به‌عنوان یکی از حوادث تکان‌دهنده نام می‌برد چون علاوه بر ساکنان خانه‌ها، چند نفر از کودکان محله که برای بازی به کوچه آمده بودند هم به شهادت رسیدند.

کوچک‌ترین و سالمندترین شهدای تهران

«عراق جنگ شهرها را با حمله به بیمارستان‌ها و مناطق مسکونی از سر گرفت، هواپیماهای عراق چند نقطه مسکونی و بیماران را هدف گرفتند و...»؛ اینها تیتر روزنامه‌های روز ۱۱ اسفند سال ۱۳۶۶ یک روز بعد از شروع حمله‌های موشکی به تهران بود. ساعت 18:۳۰ عصر دوشنبه دهم اسفند سال۱۳۶۶ بود که صدای وحشتناک موشک‌های عراقی در شهر تهران پیچید. موشک‌ها به یک ساختمان مسکونی سه‌طبقه کنار مسجد «الجواد(ع)» میدان هفتم‌تیر و بیمارستان و زایشگاه «عیوض‌زاده» در خیابان شیخ‌هادی اصابت کرد. در بمباران میدان هفتم‌تیر خانه‌های زیادی تخریب شد و افرادی بسیاری شهید شدند. یک نوزاد که فقط یک ساعت از تولدش می‌گذشت (خردسال‌ترین شهید) و یک خانم ۷۰ساله (مسن‌ترین شهید) از شهدای این بمباران بودند. مردم مثل همیشه سریع خودشان را به محل اصابت موشک‌ها رساندند. یکی از شاهدان عینی این حادثه می‌گوید: «با دیدن گردوغبار و دود فهمیدم موشک در بیمارستان افتاده است. نخستین چیزی که توجه من را جلب کرد، پرستاران بیمارستان بودند که گریه‌کنان و پتو به بغل، از ساختمان بیمارستان بیرون می‌آمدند. بیشتر که دقت کردم، متوجه شدم نوزادهای تازه به دنیا آمده را لای پتوها پیچیده‌اند.» موشک به محوطه باز بیمارستان اصابت کرده بود و موج انفجار، شیشه‌های ساختمان‌های اطراف بیمارستان را شکست. خیلی از بیماران بیمارستان با شیشه‌های خرد‌شده بر سر و صورتشان مجروح شدند. ستاد بازسازی مناطق موشک‌خورده پس از این حادثه گزارش داد که در بمباران بیمارستان عیوض‌زاده، ۲۷۹واحد تا مرز ۵۰‌درصد، ۱۷واحد از ۵۰ تا ۷۰‌درصد و ۹ واحد ۷۰ تا ۱۰۰‌درصد آسیب دیدند.

   بانک در وضعیت جنگی


همه‌چیز با شنیده‌شدن این پیام و آژیر قرمز شروع می‌شد: توجه! توجه! علامتی که هم‌اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است... بعد برق قطع می‌شد و شهر در خاموشی فرو می‌رفت. در این میان در خارج از پناهگاه صدای ضدهوایی‌ها بود که به گوش می‌رسید و غرش موشک‌ها در آسمان و بعد صدای انفجارهای مهیب.  بیشتر پناهگاه‌ها در روزهای جنگ یا در زیرزمین ساختمان‌های نهادها و ارگان‌های خدماتی ساخته شده بود یا در ورزشگاه‌ها، دانشگاه‌ها و مدارس. کسانی هم که موقع موشکباران در خیابان بودند در هر جایی به‌نظرشان امن بود پناه می‌گرفتند. حسین دوستمحمدی از ساکنان محله هفت تیر آن روزها را اینگونه تعریف می‌کند: «وقتی صدای آژیر می‌آمد دیگر چراغ قرمز و زرد مهم نبود، مثل گلوله به هر طرف می‌رفتیم. یک‌بار هم نزدیک میدان هفت‌تیر در حال سوار‌کردن مسافر بودم که صدای آژیر بلند شد. من و مسافر، ماشین را وسط خیابان رها کردیم و به سمت زیرپل کریمخان دویدیم، عده‌ای هم به‌سمت بانک نزدیک میدان می‌دویدند. فکر می‌کردند ساختمان دولتی است و آنجا محکم‌تر است، درحالی‌که نمای بانک شیشه بود.»  ساختمان بانک ملی ضلع جنوب‌شرقی میدان هفتم‌تیر نمای شیشه‌ای داشت و اگر موشک یا بمبی آنجا اصابت می‌کرد معلوم نبود که شیشه‌های نمای بانک چه بلایی سر مردم بیاورد، برای همین ساختمان را با گونی‌های شن پوشانده بودند. گونی‌ها آنقدر زیاد بودند که شکل و شمایلی جدید از ساختمان بانک دیده می‌شد. این عکس سال۱۳۶۶ گرفته شده است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :