غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی
علیالله سلیمی-روزنامهنگار
ادبیات پایداری بهعنوان نمود احساسی و عاطفی نهضتهای اسلامی و جریانها و گروههای مقاومت در ایران و کشورهای اسلامی بهویژه خاورمیانه و خاصه فلسطین اشغالی و لبنان که امروزه مرکزیت پویای آن را در نوار غزه میشناسیم، همواره مطرح و جریانساز بوده و هست و اکنون با گذشت دهههای متمادی از عمر گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی، غزه، بهعنوان محور مقاومت در این بخش از جغرافیای جهان اسلام شناخته میشود که سهم قابل توجهی در تولید آثار ادبی دارد.
با نگاهیگذرا به ادبیات معاصر فارسی که در دهههای اخیر توسط شاعران، نویسندگان، محققان و پژوهشگران حوزه ادبیات تالیف و منتشر شدهاند، ردپای حماسهها و ایثارگری اعضا و وابستگان گروههای مقاومت و غزه در انواع آثار ادبی در کارنامه مولفان ایرانی به خوبی مشهود است.
در این میان، در بین گروههای مختلف مولفان، شاعران حضور پررنگ و نقش تعیینکنندهای نسبت به سایر ادیبان دارند. بیشترین تعداد آثار ادبی خلق شده با موضوع غزه در ادبیات معاصر ایران، در بخش شعر است که اغلب در مناسبتهای مختلف که غزه در مرکز وقایع جهان اسلام قرار داشت توسط شاعران پیشکسوت و جوان سروده شده یا شاعران در ایام دیگر ارادت خود به غزه و گروههای مقاومت را در قالب شعر بیان کردهاند. از کتابهای شاخص در این زمینه که به شعر مقاومت هم مشهور است میتوان به مجموعه شعر«حنجرههای شعلهور» به کوشش «حسین اسرافیلی»، شاعر نامآشنای معاصر اشاره کرد. کتاب حاضر گزیده شعرهای شاعران معاصر کشورمان درباره مقاومت اسلامی بهویژه مردم فلسطین است. این کتاب یکی از پنج کتاب کنگره شعر مقاومت بینالملل اسلامی است و پیش از این کتابهایی با عناوین «واژه در سنگر»، «حنجرههای بیدار»، «خندیدن با لبان زخم» و «درخت آتش» که آنها هم مجموعه شعر شاعران معاصر ایرانی درباره مقاومت بودند، منتشر شده است. از دیگر کتابهای مهم در این بخش، اثری با عنوان «والزیتون: مجموعه شعر مقاومت» سروده «حسین شکربیگی»، شاعر ایلامی است که آثار قابلتوجهی در حوزه شعر
مقاومت دارد.
حضور پررنگ شاعران ایرانی در بخش شعر مقاومت فلسطین یادآور این موضوع مهم و حیاتی است که مسئله فلسطین، مسئله شاعران کشور ما بوده است؛ شاعرانی که موضع مشخصی دارند و در برابر انگاره «ارض موعود»، فلسطین را «سرزمینی مقدس و غصبشده» میدانند.
در بخش داستان ایرانی هم موضوع فلسطین اشغالی، جریان مقاومت و غزه همواره مطرح بوده و هست و نویسندگان کشورمان آثاری را در بخشهای داستان کوتاه و رمان با این موضوع خلق و منتشر کردهاند. شاخصترین و نخستین رمان فارسی با موضوع فلسطین بهعنوان «ریاح» اثر «جلال توکلی» نویسنده یزدی درباره نفوذ صهیونیستها در فلسطین و چگونگی اشغال این سرزمین مقدس است که پس از انتشار موردتوجه مخاطبان و محافل ادبی قرار گرفت و در جشنواره ادبی قلم زرین بهعنوان نخستین داستان بلند فارسی درباره سرزمین مقدس فلسطین موردتقدیر قرار گرفت. ریاح، یک واژه قرآنی به معنی بادهای بشارتدهنده رحمت الهی است (سوره اعراف، آیه ۵۷) که در فضای دردناک و ناگوار داستان، سفیر امید و زندگی و بشارتدهنده پیروزی و مدد الهی است. زمان داستان بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ میلادی اتفاق میافتد؛ در آن سالها یهودیان در ظاهر بهصورت مهاجر که از دست نازیها گریختهاند و در فلسطین که آن را «ارض موعود» مینامند، جویای کار هستند اما بهتدریج زمینهای فلسطینیها را به هر شکل ممکن تصاحب میکنند. اگرچه وقایع کلی داستان واقعی و با استناد به مدارک موجود نوشته شده اما بهصورت نمادین در داستان اصلی که در یک مزرعه اتفاق میافتد، انعکاس مییابد، در حقیقت، مزرعه مورد اشاره، نمادی از کشور فلسطین است و هر کدام از شخصیتهای داستان، نماینده طیف خاصی از مردم آن کشور به شمار میروند. درخت زیتونی در مزرعه و در مرکز داستان وجود دارد که سلسله حوادثی پیرامون آن بهوجود میآید. این درخت، نمادی از تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین است و اگرچه با دسیسه صهیونیستها از ریشه کنده میشود و به جای آن یک دکل نگهبانی قرار داده میشود ولی پس از سالها مبارزه و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، دوباره سر از خاک بیرون میآورد و جوانه میزند.