امیرمحمد یعقوبپور- روزنامهنگار
نیمفصل اول لیگ برتر به پایان رسیده و بازیکنی که از هفتهها قبل لیگ را ترک کرده، هنوز صدرنشین مشترک جدول گلزنان است! یورگن لوکادیا در 2هفته اول لیگ حضور نداشت و از شروع هفته دوازدهم نیز دیگر بخشی از پرسپولیس نبود. با این حال، هیچ بازیکنی نتوانسته نام او را از صدر جدول گلزنان خارج کند. این موضوع نه با کیفیت لوکادیا، که با فقر شدید گلزنی در لیگ برتر ایران مرتبط است. 15هفته بعد از شروع فصل جدید، بهترین گلزنان لیگ فقط 6گل به ثمر رسانده اند. بهترین گلزنان فصل حتی صاحب رکورد یک گل به ازای هر 2هفته در لیگ نیستند و این آمار نگرانکننده بهنظر میرسد. این یک شمای کلی از مشکل بزرگ گلزنی در فوتبال ایران است. در واقع ماجرا را نباید فقط به بازیکنان خط حمله ربط داد. این بحرانی است که لیگ برتر در همه ابعاد با آن دست و پنجه نرم میکند. نیم فصل اول لیگ منهای یک بازی، عملا به پایان رسیده اما هنوز حتی یک تیم هم در لیگ به میانگین 2گل زده به ازای هر بازی نرسیده. ماجرا زمانی تکاندهندهتر میشود که بدانیم میانگین گل زده به ازای هر بازی در فوتبال ایران حتی به 1.9گل نیز نمیرسد. در حقیقت وقت تماشای دیدارهای لیگ برتر، بهندرت احتمال رد و بدل شدن گل وجود دارد. در لیگ، یک آمار حیرتانگیز دیگر نیز دیده میشود. بهطور معمول هر تیمی که گل اول را بزند، برنده مسابقه میشود. شاید باورنکردنی باشد اما در 2هفته گذشته روی هم فقط در «2بازی» هر 2تیم موفق به گلزنی شدهاند. در فوتبال ایران تیمی که گل اول بازی را میزند، عملا از شکست فرار کرده است؛ چراکه درست مثل تیم ملی، در رده باشگاهی نیز اصلا خبری از بازگشت به جریان بازی نیست؛ درست همانطور که خبری از شجاعانه بازیکردن بعد از جلو افتادن از رقیب نیست.
چرا فوتبال ایران به این منظره کویری از گلهای رد و بدل شده رسیده است؟ نخستین دلیل بدون تردید تاکتیکهای مدنظر مربیان لیگ است. شاید از زمانی که پدیده کیروش نیز در فوتبال ایران مطرح شده، این ماجرا تقویت هم شده باشد. اینجا همه مربیان از صدرنشین تا قعرنشین، محافظهکار هستند و بعضی از تیمها فقط برای دفاعکردن وارد زمین میشوند و بعضیهای دیگر نیتی جز گلنخوردن ندارند. شاید در تیم جوان و کممهرهای مثل پیکان این ماجرا قابل هضم باشد اما برای تیم گرانقیمتی مثل مس رفسنجان با 2آقایگل در خط حمله، چنین چیزی عجیب بهنظر میرسد. تاکتیک اصلی در فوتبال ایران روی گرفتن تساوی یا برد حداقلی است و تیمها به هیچوجه به سراغ یک نمایش با طراوت نمیروند. شجاعت هم یکی از بزرگترین گمشدههای فوتبال در این سالها به شمار میرود. به جز این، کیفیت ناامیدکننده بسیاری از چمنها نیز روی این موضوع تأثیر زیادی دارد. پاکو خمز چند روز بعد از حضور در فوتبال ایران، مدعی شد تیکیتاکا بازی کردن روی این چمنها غیرممکن است. غیبت طولانیمدت تماشاگرها نیز از جذابیت و تعداد گلها کاسته است.
لیگ برتر فقدان مهرههای جذاب و ستارههای تعیینکننده در فاز هجومی را بهشدت احساس میکند. ستارههای جوان به محض چهرهشدن، با پیشنهادهای خارجی روبهرو میشوند و لیگ برتر را ترک میکنند. ستارههای درجه یک خارجی نیز بهندرت در خط حمله جذب میشوند. نتیجه این اتفاق کاهش قابلتوجه آمار گلزنی است. شاید حتی در این فصل عنوان آقایگلی به بازیکنی با گلهای یکرقمی برسد! بازیکنی که بدونشک با این آمار سزاوار بردن کفش طلای فوتبال ایران نیست. فوتبال ایران این روزها در حال راندن هوادارانش است؛ هوادارانی که تشنه بازی زیبا هستند اما همه چیزی که گیرشان میآید، دفاع فشرده و بازی چندلایه است. در این فوتبال همه تیمها باز بازیکردن و لذتبردن از بازی زیبا را فراموش کردهاند. این لیگ، به درجههای بالایی از کسلکنندگی رسیده و این اصلا نشانه خوبی بهحساب نمیآید.
یکشنبه 25 دی 1401
کد مطلب :
182824
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/NxYnL
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved