پایان و آغاز دوران
بهنظر میرسد رئال به پایان و بارسلونا به آغاز یک دوران تازه نزدیک شدهاند
بارساییها پس از صعود به فینال سوپرجام طوری جشن گرفتند انگار قهرمان شدهاند، آنهم در ضربات پنالتی مقابل تیمی مثل بتیس. رئالیها انگار نه انگار در ضربات پنالتی بر والنسیا پیروز شده و به فینال رسیده بودند. انگار وظیفهشان را انجام میدادند. جشن قهرمانی بارساییها در فینال سوپرجام با شکست 3 بر یک رئالمادرید در حد جشن قهرمانی جهان بود. شاید همین تفاوت بین رئال و بارسا در این مقطع باشد؛ آنها بیش از رئال موفقیت میخواهند. فصل پیش در نیمهنهایی از رئال باختند اما خوشحال بودند و فکر میکردند در مسیر درستی قرار دارند. رئالیها در فینال باختهاند و حس میکنند نسلشان منقرض شده و در آغاز یک پایان قرار دارند. شاید آنچلوتی کسی نباشد که بتواند این دیدگاه را تغییر دهد. او از زمانی که به تیم آمده حتی درخواست خرید یک بازیکن را هم نداشته و شرم کرده از اینکه بگوید مثلا فابیان روییس یا بارلا را میخواهد. او با رفتن کاسمیرو و دیگران هم بهناچار موافقت کرده. رئالمادرید انگار دیگر تشنه جام و موفقیت نیست. شاید چند خرید، بهخصوص در خط دفاع، افتضاح این تیم را که در روز شکست 3گله باز هم دروازهبان بهترین بازیکن تیمشان میشود، تغییر دهد، یا خرید یک مهاجم و یک هافبک دفاعی. آنچلوتی هرگز در عمر مربیگریاش اهل پرورش بازیکن نبوده و همواره ترجیح داده ستارهها را مدیریت کند وگرنه پیشبینی میشد اگر زیدان در رئال مانده بود، الان نیمی از ترکیب در اختیار بازیکنان تیم کاستیا قرار داشت. زیزو در فصل آخر حضور در رئال بازیکنانی مثل میگل گوتیرس، آریباس، بلانکو و چند تن دیگر را تحویل داد اما کارلتو همه آنها را سوزاند یا پراند. بنابراین پرس اگر میخواهد آنچلوتی را نگه دارد، باید برایش ستاره بخرد یا زیدان را بهجای او برگرداند.
شکست 4 بر صفر در برنابئو در سال گذشته اتفاقی بود. یک لغزش غیرمنتظره تأثیر چندانی نداشت چراکه رئال تا هفته بیستونهم، 12امتیاز از بارسا پیش بود. آن اتفاق در اواخر مارس رخ داد. رئالیها قهرمانی لیگ را تقریبا قطعی کرده بودند و تمرکزشان روی بازی چمپیونزلیگی مقابل چلسی بود. اما این شکست معنای دیگری داشت؛ یعنی نمیشود تا ابد به مودریچ و کروس تکیه کرد و بهخاطر منافع بنزما مهاجم نخرید. نمیشود روی کارواخال، میلیتائو، رودیگر و حتی آلابا بهعنوان سد محکم مقابل کورتوا اتکا کرد. فلورنتینو پرس باید دست از خسیسبازی بردارد و در همین زمستان بازیکن خوب بخرد. در غیراینصورت همه جامها از کف میرود. اگر شکست 8 بر 2 بارسلونا از بایرنمونیخ و حتی قبلتر کامبک خوردن از لیورپول پایان یک دوران برای بارسلونا بود، حالا این اتفاق برای رئال رخ داده و برای بارسا یک دوران تازه آغاز شده است. ممکن است شکست دوباره از ویارئال در پنجشنبه همین هفته در جامحذفی پیامدهایی در بر داشته باشد، ازجمله اخراج کارلتو.
این نخستین جام در دوران پسامسی بود و نخستین جام ژاوی بهعنوان سرمربی. آخرین قهرمانی بارسا در تمامی رقابتهای رسمی به سال۲۰۲۱ و قهرمانی در جامحذفی اسپانیا برمیگشت که با رونالد کومان بهدست آمده بود.
این نخستین جام این بازیکنان با پیراهن بارسلونا بود؛ ژول کنده، کریستنسن، بالده، گاوی، لوا، رافینیا، کسیه، مارکوس آلونسو، اریک گارسیا، فران تورس و ممفیس دیپای.
ژاوی برای جام 14ماه انتظار کشید. او اولینبار بهعنوان بازیکن در تابستان1999 با بارسلونا جام (لالیگا) برده بود که آخرین جام بارسا پیش از ظهور لیونل مسی بود. حالا ژاوی نخستین جام پس از مسی را هم برای این باشگاه به ارمغان آورده است.
رئال که پس از جامجهانی بهشدت افت داشته، برای چهارمین بار در 10دیدار اخیر شکست خورد؛ 4برد، 2مساوی و 4باخت، 18گل زده، 15گل خورده و 2کلینشیت.
علاوه بر این، از سال۲۰۱۰ تا پیش از این دیدار، کارلو آنچلوتی در تمامی دیدارهای فینالی که مربیگری تیمی را بر عهده داشت، به پیروزی رسیده بود و این روند توسط ژاوی و بارسا متوقف شد.
در 6دوره آخری که رئال و بارسا بر سر سوپرجام جنگیدهاند، لوسبلانکوس ۴بار به قهرمانی رسیده و بارسا 2بار.
ژاوی بهعنوان سرمربی مقابل آنچلوتی؛ ۳برد و ۲باخت.
گاوی جوانترین بازیکن تاریخ الکلاسیکو شد که در یک مسابقه موفق به ثبت گل و پاسگل میشود. گاوی به ژاوی کمک کرد تا جام ببرد.
گاوی با ۱۸سال و ۱۶۳روز جوانترین گلزن تاریخ سوپرجام شد و رکورد ژاوی را شکست. او سومین گلزن جوان تاریخ الکلاسیکو هم شد؛ بعد از فاتی و رائول.
تیبو کورتوا در الکلاسیکوی فینال سوپرجام به رکورد 200بازی در رئال رسید. او در پنجمین فصل حضور در رئال نتوانست هشتمین جامش را ببرد؛ 147بازی در لالیگا، 41بازی در لیگ قهرمانان، 7بازی در سوپرجام اسپانیا، 2بازی در کوپادلری، 2بازی در جام جهانی باشگاهها و یکبازی در سوپرجام اروپا.
بوسکتس هم که بهتازگی هفتصدمین بازیاش با پیراهن بارسلونا را انجام داده بود، به رکوردهای شخصی دیگری رسید. بیشترین بازی در تاریخ الکلاسیکو؛ لیونل مسی، سرخیو راموس و سرخیو بوسکتس (هر کدام ۴۵بازی) و بیشترین پیروزی در تاریخ الکلاسیکو؛ پاکو خنتو و سرخیو بوسکتس (هر کدام ۲۱پیروزی).
در 251بازی رسمی بین 2تیم، بارسلونا به رکورد 98پیروزی رسید در برابر 101برد رئالمادرید؛ رئال 419گل و بارسلونا 412گل به حریف خود زدهاند.
رئال با کسب سوپرجام میتوانست صدمین جام تاریخ خود را بگیرد، اما هم اجازه داد بارسلونا 14تایی شود و هم تعداد جامهای این باشگاه به عدد98 برسد. درباره 99جام رئال و 98جام بارسلونا تردیدهایی وجود دارد و منابع رسمی تعداد جامهای 2باشگاه را هر کدام یکی کمتر میدانند. رئالمادرید 98جام کسب کرده است؛ 14جام باشگاهها یا لیگ قهرمانان اروپا، 35لالیگا، 19جامحذفی، 12سوپرجام اسپانیا، یکلیگ کاپ، 2جام یوفا، 5سوپرچام اروپا، 3جام بین قارهای، 4جام جهانی باشگاهها، 2کوپا لاتینا و یکجام ایوا دوارته (سوپرجام سابق). رئال مادرید جام جهانی باشگاههای کوچک را هم به رسمیت میشناسد اما این مسابقات توسط فدراسیون فوتبال ونزوئلا برگزار شده و هیچ وجاهت قانونی ندارد. از سویی بارسلونا نیز در تاریخش 97جام برده است؛ 26لالیگا، 31جامحذفی، 14سوپرجام اسپانیا، 2لیگ کاپ، 5جام باشگاههای اروپا، 4قهرمانی جامدرجام، 2کوپا فریاس، 3سوپرجام اروپا، 3جام جهانی باشگاهها، 2کوپا لاتینا و 3جام ایوا دوارته.