• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
پنج شنبه 4 اسفند 1401
کد مطلب : 186323
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Mj97P
+
-

گفت‌وگو با زورگیری که طعمه‌اش را به قتل رساند

از بچگی همنشین دزد و قاچاقچی بودم

گزارش
از بچگی همنشین دزد و قاچاقچی بودم

الهه فراهانی-روزنامه‌نگار

زورگیران موتور‌سوار پس از آنکه با مقاومت طعمه‌‌شان روبه‌رو شدند با چاقو به او حمله کرده و جنایت هولناکی را رقم زدند.
به گزارش همشهری، این حادثه سوم دی‌ماه امسال رخ داد. آن روز به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی در یکی از خیابان‌های جنوب پایتخت با ضربات چاقو زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده است. در این شرایط تیمی از کارآگاهان راهی محل حادثه شدند و معلوم شد که مقتول در جریان یک درگیری هدف 3ضربه چاقو قرار گرفته و به قتل رسیده است. طبق تحقیقات انجام شده، او هدف زورگیری قرار گرفته بود و بررسی‌ها نشان می‌داد که لحظاتی قبل از حادثه 2مرد موتور سوار به سمت مقتول حمله کرده و قصد زورگیری از وی را داشتند اما با مقاومت او مواجه شدند. در این شرایط یکی از آنها، با چاقو چند ضربه به مقتول زد و گوشی او را دزدید و پس از آن هر دو سارق سوار بر موتور، فراری شدند.
به‌دنبال این اتفاق، تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای شناسایی و دستگیری زورگیران خشن را آغاز کردند تا اینکه در جریان بررسی‌های تخصصی هویت آنها شناسایی شد و مأموران موفق شدند یکی از زورگیران را دستگیر کنند. او اما اعتراف کرد که دوستش مرتکب قتل شده و چند روز بعد از جنایت نیز در جریان پرونده دیگری به جرم زورگیری دستگیر شده و هم‌اکنون در زندان است. به این ترتیب هردو متهم دیروز به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و در بازجویی‌ها به زورگیری مرگبار اعتراف کردند. به‌گفته سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، تحقیقات تکمیلی از متهمان ادامه دارد.


گفت‌وگو
قصد قتل نداشتم

مجرمی که با چاقو جان مالباخته را گرفته، متولد 74 است. او بارها به جرم زورگیری دستگیر شده و به زندان رفته اما حالا با اتهامی تازه روبه‌رو است؛ اتهام قتل‌عمد. گفت‌وگو با او را می‌خوانید.

از روز حادثه بگو؟
آن روز حالم خوب نبود، مشروبات الکلی مصرف کرده بودم و حالت نرمالی نداشتم. دوستم گفت بیا برویم در خیابان دوری بزنیم. من هم ترک موتور او نشستم تا اینکه در خیابان چشمم به مقتول افتاد. او را نمی‌شناختم و ناگهان با وی چشم‌درچشم شدم. چشمان من انحراف دارد و همین موجب شد تا مقتول به نگاه چپ من اعتراض کند. فکر می‌کرد چپ‌چپ نگاهش کرده‌ام. گفتم با تو کاری ندارم اما او فحش داد. من هم عصبانی شدم و با چاقویی که همراهم بود به او ضربه زدم.
اما شواهد و حتی اعترافات همدستت نشان می‌دهد که در جریان سرقت از مقتول مرتکب جنایت شده‌ای؟
او اعتراف کرده؟ خب اگر گفته راست گفته. ماجرا همین است. من ماجرای دعوای دیگرم را تعریف کردم. در آن درگیری، جوانی را با چاقو زدم اما زنده ماند. در این ماجرایی که شما می‌گویی، می‌خواستم گوشی مقتول را سرقت کنم اما او مقاومت کرد و من هم عصبانی شدم. او را زدم تا هر طور شده گوشی گران‌قیمتش را بگیرم.
گوشی‌ها را چند می‌فروختید؟
بستگی به نوع گوشی داشت. از 3میلیون تومان به بالا.
انگیزه‌ات چه بود؟
جز پول چه چیز دیگری می‌تواند باشد. من از بچگی همنشین اراذل و اوباش، دزد و قاچاقچی بودم. معلوم است که تبدیل به دزد می‌شوم. توقع ندارید که از فردی مثل من دکتر یا مهندس دربیاید! من خانواده‌ای نداشتم. 2ساله بودم که پدرم فوت شد و مادرم مجدد ازدواج کرد. مرا گذاشتند در پرورشگاه و تا 5سالگی آنجا بودم. 5ساله که شدم زن دایی‌ام آمد مرا برد و بزرگ کرد. او را مادر صدا می‌زدم و انصافا خیلی در حقم محبت کرد. دایی‌ام اما همیشه اذیتم می‌کرد. مدام از من کار می‌کشید تا اینکه وقتی 14یا 15ساله شدم از او خواستم پول کارهایی که این همه سال انجام داده‌ام را بدهد. اما او حاضر به پرداخت پول نشد و درگیری میان ما شکل گرفت. در نهایت دایی‌ام مرا از خانه‌اش بیرون کرد و من آواره خیابان‌ها شدم.
اعتیاد داری؟
اعتیاد به قرص‌های روانگردان و مشروبات الکلی دارم.
با چه شگردی زورگیری می‌کردی؟
با دوستم در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و به محض شناسایی طعمه به سمتش می‌رفتیم. سپس با تهدید قمه اموال قیمتی او را به سرقت می‌بردیم.
هر کس مقاومت می‌کرد، مجروحش می‌کردید؟
تا جایی که می‌شد از چاقو استفاده نمی‌کردم. معمولا برای تهدید همراه خود چاقو می‌بردم. اگر هم مالباخته مقاومت می‌کرد به‌صورت سطحی ضربه‌ای به دستش می‌زدم اما نمی‌دانم چه شد که آن روز جان مالباخته را گرفتم. باورکنید خیلی پشیمانم چون اصلا در حالت عادی نبودم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید