
٣٠ سال از ساخت «آبادانیها» به کارگردانی کیانوش عیاری گذشت
حرف ِ جنگ و مهاجرت

حمیدرضا محمدی-روزنامهنگار
جنگ که شروع شد، تازه اول مصیبتهای مردم جنوب بود. جنوبنشینان که به ناچار و ناگزیر روزگار، خان و مان خود را ترک کرده بودند، حالا مهاجرانی بودند در شهرهای بزرگ، در کلانشهرها، که شتر با بارش گم میشود و جنگل مولای است و آنان در میان این هیاهو، داشتند گم و فراموش میشدند و به حاشیه رانده و تنها از دستشان برمیآمد که گلیمشان را از آب بیرون بکشند.
و این داستان برای «آبادانیها» هم رخ داد. آنها هم به تهران آمده بودند و در پایتخت رخت اقامت افکنده بودند تا زندگی تازهای را سامان دهند، به دور از جغد شوم جنگ. آنها در هتل اینترنشنال سابق که حالا مسکن مهاجران جنگزده بود، ساکن شدند و مرد خانواده با تنها داراییاش، پیکان لکنته و قراضهاش، مسافران و بهویژه سربازانِ ازجبههبرگشته را جابهجا میکرد که ناغافل به یغما رفت و آنچه سرانجام باز به دستش آمد، قوطی فلزی درهمکوفتهشدهای بود در قبرستان ماشینها.
و چقدر خوب و سرراست و بیحاشیه، «کیانوش عیاری» که در آن زمان ۴١ سال داشت، از پس این روایت ایرانی مقتبس از «دزد دوچرخه» ویتوریو دسیکای ایتالیایی برآمد. او که فرزند «سینمای آزاد» در اهواز بود، «آبادانیها» در سال ١٣٧١، هفتمین تجربه فیلمسازیاش شد و البته نقش اول فیلم درویش، که سعید پورصمیمی ایفاگرش شد، آن هم وقتی که ۴٩ سال داشت و اگرچه هشتمین اثر سینمایی در کارنامه کاریاش بود اما ربع قرن میشد که به بازیگری میپرداخت با آن تجارب متعدد تئاتری. علیرضا زریندست هم که ۴٧ ساله بود، با 2 دهه تجربه و ٢٨ فیلم، برای آن پشت دوربین قرار گرفت. مهرزاد دانش عیاری که ۴ سال با ایده این فیلم سروکله زده بود، جملهای از کتابی با این مضمون که «ما برای چه به دنیا آمدهایم؛ برای این به دنیا آمدهایم که شکنجه شویم، برای زندگی کردن»، جرقهای برایش زد تا هم به جنگزدگان مهاجر بپردازد و هم به بحران حاشیهنشینی.
این فیلم سیاهوسفید با نام قبلی تهران مخوف، بهقول عیاری، «غمباد زندگی من بود و کمک کرد تا من از یک مخمصه نجات پیدا کنم.» هرچند حیف که در جشنواره فجر به حاشیه رانده شد و از نمایشش در جشنواره کن نیز ممانعت.
اما اینها دلیل نمیشود که «آبادانیها» فیلم مهمی در سینمای آغاز دهه ١٣٧٠ نباشد، چنانکه مهرزاد دانش در نشستی که ٨ سال پیش در سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار شد، دربارهاش گفت: «اینکه فیلم آبادانیها همچنان قابل دیدن است، نشاندهنده پویایی و اصالت آن است و روح ایرانی جاری در آن، با وجود گذشت چندین سال از ساخت آن. این فیلم بخشی از هویت ما را نشان میدهد.»