غربت فرهنگ
امیر خداداد همدانی-دبیر گروه فرهنگی
مفهوم مظلومیت فرهنگ، طـی سالیان اخیر به حاشیه رانده شده و فقدان حساسیت پژوهشی و علمی، این بخش را از کانون توجه خارج کرده است و همواره مظلومیت فرهنگ را در میان اهالی فرهنگ به مفهومی کلی که دارای ابهام است، مبدل ساخته است. سیال بودن مباحث مربوط بهخود فرهنگ و نبود گفتمان مشترک در مفهوم مظلومیت فرهنگ، ارائه تعریف واحـــد در ایـن خصوص را دچار ابهام کرده است و پس از گذشت چندین سال، هنوز بهصورت عنوانی کلی و بدون وجود شاخصها و مؤلفههای مشخص، دقیق و کاربردی باقی مانده است.
این غربت فرهنگ در حالی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در برخی از اصول ۱ تا ۳۰ به مسائل فرهنگی میپردازد و بهطور ویژه ۱۱ اصل این سند ملی به موضوعات فرهنگی اختصاص دارد. در این بین، مهمترین ویژگی مورد تأکید فرهنگ در قانون اساسی، «نیاز به حمایت»
فرهنگ است.
هویت بخشی و سازنده بودن اجتماعی شدن و عامل وحدت بودن از دیگر ویژگیهای مورد تأکید فرهنگ است. اما علاوه برآن، در اسناد بالادستی همچون قانون برنامه ششم توسعه نیز اهتمام گستردهای به حمایت از فرهنگ شده است تا جایی که در این قانون، بر امور دینی و تبلیغی مانند احیای موقوفات و پاسداشت امامزادگان، بیمه فعالان فرهنگی، احداث و احیای مساجد و نیز در سیاستهای برنامه ششم توسعه و بیانیه گام دوم بر ترویج و گسترش فرهنگ کتابخوانی تأکید شده؛ لذا انتظار میرود لایحه بودجه، انطباق بیشتری با مفاد اسناد بالادستی داشته باشد و برمبنای احکام تعیین شده در این اسناد اصلاح جدی در جهت تدوین برنامههای جدید و بازتعریف برنامههای سابق دستگاهها صورت پذیرد. از این منظر با بررسی برنامههای ذیل دستگاههای دینی - تبلیغی و فرهنگی طی یک دهه گذشته شاهد آن هستیم که تحول جدی در شرح فعالیتهای آنها
رخ نداده است.
برخی دستگاههای دینی- تبلیغی که اهداف، وظایف و فعالیت آنها طبق قانون در سطح بینالملل تعریف شده، محروم از سهمیه بودجه ارزی (و یا معادل ریالی آن همانند وزارت امورخارجه) بوده و نوسانات و تبدیل نرخ ارز از محل بودجه هزینهای در بازار آزاد، با هدف تامین هزینههای خارج از کشور، این دستگاهها را با مشکل جدی روبهرو ساخته است.
این مظلومیت فرهنگ را نهادهای پژوهشی هم مورد تأیید قرار دادهاند تا جایی که شاخصهای مظلومیت فرهنگی، طبق نظرات کارشناسان این حوزه عبارتند از: فقدان شاخصها و تعاریف مشخص در بخش فرهنگ، عدمساماندهی در بخش فرهنگ، سوءمدیریت در بخش فرهنگ، کمبود یا عدمبرنامهریزی در تخصیص اعتبار مالی در بخش فرهنگ، عدمتبیین استراتژی در بخش فرهنگ، پایین بودن سطح مشارکت عمومی در حوزه فرهنگ، نبود نظام تربیتی جهت پرورش نیروی فرهنگی، کوتاهی و غفلت در نگهداشت ذخایر فرهنگی، کمبود توجه به بخش خصوصی در حوزههای مختلف اعم از تولید و توزیع و کوتاهی در استفاده از نخبگان در اداره فرهنگ.
همچنین مرکز رصد فرهنگی کشور در گزارشی تأکید کرده است که سهم بودجه فرهنگی از بودجه عمومی کشور در بیشتر اوقات کمتر از 3درصد است و تنها در 9سال بیش از 3درصد بوده و حداکثر به 3.6درصد رسیده است. در مقابل 17سال از 2 تا 2.99درصد و 14سال نیز کمتر از 2درصد بوده. همچنین در این 4 دهه سهم بودجه فرهنگی از بودجه عمومی کشور هیچگاه کمتر از 1.26درصد نبوده است.
سرانجام اینکه هر ساله هنگام تدوین و تحویل لایحه بودجه، اخباری از جزئیات بودجه منتشر میشود و طی آن جنجالهای خبری علیه نهادهای فرهنگی، تبلیغی و حوزوی شکل میگیرد. در این بین وقتی مظلومیت نهادهای فرهنگی در ماجرای بودجه بیشتر نمایان میشود که کمتر از 4درصد بودجه کل کشور به عرصه فرهنگ تعلق دارد! این در حالی است که رهبر فرزانه انقلاب، اختصاص بودجه مناسب به فرهنگ را مورد توجه داشته و در بیاناتی تأکید فرمودهاند که «مسئله پول و بودجه، نباید در کار فرهنگی یک مشکل عمده بهحساب بیاید. به این معنا که ما مشکلات فرهنگی و نقایص فرهنگی را در ردیف نیازهای بودجهای در آخرهای لیست قرار ندهیم، بلکه در اول های لیست- اگر نگوییم در ردیف اوّل- قرار بدهیم و اگر درست فکر کنیم این به صرفه اقتصادی مملکت هم است، یعنی کشور زیان نخواهد کرد از اینکه ما بودجه بیشتر و امکانات بیشتر را به کارهای فرهنگی - بهخصوص بخش فرهنگ آموزشی- متوجّه کنیم؛ زیرا خود این برای آینده کشور تولید امکانات میکند.»
بیانات رهبری در دیدار رئیس و اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی
12آذر- 1368