عادت ما؛ نقزدن
احمد نادری، مردمشناس و امانالله قراییمقدم، جامعهشناس از نقزدن اجتماعی و ریشههایش میگویند
سحر جعفریان-روزنامهنگار
فراگیری رفتار و کنش نقزدن در گستره اجتماع و جامعه امروز ایران از سوی افراد تا جایی پیش رفته که میتوان در کنایهای یک خطی از آن، اینطور نوشت: نق میزنم، پس هستم! درواقع نقزدن، بهعنوان رفتاری فردی در طول تاریخ و عرض جغرافیا، با متغیرهای متعددی برخورد داشته که تحتتأثیر نظریههایی مانند سرایت جمعی و تقلید مشارکتی، جنبه اجتماعی یافته و به فرهنگی عمومی تبدیل شده است؛ فرهنگی که با توجه به عوامل محیطی، اغلب وجه سیاسی بهخود میگیرد و معادلات معنایی و کارکردی نقد، مطالبه و روشنگری را در توسعه، مقابله با تبعیض و نابرابریها بر هم میزند. احمد نادری، مردمشناس و نماینده مجلس و امانالله قراییمقدم، جامعهشناس ازجمله صاحبنظرانی هستند که در این مجال، با اشاره به دیرینگی پدیده نقزدن در میان ایرانیان، از ماهیت اصلی، کارکرد و پیامدهای مفاهیم نق و غر زدن، نقد و مطالبه میگویند.
تفاوت نقزدن و اعتراضهای مدنی سازنده چیست؟
نادری: با تعبیر «نقزدن» چندان موافق نیستم.
چرا؟
نادری: ریشه این لغت به صدای طفل صغیری بازمیگردد که دائم گریه و بهانهگیری میکند؛ لذا از منظری بهکار بردن این تعبیر درباره آحاد مردم چندان شایسته و سزاوار نیست؛ بهخصوص از جایگاه کسی که مسئولیت سیاسی دارد و ممکن است این تلقی را بهوجود بیاورد که خدایناکرده از جایگاه بالاتر درباره مردم سخن میگوید. ولیکن از منظری دیگر، خود مردم این مفهوم را بهکار میگیرند و ما در مباحث مردمشناسی بر این تأکید داریم که برخی مفاهیم را باید از زبان رایج و متداول خود مردم انتخاب کرد؛ چراکه هیچ تعبیر دیگری دلالت دقیق آن مفهوم را ندارد؛ لذا با تسامح این مفهوم را بهکار میگیرم.
برگردیم به تفاوتهای نقزدن و اعتراض مدنی
نادری: یکی اینکه بهنظر میرسد نقزدن بیشتر منشأ و کارکرد روانشناختی دارد. به این معنا که وقتی انسان در زندگی با موانع و ناکامیهایی مواجه میشود، عواطف و هیجانات او تحریک شده و یکی از اشکال ظهور بروز این هیجانات، کنشهای زبانی است که ممکن است با میزانی از خشم همراه باشد؛ به همین دلیل یکی از ویژگیهای نقزدن آن است که هیجانی، آنی، مقطعی، کوتاهمدت و البته مزمن و پرتکرار است؛ بنابراین منجر به حل مسئله نمیشود و این یکی از مهمترین تفاوتهای آن با اعتراض مدنی است.
ما ایرانیها اغلب، نق میزنیم یا از اعتراض مدنی در حل مسائل بهره میگیریم؟
نادری: نمیتوان به شیوه «صفر و یکی» یا «همه یا هیچی» نگریست و از این ۲گزینه یکی را انتخاب کرد؛ کما اینکه در تاریخ معاصر ایران، دستکم از نهضت تنباکو به این سو نمونههای زیادی از جنبشهای اعتراضی یا اعتراضات مدنی یافت میشود، ولیکن شواهد و مصادیق بسیاری را هم میتوان برشمرد که مؤید آن است که مردم ایران به فرهنگ نقزدن خو گرفتهاند. البته دراینباره باید مطالعات مردمشناسی تاریخی صورت گیرد تا عوامل و زمینههای تاریخی آن را بشناسیم.
این امر چه دلایلی دارد؟
نادری: یکی از مهمترین زمینههای خوگیری مردم به فرهنگ نقزدن، پیشینه درازمدت حکومت استبدادی در ایران است. این ساختار قدرت بهطور شبکهای در حیات اجتماعی تسری یافته که یکی از نمونههای آن نظام اقتصادی ارباب و رعیتی است و اینکه همیشه توده مردم و رعایا از جانب طبقات فرادست مورد ظلم و تعدی بودهاند و هرگونه اعتراض با نوعی سرکوب شدید مواجه شده است. این ساختار قدرت استبدادی و ظالمانه از یکسو و نرمخویی و مداراجویی و تقدیرگرایی انفعالی مردم از سوی دیگر باعث شده که نارضایتیهای انباشته شده، به جای آنکه به اقدام و عملی تغییرخواهانه بینجامد، در ساحت زبان و گفتوگوهای عامیانه در محافل و عرصههای نیمهخصوصی- نیمهعمومی ظهور و بروز یابد.
این عرصههایی که نقزدن در آن ظهور مییافته کجا بودهاند؟
نادری: در ادوار گذشته فضاهایی همچون مساجد، گذرها، نانواییها، حمامها، دورهمیهای خانوادگی و در دوره بعد فضاهایی مثل تاکسیها و در زمان حاضر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فضا، فرصت و مجالی برای نقزدنهای عوامانه فراهم آوردهاند. البته نکته تاریخی بسیار مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، «زمینههای نارضایتی» است؛ اینکه بهلحاظ تاریخی بخش عمدهای از نقزدنهای مردم ناظر به نارضایتیهای سیاسی و معطوف به ساختار سیاسی و حکومتها بوده، اما از زمانی به بعد و پس از آشنایی ایرانیان با دنیای بیرون از خود و بهطور مشخص آشنایی با غرب، زمینه نارضایتیها کموبیش تغییر کرد. ایرانیان پس از آشنایی با غرب دچار نوعی احساس عقبماندگی و خودکمبینی تاریخی شدند که این وضعیت همچنان در میان مردم کمابیش وجود دارد. البته این بدان معنا نیست که بر ناکامیها و ناکارآمدیها در عرصه سیاست چشم ببندیم و آنها را نادیده بگیریم. اگرچه پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی بخش عمدهای از عقبماندگیهای تاریخی ایران جبران شده است، اما هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
چه راهکاری را به مردم و مسئولان برای جلوگیری از ایجاد و گسترش فضای نقزدن و در مقابل، ظهور فرهنگ اعتراضهای مدنی پیشنهاد میکنید؟
نادری: اولین، بدیهیترین و مهمترین نکته «کارآمدی نظام حکمرانی» است. اینکه مجموعه نظام حکمرانی باید کارآمدی خود را افزایش دهد تا زمینههای نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی کاهش یابد. مسئله دیگر فراهم ساختن شرایط امکان اعتراض است. سالهاست بنده و دیگر همکاران دانشگاهیام به این نکته اشاره و تأکید داشتهایم که یکی از مهمترین زمینههای پیدایش و گسترش اغتشاش، نبود یا کمبود امکان اعتراض است. یکی از اصول مترقی قانون اساسی، اصل27 است که حق تشکیل تجمعات آزاد را برای شهروندان به رسمیت شناخته، ولیکن در تحقق و پیادهسازی این اصل کوتاهیهایی صورتگرفته است. مقوله دیگری که باید به آن اشاره کنم و بیشتر مقولهای فرهنگی و بلندمدتتر است، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی در راستای تقویت غرور و اعتماد به نفس ملی است. یکی از آسیبهای فرهنگی که ایرانیان بهویژه در مواجهه با غرب بدان مبتلا شدهاند، نوعی خودکمبینی و خودتحقیری است. بهعبارتی این خودتحقیری یکی از مهمترین عوامل بهوجود آمدن نوعی نارضایتی مزمن و مداوم شده است. بهنظر میرسد دستگاههای فرهنگی ما همچون آموزش و پرورش و آموزش عالی و رسانه ملی در این زمینه وظیفه مهمی بر عهده دارند و باید سیاستها و برنامههای فرهنگیای را در پیش گیرند تا این آسیب فرهنگی خودتحقیری برطرف شود و در مقابل غرور و اعتماد بهنفس ملی افزایش یابد.
مدتهاست که نقزدن به یک رفتار اجتماعی شایع تبدیل شده است. این فرایند اجتماعی فراگیر از چه زمان و چگونه آغاز شده؟
قراییمقدم: با یک کنکاش علمی و تاریخی میتوان پی برد نخستین نقزدنهای اجتماعی در ایران از دوره حکومت ساسانیان شکل گرفته است. البته در آن زمان نقزدن سازوکار متفاوتی نسبت به امروز داشت. اغلب پادشاهان در آن ادوار، سرگرم اشرافیگری و تجملگراییهای شاهانه بودند و عمده جمعیت مردم نیز که از طبقه روستاییان و دهقانان بودند، در سرزمینهای پهناور این پادشاهان با فقر، دست و پنجه نرم میکردند. ترس از دژبان و مأموران خراج و ظلم و تعدی بیحد باعث میشد تا مردم در آن زمان، به شیوههایی پنهانی و غیرمستقیم نق بزنند؛ شیوههایی مانند سرودن شعر و نقل حکایات.
از منظرگاه جامعهشناسی، اصلا چرا نق میزنیم؟
قراییمقدم: عامل اصلی برای مهیا شدن شرایط نقزدن در یک جامعه، در وهله نخست آموزش و فرهنگسازی است؛ البته این آموزش و فرهنگسازی نیز به نوبهخود متکی به زیربنای اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی است؛ یعنی اگر فقر اقتصادی بر یک نهاد، چه خانواده و چه سازمان و حتی جامعه، حاکم باشد در سایه آن، فقر فرهنگی هم بهوجود میآید؛ چراکه فرهنگ بهترتیب اولویت، بعد از اقتصاد و تأمین معاش آن نهاد تنزل مییابد؛ بنابراین تقویت زیربنا و متغیرهای اقتصادی نهادها بسیار حائز اهمیت است و این تقویت و پویایی در تعامل مستقیم با سایر عرصههای انسانی خواهد بود. بهعبارتی، رئیس و مسئول آن نهاد باید به مجموعه خواستههای افراد حاضر در نهاد (خواستههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و...) توجه شایانی داشته باشد. شما در مثالی، منظور من از نهاد را کانون یک خانواده درنظر بگیرید. اگر در خانواده به خواستهها و نیازهای معقول فرزندان توجه نشود، زمینههای نقزدن برای فرزندان آن خانواده فراهم میشود و از سویی اگر این رویه تأمین نشدن نیازها و بیتوجهی به خواستهها در نهادهای بزرگتر هم مانند جامعه ادامه یابد، نقزدنها مقیاسی جمعی بهخود میگیرند که در شرایط بحرانی به اعتراضهای غیرمدنی و اغتشاش هم کشانده میشوند؛ بهطوری که فضای عمومی جامعه ملتهب و آشفتگی تا فروپاشی حاصل میشود.
تفاوت میان نقزدن و مطالبهگری چیست؟
قراییمقدم: نقزدنهای اجتماعی معقول را میتوان با مطالبهگری بهعنوان اعلام نارضایتی و درخواست برای اصلاح امور، مترادف دانست. درواقع اگر نقزدنهای اجتماعی، معلولِ محرکهای بیرونی و هدفمند نباشند، نوعی از مطالبهگری خوانده میشوند که در هر صورت باید مورد توجه مسئولان قرار گیرند؛ یعنی ابتدا برای بیان مطالبههای مردمی، بستر و شرایط عادلانه لازم فراهم شود. راهاندازی کانونهای فکری و فرهنگی مستقل برای بیان دیدگاهها، نظرات و خواستهها در این ارتباط میتوانند مؤثر واقع شوند، دوم اینکه، مطالبههای عمومی بعد از مطرح شدن توسط گروهی متخصص بهگونهای شفاف و علنی، ارزیابی و تحلیل شوند که این خود یک تیر و چند نشان است؛ چراکه با اجرای این مرحله، هم سطح سواد اجتماعی و مدنی شهروندان ارتقا مییابد و هم مطالبهگری به پاسخ مناسب خود نزدیک میشود و سوم هم اینکه بعد از ارزیابی و تحلیلهای شفاف، برنامهریزی و اقدامات لازم از اختصاص ردیف بودجه تا اجرای گام به گام بندهای برنامهریزی، عملیاتی شود. فقط در این شرایط استاندارد است که افراد نقنقو با مقاصد خاص از گروه افراد مطالبهگرِ مسلط به ادبیات مطالبهگری تفکیک میشوند و جامعه در مسیر پیشرفت اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرد. نقد و مطالبه، معیاری برای یک جامعه مدنی دارای درک حقوق مدنی به شمار میآیند؛ درحالیکه نقزدن اجتماعی، جلوهای از واپسماندگی یک جامعه قبیلهای است.
چه عوامل دیگری در فراگیری نقزدنهای اجتماعی دخیل هستند؟
قراییمقدم: میتوان از روزآمد نبودن نظام آموزشی و تربیتی، حکمرانی طبقاتی، ساختارهای بسته و غیرقابل انعطاف مدیریتی، رسمیت نبخشیدن به خواستههای اقشار مختلف جامعه، غرضورزی در فعالیت رسانههای بیگانه، گستردگی شبکههای مجازی در مقابل آگاهی اندک افکار عمومی و نیز مداخله غیرکارشناسانه چهرهها نام برد. اینها مجموعه عواملی هستند که هم به ایجاد و هم به تحریک فضای نقزدنهای اجتماعی هیجانمدار منجر میشوند. البته پیشنیاز همه این عوامل، زمینههای اجتماعی یک جامعه است. زمینه اجتماعی نقزدنها زمانی فراهم میشود که مسئولان در برخی سازمانها، متخصص و دلسوز نباشند، عملکردهای سازمانی و دولتی شفاف نباشد، خدمات اجتماعی و رفاهی برابر مهیا نباشد و فساد، افسارگسیخته عمل کند. همه این موارد به اضافه سایر عوامل جانبی، دست بهدست هم میدهند تا افراد برای تخلیه روانی، بهبود سطح آستانه تحمل فردی، شنیده و دیده شدن نق بزنند.
حالا این نقزدنها فایدهای هم دارد؟
قراییمقدم: در شرایطی که زیرساختهای فرهنگی به قدر کفایت مناسب و مستحکم نیست، فایدهای ندارد. امتداد اینگونه نقزدنها به آشوب و نابسامانی میانجامد که تهدیدی برای سلامت روانی و اجتماعی افراد و جامعه نیز محسوب میشود. نکته دیگر این است که نباید تصور کنیم این نقزدنهای اجتماعی فقط مختص کشور ایران است. در همه تاریخ و در همه کشورها و دولتها میتوانید نمونههایی از این پدیده اجتماعی و فرهنگی را مشاهده کنید. گواه این ادعا هم اخبار روزانه در سطح جهان است. تفاوت، فقط در کمیت و کیفیت عوامل پدیدآورنده فضای نقزدن و البته نحوه پاسخ به نقزدنهاست.
راهکار جلوگیری از نقزدنهای هیجانی و رواج مطالبهگری سازنده چیست؟
برای جلوگیری از پیامدهای نقزدن، هر فرد باید از خودش شروع کند؛ عینک بدبینی را بردارد و به جای بهانهتراشی، به علم و عمل بکوشد. در مقابل، مسئولان و مدیران نیز باید زمینه اجتماعی مناسب از هر نظر را برای شهروندان مهیا و مراجع قانونی و حقوقی راهمراه کنند. برخورد محترمانه، آگاهانه و غیرامنیتی مسئولان در این ارتباط بسیار
مؤثر است.