زهره الهیان، رئیس کمیته حقوق بشر مجلس: دستگاه دیپلماسی در تبیین واقعیتهای کشور باید فعالتر عمل کند
حقوق بشر؛ طعمه سیاسی برای انزوای کشورها
حمیدرضا بوجاریان-روزنامهنگار
منشور حقوق شهروندی مدتهاست که رونمایی شده، اما هنوز سازوکاری برای اجرای آن در قالب طرح یا لایحه تدوین نشده تا مختصات این منشور جنبه عملی بهخود بگیرد. گرچه دولت در قالب لوایح مختلف، بخشهایی از مفاد این منشور را به شکل جزء به جزء به مجلس ارسال کرده است، اما زهره الهیان، رئیس کمیته حقوق بشر مجلس بر این باور است که دولت باید منشور حقوق شهروندی را در قالب یک لایحه به شکل مستقل به مجلس ارسال کند تا این منشور شکل قانون به خود بگیرد.
آذرماه سال95 منشور حقوق شهروندی مستند به اصل135 قانون اساسی رونمایی شد. بسیاری این منشور را منشوری مترقی در راستای حمایت و حفظ حقوق شهروندی دانستند. آیا عزمی برای پیگیری منشور حقوق شهروندی و تبدیل آن به قانون در مجلس و دولت وجود دارد؟
منشور حقوق شهروندی مدتهاست رونمایی شده است. این منشور میتواند سند بالادستی برای تدوین قوانین مرتبط با این حوزه باشد و قوانین دیگر ذیل این منشور تعریف شود. در ابتدای دولت سیزدهم، در نشستی که نمایندگان با رئیسجمهور داشتند، موضوع تدوین لایحه حقوق شهروندی را بهعنوان رئیس کمیته حقوق بشر مجلس مطرح کردیم و خواهان آن شدیم که لایحه حقوق شهروندی هرچه سریعتر از سوی دولت در قالب لایحه به مجلس ارسال شود. دغدغه رئیسجمهور نیز تدوین این لایحه است. رهبر معظم انقلاب نیز در نخستین دیدار نمایندگان دوره یازدهم مجلس با ایشان، ضرورت پیگیری و احیای حقوق عامه تأکید کردند که ترجمان حقوق شهروندی است که عمدتا تأکید بر این است مجلس باید به نوعی پیگیر منشور حقوق شهروندی و تبدیل شدن آن به قانون باشد. گرچه منشور حقوق شهروندی و تدوین آن کار مهمی بود، اما معتقدم منشور بهتنهایی کفایت نمیکند و دولت باید لایحه مربوط به آن را تنظیم و به مجلس ارائه کند؛ لایحهای که از سوی دولت ارائه میشود قاعدتا در مجلس به قانون تبدیل خواهد شد و این موضوع میتواند گام مهمی در احیای حقوق شهروندی باشد.
آقای رئیسی خود از قوه قضاییه به دولت رفتهاند و سازوکارهای قانونی را لازمه اجرای یک قانون موفق میدانند. چرا با وجود گذشت 8سال از رونمایی منشور حقوق شهروندی لایحه آن به مجلس ارسال نشده است؟
رونمایی از منشور حقوق شهروندی در دوره دوم آقای روحانی انجام شد، اما اینکه باید لایحه آن به مجلس ارسال شود در آن تردیدی نیست. اینکه چرا هنوز این لایحه به مجلس ارسال نشده است را شاید بتوان ناشی از تعدد لوایح ارسالی دولت برای تصویب به مجلس دانست. این مسئله ممکن است دلیل تأخیر ارائه این لایحه باشد، اما موضوع قابلتوجهی که نباید آن را فراموش کرد، این است که هم دولت و هم نمایندگان مردم در مجلس، اجزای منشور حقوق شهروندی را در قالب طرح یا لایحه در مجلس پیگیری کرده و به قانون تبدیل کردهاند که اکنون لازمالاجراست. بهنوعی میتوان گفت بخشی از اهداف منشور حقوق شهروندی در این قالب در حال پیگیری است؛ بهعنوان نمونه قانون جهش تولید مسکن، قانون تسهیل کسبوکار، حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و مانند آن را داریم که به قانون تبدیل شده و هرکدام از آنها از اجزای منشور حقوق شهروندی است که به اجرای حقوق عامه و رعایت حقوق شهروندی کمک میکند.
منتقدان این روش بر این باورند که تکهتکه کردن منشور حقوق شهروندی به عاملی برای تضعیف آن تبدیل شده است؛ درحالیکه بررسی آن در قالب یک لایحه میتوانست بهتر باشد.
ارائه جزء به جزء قوانینی که در منشور حقوق شهروندی وجود دارد فینفسه بد نیست، اما نباید نافی ارسال لایحه حقوق شهروندی از سوی دولت به مجلس شود. در قالب لایحه حقوق شهروندی همه موارد حقوق عامه، حقوق بشر و حقوق شهروندی باید دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد، اما اینکه به شکل جزء به جزء به اجزای منشور حقوق شهروندی ورود شده باشد و این اجزا در کمیسیونهای تخصصی مجلس در قالب طرح یا لوایح مجزا بررسی شوند نیز مزیتهایی ازجمله دقت و پیگیری کمیسیونهای تخصصی مجلس درباره چگونگی اجرای قانون از سوی دولت است. بنابراین این شکل از تصویب قوانین مرتبط با حقوق شهروندی از کیفیت این قانون کم نمیکند، بلکه میتواند بهقوت بیشتر آن نیز کمک کند.
در چند ماه اخیر جمهوری اسلامی ایران در مجامع بینالمللی مورد هجمههای سنگینی به بهانه حقوق بشر قرار گرفته است. چرا از ظرفیتهایی مانند سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدمتعهد برای تبیین واقعیتهای حقوق بشر در ایران بهخوبی استفاده نکردیم؟
بله. این موضوع حائزاهمیت است. ضرورت دارد از این ظرفیت و امکاناتی مانند آن برای تبیین و ترویج واقعیتهای حقوق بشر در ایران استفاده شود. در این راستا، اخیرا هم دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه و هم بنده بهعنوان رئیس کمیته حقوق بشر مجلس در سفر به نیویورک با نمایندگان کشورهای مختلف نشستهایی داشتیم. نمایندگان برخی از این کشورها اعلام کردند این موضوعات برای آنان تازگی ندارد و در کشور آنان هم آمریکا چنین سناریوهایی را طراحی و پیاده کرده است. نمایندگان کشورهای مستقل تأکید داشتند آشوبهایی که در ایران در حال وقوع است سناریویی از پیش طراحی شده از سوی آمریکا و کشورهای غربی است. غرب این سناریو را عمدتا برای کشورهایی که تابع سیاستهای زورمدارانه آمریکا نیستند، اجرا میکند و نمایندگان این کشورها نیز بر آن اتفاقنظر داشتند. برخی دیگر از کشورها هم تأکید داشتند که باید به طور مستمر وقایع ایران اطلاعرسانی شود و اجازه داده نشود که اخبار صرفا از طریق رسانههای غربی بازتاب پیدا کنند. در این باره، ستاد حقوق بشر قوه قضاییه حدود 24مورد از واقعیتهای وقایع آشوبها و اغتشاشات در ایران را برای نمایندگیهای کشور در سراسـر جهان ارسال کرد و از آنان خواست این موارد را به اطلاع مسئولان دولتهای مختلف برسانند. نکته این است که این گزارشها بهدست مسئولان کشورهای غربی، شورای حقوق بشر، کمیساریای عالی و دیگران رسید، اما به هیچیک از این گزارشها توجه نشد و در قطعنامه هم اشارهای به مفاد این گزارشها نشد. این موضوع نشان میدهد سازوکارهای حقوق بشری تبدیل به ابزاری برای رسیدن برخی کشورهای غربی به مطامع سیاسی شده است و آنان با وجود دریافت مستندات کافی خود را به خواب زدهاند و دنبال مقاصد خود هستند.
بهنظر میرسد ظرفیت اتحادیه بینالمجالس نیز برای اقناع افکارعمومی در کشورهای مختلف مورد غفلت واقع شده است.
البته من عضو اتحادیه بینالمجالس نیستم، اما با پیگیریهایی که در این زمینه انجام شده و به شکل کلی با اداره کل بینالملل مجلس مطرح کردیم باید از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی درخصوص مباحث حقوق بشری و تبیین آن در ایران کمک گرفته شود.
این درست است که اقداماتی در سطوح بینالمللی از سوی ایران برای تبیینگری انجام شده است، اما بهنظر میرسد نمایندگیهای ایران در کشورهای دیگر آنطور که باید و شاید وارد موضوع نشدهاند و به شکل منفعلانهای با ماجرا برخورد کردهاند. آیا این نقد را به عملکرد سیاست خارجی کشور وارد میدانید؟
این انتقاد بجایی است. اخیرا با وزیر امور خارجه نیز صحبت داشتم و این گلایه را طرح کردم که هم وزیر و هم سفرای ما در کشورهای مختلف باید نشستهای خبری برای تبیین واقعیتهای کشور داشته باشند. سفرا هم باید در مجامع مختلف حضور یابند و حقایق موجود در ایران را به مردم کشورهای دیگر منتقل کنند و اطلاعات و روشنگریها را نزد مقامات کشورها داشته باشند. اخیرا وزیر خارجه نشست خبری داشتند و توضیحات مفصلی را ارائه کردند، اما این کفایت نمیکند و باید در بحث تبیین و روشنگری به شکل جدیتری عمل کنند. سفرای ما باید از این انفعال خارج شوند و باید مطالبه جدیتری برای تقویت عملکرد وزارت امورخارجه داشت. فکر میکنم عملکرد کنونی متوسط بوده است. با توجه به طراحی توطئه انزوای ایران در عرصه بینالملل، تحرک دستگاه سیاست خارجی کشور باید بیش از این میبود.