با بیژن خراسانی که از قدیمیترین گزارشگران ورزشی تلویزیون است
گزارشگر باید راوی حقیقت باشد
مهرداد رسولی
بسیاری از مخاطبان پرتعداد برنامههای ورزشی تلویزیون، بیژن خراسانی را بهواسطه اجرای برنامه «هنرهای شرقی» و گزارش مسابقات ورزشهای رزمی میشناسند. خراسانی از پیشکسوتان و به قول معروف موسپیدکردههای عرصه گزارشگری است و صدای او برای مردم یادآور روزهای خوب تکواندو و چند رشته ورزشی دیگر است. حدود 36سال قبل، وقتی مدیران گروه ورزش تلویزیون تصمیم گرفتند مسابقات تکواندو را پخش کنند، بیژن خراسانی جزو نخستین گزارشگرهایی بود که با لحنی آرام یکی از پربرخوردترین ورزشهای رزمی را گزارش کرد. او در این سالهای طولانی بسیاری از مسابقات ورزشی؛ از وزنهبرداری و موتورسواری و اتومبیلرانی گرفته تا ورزشهای زمستانی مثل اسکی را گزارش کرده اما تخصصش در گزارش مسابقات تکواندو است و مدرک مربیگری و داوری تکواندو را دارد. با استاد بیژن خراسانی که از معدود بازماندههای نسل قدیمی گزارشگران ورزشی است درباره سالهای طولانی فعالیتش در حرفهای گزارشگری گفتوگو کردهایم.
بیشتر گزارشگران ورزشی در خاطراتشان به این موضوع اشاره میکنند که عشق به گزارشگری از نوجوانی در وجودشان بوده است. شما چطور به این حرفه علاقهمند شدید؟
بگذارید این سؤال را با ذکر یک خاطره جواب بدهم. وقتی کلاس ششم بودم یک معلم داشتیم بهنام خانم پروانه که بسیار معلم دلسوزی بود. او یکبار به ما موضوع انشا داد و از آنجا که دانشآموز زرنگی نبودم، بدون اینکه انشا را نوشته باشم سر کلاس رفتم اما برای اینکه معلم متوجه نشود دفتر سفید را باز کردم و بهطور بداهه انشا خواندم. آن روز همکلاسیها مرا لو دادند اما خانم پروانه نمرهام را داد و از من خواست دیگر چنین کاری نکنم. این اتفاق برایم مثل جرقهای بود و از آن به بعد هر جا کم آوردم سعی کردم از حافظهام کمک بگیرم.
از همان موقع بهکار گزارشگری علاقهمند شدید؟
آن موقع دوست داشتم دوبلور شوم اما امکانش مهیا نشد.
بیشتر تحتتأثیر کدامیک از دوبلورهای معروف آن سالها بودید؟
کار خیلی از دوبلورها را میپسندیدم اما صدای جلال مقامی برایم چیز دیگری بود. واقعاً صدایش شنیدنی بود و وقتی برنامهای مثل دیدنیها را اجرا میکرد محو صدایش میشدم. دوست داشتم مثل آقای مقامی دوبلور خوبی شوم اما پدرم مخالفت میکرد. خب آن موقع پدر و مادرها دوست داشتند فرزندشان دکتر یا مهندس شود و حرفه صداپیشگی چندان شناخته شده نبود.
هدف بعدیتان گزارشگری بود یا بهطور اتفاقی وارد این حرفه شدید؟
بعد از دوبلوری هدف بعدیام ورود به عرصه گزارشگری بود. در سالهای جوانی که تکواندو کار میکردم، تلویزیون هم دو شبکه یک و دو را داشت که برنامه ورزش و مردم از شبکه یک پخش میشد. همان موقع فدراسیون تکواندو تازه تأسیس شده بود و تکواندوکاران ایرانی به مسابقات بینالمللی اعزام میشدند. این داستانها به ابتدای دهه 60مربوط میشود که به جای تکواندو روی تابلو مینوشتند «کاراته کرهای» و اصلاً کسی نمیدانست تکواندو یک رشته ورزشی پرطرفدار است اما فدراسیون تکواندو در سال 1365تأسیس شد و تلویزیون هم تصمیم گرفت مسابقات آن را پوشش بدهد. من هم کار گزارشگری را از همان سال و با گزارش مسابقات تکواندو شروع کردم.
نخستین مسابقه تکواندو را که از تلویزیون پخش شد، شما گزارش کردید؟
قبل از من چند مسابقه را آقای حمید کلجی که خودش از استادان تکواندو بهحساب میآمد گزارش کرده بود اما برای ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و نوبت به من رسید که مسابقات این رشته را در تلویزیون گزارش کنم.
سابقه فعالیت در تکواندو کارتان را راحت میکرد. این موضوع چقدر کمک کرد تا بهعنوان گزارشگر تخصصی تکواندو در تلویزیون جا بیفتید؟
اصطلاحات ورزشی و نام فنون تکواندو را میدانستم اما بهنظرم کار گزارشگری صرفاً به اطلاعاتی از این دست محدود نمیشود. گزارشگری یک امر ذاتی و البته احساسی است. یک گزارشگر خوب باید خودش را جای ورزشکار بگذارد تا بتواند حس خوبی به مخاطب القا کند وگرنه همه میتوانند یک مسابقه ورزشی را گزارش کنند. گزارشگر باید راوی خوبی هم باشد و حقیقت را برای مخاطب روایت کند نه اینکه با القاب و تعاریف اغراقآمیز به ورزشکار صدمه بزند. متأسفانه بهخاطر نوع مدیریت گزارشگران صدا و سیما تا حدودی از روایت حقیقت دور شدهایم.
شما از معدود گزارشگران ورزشی هستید یا تنها گزارشگری هستید که چند رشته ورزشی را گزارش میکنید. درست است که میگویند بیژن خراسانی از این نظر رکورددار است؟
من در 11رشته ورزشی مدرک داوری و مربیگری دارم که برخی از این ورزشها را گزارش نمیکنم اما در یک رشته ورزشی اصلاً کار نکردهام اما مسابقات آن را گزارش میکنم که آن رشته وزنهبرداری است. وقتی وزنهبرداری ایران بعد از سالها موفق شد در مسابقات جهانی مدال بگیرد، آقای صافی که مدیر شبکه 3تلویزیون بود از من خواست مسابقات وزنهبرداری را گزارش کنم. در جواب مدیر شبکه گفتم به وزنهبرداری اشراف لازم را ندارم. آقای صافی هم گفت این همه رشته ورزشی را گزارش کردهای و میتوانی وزنهبرداری را هم گزارش کنی.
بین تکواندو و ورزشهای دیگری مثل موتورسواری و اتومبیلرانی تفاوتهای زیادی وجود دارد. چطور میشود گزارش مسابقات تکواندو، فرمول یک و موتوجی پی را هم گزارش کرد؟
گزارش مسابقات اتومبیلرانی در نخستین سالهایی که مسابقات آن از تلویزیون پخش میشد کار سادهای نبود. وقتی شبکه 3تلویزیون تازه افتتاح شده بود فقط صحنههایی از حوادث مسابقات موتورسواری و اتومبیلرانی همراه با موزیک ورزشی پخش میشد اما از یک جایی بنا شد مسابقات این دو رشته ورزشی با صدای گزارشگر از تلویزیون پخش شود. بعد هم یکسری مجله تهیه کردیم تا اسم موتورسوارها و اتومبیلرانهای خارجی را یاد بگیرم و مسابقاتش را درست گزارش کنم. سال 1373بود که نخستین مسابقه موتورسواری با صدای من از تلویزیون پخش شد. قبل از من استاد مسعود اسکویی به ورزشگاه آزادی میرفت و مسابقات موتورسواری را برای رادیو گزارش میکرد.
گزارشگری کار پراسترسی است و یک گزارشگر فرصتی برای جبران اشتباه ندارد اما روی دیگر سکه این است که میلیونها نفر صدایتان را میشنوند و گزارشهای خوب در ذهن مردم میماند. در این سالهای طولانی با چه نوع واکنشهایی از طرف مردم مواجه شدهاید؟
مردم خیلی لطف دارند و این تنها چیزی است که از سالها فعالیت در کار گزارشگری برای ما میماند. حتی وقتی در اماکن عمومی با مردم مواجه میشوم و از گزارشهایم ایراد میگیرند از روی لطف است. یکی از شانسهای من این است که معمولاً با اتوبوس بیآرتی به محل کارم رفتوآمد میکنم و در طول مسیر با مردم همکلام میشوم. خیلی اوقات مردم میگویند چرا از فلان کلمه یا فلان جمله استفاده کردی و با هم تبادل نظر میکنیم. چه اشکالی دارد که از مردم یاد بگیریم؟
طی چند سال اخیر پای گزارشگران جوان به تلویزیون باز شده اما مردم هنوز با صدای برخی از آنها ارتباط برقرار نکردهاند و به قول معروف صدایشان به دل نمینشیند. کیفیت کار نسل جدید گزارشگران تلویزیون را چطور ارزیابی میکنید؟
در این 35سال که بهعنوان گزارشگر در تلویزیون کار کردهام دورههای آموزشی مختلفی برای ما گذاشتند و اجبار بود که در این دورهها شرکت کنیم. حتی وقتی شبکه 3کارش را شروع کرد از من و برخی گزارشگران قدیمیتر مثل آقای عنایت آتشی و استاد حصیبی که در شبکه 2کار میکردند، تستهای مختلفی گرفتند تا صلاحیتمان برای گزارش مسابقات ورزشی که قرار بود از شبکه 3پخش شود، مورد تأیید قرار بگیرد. الان از آن دورههای آموزشی خبری نیست و داشتن یکسری اطلاعات پیش پاافتاده اینترنتی برای گزارش مسابقات ورزشی کفایت میکند. بهنظرم نسل جدید گزارشگران تلویزیون باید آموزش ببینند.
از بین گزارشگران نسل جدید کار کدامشان را میپسندید؟
صدای گزارشگران جدید را نمیشنوم چون برخی از آنها صدای دیگران را تقلید میکنند. الان رادیو گزارشگران بهتری دارد و چند گزارشگر جوان آمدهاند که نامشان را نمیدانم اما صدای خوبی دارند و کارشان را بلدند. در بخش بانوان هم گزارشگران خوبی داریم که مسابقات بانوان را از رادیو برای مردم گزارش میکنند. البته هادی عامل هم گزارشگر خوبی است و بهخاطر الفاظ خاصی که بهکار برد خودش را بالا کشیده است.
از بین گزارشگران قدیمی چطور؟
از بین قدیمیها استاد عنایت آتشی و مرحوم حصیبی و اسماعیل خرسندل برایم الگو بودند. آنها ازجمله گزارشگرانی بودند که وقتی نقد میکردند کسی نمیتوانست بگوید به اشتباه نقد کردهاند.