• پنج شنبه 6 دی 1403
  • الْخَمِيس 24 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 26
دو شنبه 17 بهمن 1401
کد مطلب : 184921
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KOQvn
+
-

یادداشت‌های علم؛ گواه فساد شاه

روایت جواد منصوری؛ پژوهشگر تاریخ معاصر ایران از فساد اخلاقی پهلوی

گزارش
یادداشت‌های علم؛ گواه فساد شاه

مژگان مهرابی-روزنامه‌نگار

برای واکاوی تاریخ رژیم ستمشاهی چه چیزی بهتر از روایت نزدیکان و همراهان شاه می‌تواند باشد؟ در کلام و یادداشت‌های آنها، زوایای مختلف زندگی پهلوی برای نسل جوان قابل تفکر است تا نقاط تاریک این برهه از تاریخ روشن شود. ‌سراغ جواد منصوری، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و ازجمله زندانیان سیاسی دوره پهلوی رفتیم تا ما را با بخشی‌هایی از اسناد تاریخی گواه بر فساد اخلاقی شاه و دربار آشنا کند.

اعتراف شاه به فساد
هدف این بود که کلاً جامعه ایران را به‌لحاظ هویتی و تاریخی کاملاً استحاله کنند و شاه در 14آبان 57در آن نطق رادیو و تلویزیونی که پخش شد به‌صراحت گفت: «من اعتراف می‌کنم که ما فاسد بودیم. ما فساد را در جامعه توسعه دادیم. من اعتراف می‌کنم خانواده من در این فساد دخالت داشتند. من اعتراف می‌کنم ظلم کردیم. من اعتراف می‌کنم ما وابسته بودیم، لذا قول می‌دهم از این به بعد جبران کنم.» این حرف شاه است. تنها به این امید که فکر می‌کرد مردم این حرف را باور کنند و به این ترتیب از صحنه خارج شوند و مردم هم باور نکردند.

عیاشی‌ها و صرف هزینه‌های عجیب
 اساساً برای خاندان سلطنت فقط حفظ حکومت و عیاشی‌ها و کاخ‌ها و لذت‌ها و هزینه‌های عجیب و غریب مدنظر بوده است. ملت و رفاه ملت به‌معنای واقعی برای اینها مطرح نبوده است. اگر صحبتی هم از ملت و رفاه ملت می‌کنند فقط برای این است که کمکی به ماندن کند، مثلا روز 4آبان سال 49رضا پهلوی ده‌ساله می‌شود. روز تولد او 9آبان است. فکر می‌کنید به این بچه ده‌ساله چه‌چیزی هدیه دادند؟ یک ماشین رولزرویس به‌عنوان هدیه پدر به پسر بود، این به چه معناست؟ چه‌میزان این کار معقول است برای یک بچه ده‌ساله چنین ماشینی به چه معناست؟ از این نمونه‌ها بی‌نهایت است. تا اندازه‌ای این هزینه‌ها برای اینها اهمیت داشته است که اصل کار بوده است.

اگر پهلوی خوب بود چرا مردم ۶۰ هزار کشته دادند
تصوری در بین عوام اتفاق افتاده و همه مردم در حال مقایسه هستند و زمان طاغوت را با حالا مقایسه می‌کنند. اولاً باید ببینیم چند درصد از مردم که این حرف‌ها را می‌زنند زمان شاه بوده‌اند و زمان شاه تمام مسائل را درک کرده‌اند. اگر زمان انقلاب یک شخصی ۱۵ ساله بوده قطعاً خیلی از مسائل رژیم محمدرضا پهلوی را نفهمیده است و ثانیاً اینکه اشکال ندارد، بروند و روزنامه‌های زمان محمدرضا پهلوی را بخوانند. اگر بخواهیم رژیم پهلوی دوم را در یک جمله توصیف کنیم باید بگویم یک رژیم فاسد همانطور که خودشان معرفی کردند. اگر زمان محمدرضا پهلوی خوب بود چرا مردم ۶۰ هزار کشته دادند؟ در جشن هنر شیراز زمان پهلوی زن و مرد به یکدیگر تجاوز کردند.

چرا انقلاب نمی‌کردند؟
یک نکته اینکه عده‌ای از اوضاع فعلی به هر دلیلی ناراضی هستند اینها برای اینکه یک مقداری توجیه غیرمعمول کنند می‌گویند بله زمان محمدرضا پهلوی بهشت بود و حالا شد جهنم در واقع می‌خواهند علیه وضع موجود صحبت کنند اما یک چیز بی‌ربط هم از آن موقع می‌گویند. به‌عنوان مثال در جشن هنر شیراز در پیاده‌رو زن و مرد به یکدیگر در خیابان‌های شیراز در جلوی چشم مردم تجاوز کردند که سفیر آمریکا به علم وزیر دربار می‌گوید اگر این اتفاق در انگلیس افتاده بود دولت سقوط می‌کرد. مردم زمانی که این چیزها را می‌دیدند شما فکر می‌کنید باید هیچ‌چیز نمی‌گفتند و انقلاب نمی‌کردند و حالا یک عده بگویند که زمان رژیم پهلوی خوب بود.

اسناد فساد پهلوی در یادداشت‌های علم
رسانه‌های ما به لحاظ هنر رسانه‌ای مقداری ضعیف هستند و کارهایی که در غرب در رسانه‌ها انجام می‌شود از لحاظ هنری بسیار قوی و نفوذ‌کننده است. همچنین رسانه‌های ما مقداری در مورد رژیم گذشته به لحاظ عفت عمومی یا به‌دلیل اینکه شاید مردم باور نمی‌کنند برخی قضایا را سانسور می‌کنند. باید از رادیو و تلویزیون کتاب یادداشت‌های اسدالله علم(نخست وزیر وقت) را از رو بخوانند. در یادداشت‌های او آمده محمدرضا پهلوی به فرح می‌گوید تو با یک عده رابطه نامشروع داری و تو زن شاه هستی و این موضوع صحیح نیست و فرح در جواب می‌گوید مگر من اختیار خود را ندارم.


می‌دانند اما به‌روی خود نمی‌آورند
محمدرضا پهلوی هم با چند نفر در ارتباط بود و چند نفر
 از فرانسه برای او می‌آوردند. علم در خاطرات خود می‌گوید:«فرح برای یک هفته به مسکو رفت. من و شاه هم از این فرصت استفاده کردیم و به کیش رفتیم. چند تن از دوستان خود را بردیم. منظور از دوستان، زنان آنچنانی است. همزمان قرار شد دو نفر از فرانسه بیایند. آنجا بعد از چند روز که با دوستان ایرانی بودیم شاه گفت که «دوستان خارجی ما چطور شدند؟» من گفتم که «در هواپیمای اختصاصی هستند و از فرانسه می‌آیند.» شاه گفت «این خلبانان نمی‌پرسند که اینها چه‌کسانی هستند که کیش می‌بریم؟» گفتم: می‌دانند اما به‌روی خود نمی‌آورند.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید