آموزشهای پیشگیرانه و تشکیل پلیس ویژه جرایم جنسی .
لیلا ارشد/ فعال اجتماعی و حقوق کودک
آموزش بهعنوان یک نوع مهارت و ابزار مقابله با آسیبهای اجتماعی است. در جامعه امروزی نیاز کودکان و نوجوانان به اینگونه آموزشها بهمنظور پیشگیری سطح یک، مهمتر، پیچیدهتر و بیشتر از بزرگسالان است. درخصوص مسائل جنسی، آموزشها باید بهنحوی باشد که فرد با به کارگیری آن بتواند در شرایط پیچیده با یک تصمیمگیری سریع، درست و منطقی خود را از صدمه و آسیب ناشی از آن برهاند.آموزشهای جنسی باید در جامعه ما بهصورت گسترده در اختیار کودکان، نوجوانان و حتی جوانان قرار گیرد. یکی از موارد مهمی که باید آموزش داده شود، تربیت جنسی است. در جامعه ما متأسفانه وقتی بحث آموزش جنسی مطرح میشود این تصور پیش میآید که قرار است به کودکان و نوجوانان مسائل جنسی آموزش داده شود، درحالیکه دادن اطلاعات و تربیت جنسی به کودکان کمک میکند تا علاوه بر شناخت خود، محدودیتها، توانمندی و حتی اندامهای خود را شناسایی کنند. با این آموزشها فرد میتواند روابطش را با افراد همجنس و غیرهمجنس تنظیم کند. والدین هم باید بیاموزند که با صحبت کردن مداوم در این زمینه و ایجاد رابطهای صمیمانه و با همدلی با کودکان میتوانند در جریان مسائل آنها قرار گیرند. این رابطه و تعامل صمیمانه کمک میکند که والدین درهنگام ضرورت قبل از وقوع هر اتفاقی از آن مطلع شوند و از آن پیشگیری کنند. این آموزشها فقط مختص خانوادهها نیست؛ در کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاهها بارها باید پیشگیری سطح یک مهارتهای مختلف آموزش داده شود. با آموزش باید افراد آسیبپذیر را در مقابل آسیبهای مربوط به مسائل جنسی واکسینه کنیم. در بسیاری از مواقع والدین به تنهایی نمیتوانند در پیشبرد اهداف موفق عمل کنند. مدرسه و خانواده در کنار هم باید برای مهارت آموزی در زمینه آسیبهای جنسی کودکان وارد میدان شوند. ما با خانوادههایی مواجه هستیم که پدر و مادر آموزش ندیدهاند. در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان در جهت کاهش آسیبهای آن، حتی پدر و مادرها هم آموزش ندیدهاند. امروزه تنها اهرم کنترل و تربیت کودکان، خانوادهها نیستند. با وجود امکانات و ورود به فضای مجازی و تعاملات بالا در اجتماع خانواده به تنهایی نمیتواند بار آموزش و کنترل فرزندان را به دوش بکشد بلکه نیاز به همکاری و هماهنگی همه جانبه است. بهعنوان مثال اگر قرار باشد آسیبهای جنسی که کودکان و نوجوانان را تهدید میکند کاهش دهیم باید خانواده و مدرسه و همه دستگاهها همکاری کنند و هماهنگی ایجاد شود. آموزش و پرورش و صدا و سیما از نهادهای تأثیرگذاری هستند که در این مسائل میتوانند در کنار خانواده و مدرسه در امر آموزش کمک کنند. مسئله بعدی در رابطه با تابوهاست. به شکل سنتی در خیلی از خانوادهها آموزش پیشگیرانه به کودکان داده نمیشود حتی با کنجکاویهای معمول آنها سخت برخورد میشود.
شکل آموزشها در این زمینه در محیط خانوادهها بهصورت سرکوب، ارائه اطلاعات غلط و توبیخ و تنبیه است. از اینرو باید ابتدا نهادها و دستگاههای متولی آموزشها را از پدر و مادرها آغاز کنند و به موازات آن کودکان، نوجوانان و جوانان را از مسائل موجود آگاه و مطلع سازند. در آخر ما به یک بانک اطلاعاتی نیازمندیم که شامل لیست کاملی از افراد بزهکار جنسی باشد. شناسایی این افراد باعث میشود در محیطها و مسئولیتهایی که بستر مناسب را برای آزار و اذیت فراهم میکند گمارده نشوند. حتی میتوانیم در کشور پلیس ویژه جرایم جنسی داشته باشیم.