مریم اردبیلی از دغدغههای مادران شاغل میگوید
هیچ گنجی بدون سختی بهدست نمیآید
این پزشک و کارشناس امور خانواده، فرزندان متعدد را گنج یک خانواده میداند و معتقد است هر فرزند با به دنیاآمدن، رزق تربیتی خود را هم همراهش میآورد
نیلوفر ذوالفقاری
پزشکی، دکتری تخصصی آیندهپژوهی، سوابق کاری دولتی و غیردولتی، پژوهش و فعالیت در حوزه زنان، مشاور شهردار و مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران، همه اینها کافی است تا «مریم اردبیلی» را بهعنوان یک مدیر زن موفق بشناسیم. اما اهمیت تلاش و پشتکار این زن مدیر وقتی پررنگتر میشود که بدانیم او مادر 5فرزند است و در زندگی شخصی و خانوادگی خود هم وظیفه سنگین اما شیرین مادری را برعهده دارد. او معتقد است با تعیین اولویتها و برنامهریزی، زنان میتوانند همانقدر که مادران خوبی هستند، مدیران خوبی هم باشند.
بهنظر شما میان اشتغال و تحصیل خانمها، با وظایف خانوادگی منافاتی وجود دارد؟
چه مرد و چه زن، باید به زندگی خود اولویت بدهند، همه دویدنها و کارها برای زندگی کردن ماست. بچهدار شدن، نماد واقعی زندهماندن بشر و زندگی ماست و نمیتوان زندگی را برای کار کردن یا تحصیل تعطیل کرد. اگر تدبیر و برنامهریزی وجود داشته باشد، زنان میتوانند شغل، زندگی خانوادگی و تحصیل خود را همزمان مدیریت کنند.
شما چطور این مسیر را گذراندهاید؟ بهعبارت دیگر تاکنون با سختیها و چالشهای نقش مادر 5فرزند بودن و همسری مواجه نشدهاید؟
بعضی پیشفرضها را درباره این موضوع باید در ذهن مخاطب از بین ببرم. بهنظر من داشتن 5فرزند از شرایط تکفرزندی راحتتر است. براساس تجربه زیسته خودم و اطرافیان و مطالعات تطبیقیام، میتوانم بگویم تربیت تکفرزند بسیار دشوارتر است. ضمن اینکه هیچکدام از موفقیتهای انسان بدون تلاش و سختی بهدست نمیآید.
دغدغههای مالی در این سختیها چه جایگاهی دارند؟
وقتی در 18سالگی ازدواج کردم، ترم اول رشته پزشکی بودم. ما هم برای سالهای طولانی مستأجر بودیم و بهخاطر دارم که 13بار اسبابکشی کردیم. نمیخواهم شعاری صحبت کنم اما دشواریها و دغدغههای اقتصادی برای همه اعضای جامعه وجود دارد. واقعیت این است که برای بهدست آوردن گنج باید سختیهای زیادی را تحمل کرد و من، فرزندان متعدد را گنج یک خانواده میدانم.
بهنظر شما مادران چه دغدغه دیگری برای فرزندآوری دارند؟
بسیاری از مادران مثل من، دغدغه تامین نیازها و نان شب هم دارند، اما دغدغه مهمتر آنها، تربیت فرزند است. همه مادران نگران میزان زمانی هستند که باید از نظر جسمی و روحی برای فرزندشان بگذارند. خیلی اوقات نگران داشتن فرزندان بیشتر هستند چون معتقدند نمیرسند وظیفه مادری خود را درست انجام دهند. من معتقدم هر فرزندی که به دنیا میآید، رزق تربیتی خود را هم همراهش میآورد. من بهعنوان یک مادر، واسطه این رزق تربیتی هستم که از طرف خدا فرستاده شده است. فرزنددار شدن سخت است، اما خداوند در مسیر این سختی ما را میسازد و نعمتهای بیشتری شامل حالمان میکند.
بهنظر شما برای ایجاد تعادل میان نقشهای مختلف زنان در جامعه و خانواده چه باید کرد؟
باید جایگاه مادری، همسری و جایگاه زن را به درستی تعریف کنیم و اجازه بدهیم که زن برای انتخاب جایگاه ایدهآل تصمیم بگیرد. در ادامه نوبت به این میرسد که بعد از این تصمیمگیری، کارهایی را که لازم است برای رسیدن به اهداف این تصمیم انجام دهیم. نکته مهم این است که راهکار حل چالشهای اجتماعی، برگشتن به عقب و زمانی که زنان از سواد و تحصیلات عالیه محروم بودند نیست. تغییر نگرش و اصلاح دیدگاهها باید اتفاق بیفتد. مثلا در موضوع فرزندآوری، الگوهای موفق فرزندآوری باید معرفی شوند تا زنان از داشتن فرزندان نترسند. وقتی تصویری از مادران با چند فرزند نبینیم، ذهنیتی از یک خانواده با چند فرزند وجود ندارد. اگر این تصویر را ببینیم، نگرانیهایمان هم کمرنگ میشود.
در همه این سالها که در سمتهای مختلف حضور داشتید و فعالیت بیرون منزلتان زیاد بوده، چطور در میان نقش مادری و فعالیتهای شغلی و تحصیل تعادل برقرار کردید؟
مهم این است که اولویت خود را چه چیز بگذاریم. اولویت من همیشه فرزندانم بودند، نه اینکه همه کارهایم را تعطیل کنم تا به فرزندانم برسم. بهنظر من اگر مادری توان خاصی در خود ببیند و بتواند برای شکوفایی آن توان و کمک به جامعه کاری کند، باید آن کار را انجام دهد زیرا اگر انجام ندهد سرخوردگی و افسردگی ناشی از آن در تربیت فرزندان نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت و ما به مادران بانشاط برای تربیت کودکان نیاز داریم. اگر جایی احساس میکردم منافع و سلامت فرزندانم در خطر است، کمکارتر میشدم و تطبیق بیشتری با خانهداری ایجاد میکردم. عقیده داشتم مسیر زندگی باید بهطور طبیعی جریان داشته باشد و برای اینکه یک کاری را پیش ببرم نباید کار دیگری را رها کنم.
بهنظر شما چه موانعی برای فعالیت زنان در جامعه وجود دارد؟
واقعیت این است که در فضایی که زن بین دوگانه خانه یا جامعه مجبور به انتخاب یکی میشود، حتما چالشهای متعددی برای حضور فعالانه او در جامعه وجود دارد. مدل ساختار، قابلیتهای سیستم نهادی، مقررات و قوانین آنها و تعریف سنتی نقش زن و مادر در خانواده، بعضی از موانع حضور زنان در جامعه هستند. ارتقای نقش اجتماعی زن بهخاطر مادریاش ضرورت دارد، مادری که کنشگری اجتماعی دارد میتواند تأثیر جدی روی تربیت فرزند بگذارد اما مادری که تنها غرق در نقشهای سنتی و خدماتی خود است نه مطالعه میکند و نه اهمیتی به پیشرفت و ارتقای جامعه میدهد.
در شهرداری تهران چقدر از توانمندی زنان در جایگاههای مدیریتی استفاده میشود؟
در شهرداری، 12هزار نیروی زن کار میکنند که از این رقم، حدود 50نفر در جایگاههای ارشد مدیریتی هستند. مشخص است که به تعداد کافی خانمهای متخصص و توانمند برای تکیه زدن بر مسند مدیریت وجود دارد. شاید شرایطی فراهم شود تا بهصورت بهینه از توان همه این افراد استفاده شود تا بتوانند نقش مؤثرتری در شهر ایفا کنند. بهدنبال این هستیم که مدیریت شهری بخشی از شناخت و تصمیمگیری در مسائل را با کنشگری زنان انجام دهد. اشراف نگاه زنان، ارتقای سیستمهای مدیریتی و تحقق رویکرد تهران خانوادهمحور را سریعتر و راحتتر ممکن میکند و از طرف دیگر مسئلههای شهروندان هم با این رویکرد قابلحل است. رویکرد جدید شهرداری، خانوادهمحوری است که البته اجرایی شدن این رویکرد نیازمند یک تحول فرهنگی بزرگ است.
مدیران شهری چطور میتوانند زنان را در ایدهها و سیاستهای مدیریتی درنظر بگیرند؟
باید در همه سطوح خدمات شهرداری نگاهی ویژه به حوزه بانوان ایجاد و نهادینه شود؛ زنان و خانواده باید در همه حوزههای شهری از حملونقل و ترافیک، فضاسازی، زیباسازی و کارهای فرهنگی اجتماعی و... دیده شوند و درنظر گرفته شوند تا در برنامهریزیها و سیاستگذاریها، نیازهای زنان در شهر موردتوجه قرارگیرد. اگر مدیریت شهری قصد حل مشکلات شهر را دارد باید زنان را به شمار بیاورد. باید ببینیم از دید یک زن در یک محله شهر، چه مشکل شهریای دیده میشود که احتمالا از نگاه مدیران و مسئولان پنهان مانده است. مشارکت گرفتن از خود زنان برای حل مشکلات، مبتنی بر کنشگری زنان در شهر میشود.