دوست دارم زیر سایه پدرم بمانم
گفتوگو با مجید انتظامی، خالق ملودیهای ماندگار و خاطرهساز
مهرداد رسولی
پسر «آقای بازیگر» سینمای ایران بودن، برای مجید انتظامی تهدید بزرگی بود که به فرصتی طلایی تبدیل شد. او در جوانی، کاملا اتفاقی و برای معالجه به آلمان رفت، اما در این کشور نزد استادانی مثل «کارل اشتاین» تحصیل در رشته موسیقی را ادامه داد و بعد از فارغالتحصیلی از کنسرواتوار برلین با ارکستر سمفونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک آلمان همکاری کرد. استاد انتظامی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با هدف فعالیت در ارکستر سمفونیک تهران به کشور برگشت، اما فضای موسیقی ایران در آن سالها، او را به سمت سینما و موسیقی متن فیلم سوق داد. استاد با ساخت موسیقی متن فیلمهای خاطرهانگیزی مثل «از کرخه تا راین»،« بوی پیراهن یوسف»، «دیوانه از قفس پرید»، «آژانس شیشهای» و برخی سریالهای فاخر تلویزیونی به مرد خاطرهساز موسیقی ایران تبدیل شد، اما حالا مدتهاست او ملودی تازهای نساخته و تا حدود زیادی از صحنه موسیقی دور مانده است. انتظامی که برای دهها اثر سینمایی موسیقی متن نوشته و با دریافت 4سیمرغ بلورین جشنواره موسیقی فجر جزو موفقترین موزیسینهای ایرانی بهحساب میآید، در 75سالگی بیشتر مشغول انتقال تجربیاتش به نسل جوان است. به مناسبت 6بهمن و روز «آواها و نواهای ایرانی» با این موزیسین معاصر گفتوگو کردهایم.
آقای انتظامی! شما برای بیش از 80اثر سینمایی موسیقی متن نوشته و بارها از جشنواره موسیقی فجر، سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار گرفتهاید. با چنین کارنامه پرباری چرا در سالهای اخیر کمکار هستید؟
دلیل بخشی از کمکاریام به سالهای بیماری پدرم مربوط میشود. در روزهایی که پدرم بیمار بود، همه وقتم را صرف درمانش میکردم و دیگر مجالی برای کار کردن و ساخت ملودی باقی نمیماند. برای کار کردن در حوزه موسیقی، قبل از هر موضوعی باید آرامش داشته باشید؛ البته دغدغههای دیگری هم داشتهام و یک مجموعه عواملی باعث شد کار نکنم و در خانه بمانم.
آثاری که این روزها با عنوان موسیقی متن در سینمای ایران تولید میشود، در مقایسه با سالهای قبل دگرگون شده و این تغییرات برای کسانی که تخصصیتر به مقوله موسیقی متن نگاه میکنند، ملموستر است. تغییر سبک کار و کیفیت آثاری که این روزها تولید میشود، چقدر در کمکار شدن شما تأثیرگذار بوده است؟
واقعیت ماجرا این است که سینمای ایران، دیگر توان پرداخت هزینه یک ارکستر بزرگ را ندارد و به همین دلیل کمتر پیش میآید که برای موسیقی متن یک فیلم سینمایی، موسیقی زنده ضبط کنند. تفاوت سبک کار من با برخی موزیسینهای دیگر در همین است. من بهصورت ارکسترال کار میکنم و این سبک کار، مستلزم داشتن یک ارکستر بزرگ و ضبط زنده موسیقی است که هزینه نسبتا زیادی دارد. بیشتر موزیسینهایی که ارکسترال کار میکنند، الان کم کار شدهاند. این روزها خیلی از موزیسینها با دستگاه کار میکنند که سازهایی مثل فلوت، کلارینت و سازهای زهی و کوبهای دارد و تشخیص آن برای عامه مردم امکانپذیر نیست. فقط اهل فن متوجه میشوند که فلان موسیقی با ارکستر زنده ضبط شده یا سازهایی که میشنوند، الکترونیکی است. دلیل دیگر کم کاریام این است که فیلمهای سینمایی رنگ عوض کردهاند. آن موقع که پرکار بودم، موضوع و محتوای فیلمها خیلی به حس و اندیشهام نزدیک بود و برای همین با عشق و علاقه کار میکردم، اما فیلمهای امروزی از این اندیشهام دور شدهاند. فیلمهایی که همچنان به اصول و ارزشهای سینما پایبند ماندهاند، کم و بیش تولید میشوند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر 2فیلم خوب در سال تولید میشود برای موسیقی متن آنها سراغ مجید انتظامی بروند؛ ضمن اینکه الان موزیسینهای دیگری هم داریم که با ارکستر زنده آثار قابل اعتنایی تولید میکنند.
البته برای تهیهکننده هم مقرون به صرفه نیست که برای موسیقی متن فیلم هزینه هنگفتی پرداخت کند. بهنظر میرسد تولید فیلمهای ارزان هم به مقوله موسیقی متن لطمه وارد کرده است.
همینطور است. برای تولید موسیقی متنی که با دستگاه تولید میشود، یک نفر دستمزد میگیرد و در خانهاش همه کارها را انجام میدهد. تهیهکننده هم ترجیح میدهد با یک نفر طرف باشد. موزیسینی که با دستگاه موسیقی متن تولید میکند، همه دستمزد را خودش میگیرد، اما برای ضبط موسیقی زنده باید هزینه زیادی بابت حضور در استودیو پرداخت شود و همه نوازندهها دستمزد میخواهند. برای هر اثری که من تولید میکنم دستکم بین 30 تا 40 نوازنده حضور دارند و به همین دلیل مقرون به صرفه نیست که چنین هزینهای را برای تولید موسیقی متن فیلم پرداخت کنند. موسیقی متن هم در کشور ما بعد بینالمللی ندارد و فقط در همان بازه زمانی که فیلم اکران میشود تا وقتی مهلت اکران به پایان میرسد، شنیده خواهد شد. اینگونه است که موسیقی متن، همراه فیلمها به بایگانی تاریخ میرود و بهندرت اتفاق میافتد که موسیقی فیلمی ماندگار شوند.
اتفاقا آثاری که شما در سینما تولید کردهاید، چنین ویژگی منحصر به فردی دارند و خیلیها با گذشت چند دهه هنوز آنها را گوش میدهند. دلیلش صرفا در ضبط موسیقی زنده است؟
عمده دلیلش بهخاطر ضبط موسیقی زنده است، اما الان دیگر کسی از این زحمتها نمیکشد. گاهی اوقات برای تولید یک اثر 3 یا 4 بار پارتیتور (صفحه نتنویسیشده) پاره میشد. فکر کنید نتها را در یک دفترچه 100برگ مینوشتم و این دفترچه بارها پاره میشد و دوباره از نو نتها را مینوشتم. الان کسی روی کاغذ نت نمینویسد و با کامپیوتر کار میکنند؛ برای همین به جرأت میگویم برخی از کسانی که الان موسیقی فیلم تولید میکنند، حتی نت بلد نیستند و همین افراد جای موزیسینهایی را که سالها تحصیل کرده و علم موسیقی را آموختهاند، میگیرند.
هیچوقت به این فکر افتادهاید که برای دورنشدن از صحنه موسیقی، سبک کارتان را تغییر بدهید و موسیقی متن ارزان بسازید؟
32ساله بودم که تحصیلم در آلمان تمام شد و به ایران برگشتم. از همان موقع بهطور حرفهای نت نوشتم؛ چون قبل از آن فقط برای دل خودم موسیقی میساختم و نت مینوشتم. وقتی به ایران آمدم، آرام آرام با کارگردانها و تهیهکنندگان آشنا شدم و به بازار کار موسیقی ورود کردم. نخستین کارم سمفونی زال و سیمرغ بود که خیلی مورد استقبال قرار گرفت و به موسیقی تیتراژ کارتون «بچههای کوه آلپ» تبدیل شد. بعد از آن هم خیلی زود وارد سینما شدم و هر سال 4 یا 5 اثر جدید در سینما تولید میکردم. یادم هست که هر سال 15 تا 20پیشنهاد داشتم و از میان آنها انتخاب میکردم. میخواهم بگویم من کارهایم را کردهام و نیازی نمیبینم که برای درآمد بیشتر اصولم را زیر پا بگذارم.
الان هم این حق انتخاب را دارید؟
الان بهطور کلی خودم را کنار کشیدهام و کار نمیکنم؛ وگرنه پیشنهادهایی دارم. برخی از این پیشنهادها دلخواه خودم نیست و برخی دیگر هم بهخاطر هزینههای بالای ضبط موسیقی زنده، تولید نمیشود؛ برای همین بود که یکبار بهطور رسمی اعلام کردم دیگر بهطور حرفهای کار نخواهم کرد.
مرحوم عزتالله انتظامی هم در کار بازیگری چنین اصولی داشت؟ در این زمینه با هم اتفاق نظر داشتید؟
پدرم بیشتر روی اصول انسانی تأکید میکرد و در حرفه بازیگری، کاری را که درست بود، انجام میداد. هنوز هم وقتی یادداشت و دستنوشتههایی را که لای کتابهایش مانده، میخوانم چیزهای زیادی یاد میگیرم. باور کنید برخی یادداشتها را بیش از 100بار میخوانم. از وقتی بهعنوان موزیسین وارد سینمای ایران شدم تلاشم این بوده که زیر سایه پدرم بمانم. از همان ابتدا خوشحال میشدم که میگفتند فلان آهنگ را پسر عزتالله انتظامی ساخته و هنوز چنین حسی دارم. سالها در حوزه موسیقی کار کردهام و ملودیهای زیادی ساختهام که مردم آنها را دوست داشتهاند، اما تنها افتخارم این است که به من بگویند پسر عزتالله انتظامی.