• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 28 دی 1401
کد مطلب : 183195
+
-

اختلاف مراکش و الجزایر فراتر از «پولیساریو»

اگرچه حمایت الجزایر از استقلال‌طلبان صحرای غربی به تنشی طولانی‌مدت با مراکش منجر شده، اما اختلاف 2کشور فراتر از این منطقه و ریشه در مسیر تاریخی متفاوت 2ملت دارد

گزارش 1
اختلاف مراکش و الجزایر فراتر از «پولیساریو»

رضا عمویی- روزنامه‌نگار

اگر بتوان روی نقشه جغرافیا مناطقی را روی کره زمین به‌عنوان مناطق موردمناقشه تعیین کرد، بی‌تردید منطقه «صحرای غربی» در جنوب غربی مراکش یکی از همین مناطق پرتنش است. صحرای غربی منطقه‌ای بیابانی با قابلیت بالقوه بندرگاهی در سواحل اقیانوس اطلس است که منابع فسفات بسیار قابل‌توجهی را داراست و به یکی از مهم‌ترین موارد اختلاف در روابط مراکش و الجزایر تبدیل شده است. اگرچه صحرای غربی یک کشور نیست، اما این منطقه با 500هزار نفر جمعیت و به مرکزیت شهر العیون در برخی سازمان‌های بین‌الملل ازجمله اتحادیه آفریقا عضویت دارد و انجمنی تحت عنوان «جبهه پولیساریو» از زمان تاسیس در سال1971 برای استقلال این منطقه در حال نبرد است. جبهه پولیساریو تا زمانی که استعمار اسپانیا کنترل مراکش را در دست داشت، با پادشاهی اسپانیا درگیر بود و از 1976 نیز که اسپانیا از صحرای غربی خارج شد، به تقابل با دولت مرکزی مراکش پرداخت و این درگیری برای استقلال تا به امروز همچنان ادامه دارد؛ اگرچه ارتش مراکش بخش عمده‌ای از صحرای غربی را تحت کنترل خود دارد و این منطقه را بخش جدایی‌ناپذیر خود می‌داند.
تازه‌ترین رویدادی که بار دیگر موضوع پرتنش صحرای غربی را به میان آورده، سخنان «زوولیو لیله ماندلا» نوه «نلسون ماندلا» رهبر آفریقای جنوبی و رئیس‌جمهور اسبق آن کشور در استادیومی در الجزایر بوده است؛ استادیومی که اوایل هفته جاری میزبان افتتاحیه جام‌ملت‌های آفریقا تحت عنوان «چان۲۲» بود. نوه ماندلا در استادیومی که به نام پدرش نامگذاری شده است، صحرای غربی را آخرین مستعمره در آفریقا نامید و خواستار آزادی آن شد. این سخنان در الجزایر چندان عجیب نبود؛ چون این موضع‌گیری همان چیزی است که مقامات الجزایری می‌خواهند. دولت الجزایر مدعی حاکمیت بر صحرای غربی نیست، اما از استقلال‌طلبان این منطقه حمایت می‌کند و همین حمایت‌ها باعث شده تا روابط مراکش و الجزایر، هرگز شکل عادی به‌خود نگیرد.

گروکشی مراکش و الجزایر
مسئله صحرای غربی برای مراکش این قدر حساس است که حتی این موضوع به کارت سیاسی مراکش در مناسبات و ائتلاف‌های بین‌المللی تبدیل شده است. آمریکا در سال2020 و در زمان دولت ترامپ، حاکمیت مراکش را بر صحرای غربی به رسمیت شناخت تا با اعطای این امتیاز به رباط، محمد ششم، پادشاه مراکش را به سمت عادی‌سازی‌ روابطش با رژیم صهیونیستی سوق دهد. دولت ترامپ در آن زمان تلاش داشت تا امضای مراکش را کنار امضای امارات، بحرین و سودان در توافق موسوم به پیمان ابراهیم بنشاند که این چنین هم شد.
در عین حال به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرای غربی از سوی آمریکا با افزایش تنش‌ها میان الجزایر و مراکش نیز همزمان شد و این تنش‌ها در سال2021 به قطع رابطه دیپلماتیک الجزایر با مراکش کشیده شد. البته مراکشی‌ها نیز در مقابل حمایت الجزایر از استقلال‌طلبان جبهه پولیساریو در صحرای غربی، تلاش کرده‌اند تا در چند سال گذشته حمایت خود را متوجه «جنبش خودمختاری قبایلی MAK» در شمال الجزایر کنند.

منازعه مرزی
اگرچه دولت الجزایر بر سر حاکمیت منطقه صحرای غربی ادعایی ندارد، اما در مراکش ملی‌گرایان تندرو کلیت الجزایر را بخشی از مراکش بزرگ می‌دانند. 2کشور در عین حال دارای اختلافات سرزمینی در مناطق دیگری نیز هستند و مراکش 2منطقه تندوف و بشار را که اکنون جزو خاک الجزایر است، بخشی از خاک خود می‌داند. این ادعای مراکش حتی در چند برهه منجر به جنگ مرزی 2کشور شده است. جنگ 4ماهه شن در 1963 و پس از آن جنگ طولانی‌مدت در حدفاصل 1975 تا 1991 حکایت از شدت تنش‌هایی دارد که همچنان حل نشده باقی مانده است.

اختلافات تاریخی
هرچند موضوع صحرای غربی بارزترین وجه مناقشه در روابط مراکش و الجزایر به‌نظر می‌رسد، اما درواقع منبع واقعی تنش‌ها بین 2کشور را باید در مسیر تاریخی متفاوت آنها دنبال کرد. اندیشکده کارنگی در گزارشی ریشه اختلافات الجزایر و مراکش را تحت‌تأثیر رقابت پشت پرده 2کشور برای رهبری شمال‌غرب آفریقا با 2نظام سیاسی متناقض و ضد ‌هم می‌داند و معتقد است 2کشور پس از استقلال مسیر سیاسی و ایدئولوژیک متفاوتی را طی کردند که این مسیر متفاوت خیلی زود چهره خود را نشان داد؛ چون در دهه1960، الجزایری‌ها به سمت گروه‌های سوسیالیستی حرکت کردند و غلبه گرایش‌های سوسیالیسم در الجزایر با نظام پادشاهی مراکش پس از استقلال همواره در تقابل قرار داشته است. این دو نظام سیاسی متفاوت وجه اختلافی خود را در دهه‌های گذشته در اتحاد و ائتلاف‌های دوره جنگ سرد و پس از جنگ سرد نشان داده و دولت‌های 2طرف مرز نشان داده‌اند که قادر نیستند تا در یک ائتلاف سیاسی در کنار هم حضور داشته باشند.
این در حالی است که تا قبل از استقلال الجزایر، نخبگان 2کشور روابط نزدیک و حتی خانوادگی با هم داشتند. نمونه‌های شناخته‌شده‌ای از شخصیت‌های سیاسی وجود دارد که در آن زمان با هر دو کشور ارتباط داشتند؛ ازجمله یکی از سرسخت‌ترین حامیان سلطنت مراکش، عبدالکریم الخطیب، پدری الجزایری داشت. از طرف دیگر در الجزایر، شریف بلقاسم، از سیاستمداران برجسته در زمان ریاست‌جمهوری هواری بومدین، دارای ریشه و تباری مراکشی بود. همچنین عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیس‌جمهور سابق الجزایر، اگرچه الجزایری‌تبار بود، اما در مراکش بزرگ شده بود و حتی به قدرت رسیدن بوتفلیقه در سال1999 امیدهایی را برای روابط بهتر بین 2کشور ایجاد کرد؛ اگرچه وجه غالب گرایش‌های پوپولیستی و شعارهای ملی‌گرایانه افراطی در هر دو کشور همواره باعث شده تا روابط 2سوی مرز هیچ‌گاه عادی نشود.

تحلیل
تنش میان الجزایر-مراکش شدت می‌گیرد


فدریکا ساینی فاسانوتی، کارشناس مؤسسه بروکینگز واشنگتن: شدت تنش‌ها میان الجزایر و مراکش باعث شده تا الجزایر قرارداد خط لوله‌ای که گاز این کشور را از مسیر مراکش به اروپا ارسال می‌کند، تمدید نکند. در طرف مقابل، مراکش نیز از ابزار مهاجران استفاده می‌کند و مانع عبور سیل مهاجران آفریقایی به الجزایر نمی‌شود. محتمل‌ترین سناریور در روابط الجزایر و مراکش تشدید تنش‌ها طی سال‌های پیش‌روست. الجزایر اولویت‌های مهم‌تر دیگری دارد که فراتر از تنش‌های منطقه‌ای‌اش با مراکش است. این کشور با حمایت فعال از تحولات فلسطین و ایفای نقش و واکنش به برخی تحولات خاورمیانه نشان داده که به‌دنبال تغییر و ارتقای موقعیت خود در صحنه جهانی است و در این صورت چندان تمایلی به کوتاه آمدن در برابر مراکش و پذیرش نرمش پادشاه مراکش در برابر تل‌آویو ندارد. الجزایر همچنین تلاش دارد تا به‌عنوان صادرکننده بزرگ انرژی در شمال آفریقا، خود را مطرح کند و از این‌رو تمایلی ندارد که برای صادرات گاز خود به مراکش وابسته باشد. اولویت الجزایر صدور گاز به اروپا بدون وابستگی به مراکش است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید