تایپش کن
مریم ساحلی
نفس کشیدن زیر سقف لوازم تحریرفروشیها برای بسیاری از ما دلپذیر است. تماشای دفترها، دفترچهها و رنگدر رنگ انواع مداد و خودکار و خودنویسها ما را روانه سالهای درس و مشق و مدرسه میکند. سالهای دواندن مداد و خودکار بر گستره سپید کاغذها. فرقی نمیکند چند ساله باشیم، همیشه لمس یک برگ کاغذ سفید و مدادی تراشیده میل به نوشتن را در ما زنده میکند.
هر چند حالا سنگینی بار کلماتی که مینویسیم بیشتر بر دوش رایانهها و تلفنهای همراه است تا کاغذها. آنها که سن و سالی را پشت سر گذاشتهاند تا همین چند سال پیش فکرش را هم نمیکردند که تایپ کردن با این وسعت به زندگی روزمره آدمی راه یابد. برای بسیاری از آنها تایپ کردن یادآور کلاسهای ماشیننویسی است. کلاسهایی که زمانی، بسیاری از دختران پس از اتمام تحصیلات دبیرستان آن را پشت سر میگذاشتند تا در مسیر کاریابی بهکارشان بیاید. و باز باید گفت، تایپ در ذهن بسیاری از ما گره خورده به صدای تلق تلوق کلیدهای ماشین تحریر. ماشینهایی که حالا در موزهها، عتیقهفروشیها، سمساریها یا در میان یادگاریهای برجای مانده از بزرگان خانوادهای اهل فرهنگ و ادب میبینیم. ماشینهایی که تا بهخودشان آمدند دیدند صفحه کلیدهای الکترونیک نرم و سبک و بیسر و صدا و بدون نیاز به کاغذ با امکان ویرایش جایشان را گرفتهاند. واقعیت این است که تایپ کردن حالا بخشی از زندگی ماست. پیامهای کوتاه و بلند، ایمیلها، متنها و اظهارنظرهای ما در شبکههای اجتماعی در رده سادهترین کاربردهای تایپ در زندگی امروز آدمی بهشمار میآید. شاید آنها که برای نخستین بار، هشتم ژانویه را روز جهانی تایپ کردن، نامیدند هم، گمان نمیکردند، اینگونه نوشتن با چنین سرعتی، فراگیر شود. روز جهانی تایپکردن برای نخستین بار، سال ۲۰۱۱ در مالزی با هدف ترویج ارتباطات نوشتاری بین افراد جهان و افزایش دقت و سرعت آنان در این ارتباط نامگذاری و گرامی داشته شد. و اما اینک با وجود همه بهرهای که از تایپ میبریم و میدانیم نوشتن بر صفحات الکترونیک محاسن بسیار دارد؛ اما هنوز هم بعضی وقتها دلمان برای نوشتن با کاغذ و قلم در کنجی دنج، تنگ میشود.