• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 24 آذر 1401
کد مطلب : 180159
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/An6nl
+
-

پشت پای بن‌سلمان به میراث عبدالعزیز

اقدامات اخیر ولیعهد سعودی در مقابل آمریکا، ناقض مفاد پیمان کوئینسی است که بعد از جنگ جهانی دوم بین ملک عبدالعزیز و روزولت به امضا رسید

گزارش 1
پشت پای بن‌سلمان به میراث عبدالعزیز

عربستان سعودی چند دهه است که یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در خاورمیانه به شمار می‌رود. براساس پیمانی موسوم به «کوئینسی» که در سال 1945 میان دو کشور امضا شد، واشنگتن اعلام کرد که در ازای ارائه تضمین از سوی عربستان برای تأمین نفت مورد نیاز آمریکا، از خاندان حاکم آل سعود حمایت بی‌قید و شرط می‌کند. با گذشت 77سال از این پیمان، تردیدهای جدی درباره بقای آن وجود دارد.
در میانه جنگ اوکراین، غرب نفت روسیه را تحریم کرد و همزمان، چشم امیدش به عربستان بود تا با افزایش تولید، مانع رشد قیمت نفت شود؛ خواسته‌ای که در میان ناباوری، با مخالفت ریاض روبه‌رو شد. پس از آن، امضای توافقنامه امنیتی استراتژیک با چین، رقیب جدی آمریکا در عرصه بین‌الملل، باعث شده تا برخی این پرسش را مطرح کنند که آیا توافق کوئینسی به پایان راه رسیده است؟
چهاردهم فوریه 1945هنگامی‌که «فرانکلین روزولت» رئیس‌جمهور وقت آمریکا، از کنفرانس یالتا که برای تعیین نقشه جهان بعد از جنگ تشکیل شده بود باز می‌گشت، ملک عبدالعزیز آل‌سعود بنیانگذار پادشاهی عربستان سعودی را برای ملاقاتی خصوصی فراخواند؛ دیداری که در ناو جنگی «یواس‌اس کوئینسی» در کانال سوئز انجام شد. پیمان امضا شده میان دو طرف، از نام همین ناو گرفته شد. اعتبار پیمان اولیه 60سال تعیین شده بود. پیمان کوئینسی سپس در سال 2005، در دوره ریاست‌جمهوری جورج بوش برای 60سال دیگر تمدید شد.
روابط دو کشور برای سال‌های متمادی حسنه بود تا اینکه در سال 2017محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی شد. جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا در ژانویه 2021وارد کاخ‌سفید شد و رهبر جوان عربستان را نادیده گرفت. بایدن در طول مبارزات انتخاباتی خود بارها متعهد شد بن‌سلمان را که از سوی سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) متهم شده بود که به‌طور مستقیم در قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار واشنگتن‌پست، دست داشته مجازات کند. برهمین اساس بایدن اصرار داشت که فقط با شخص سلمان، پادشاه عربستان و پدر محمد بن‎سلمان صحبت کند.
بایدن همزمان جنبش انصارالله یمن را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرد که خشم بن‌سلمان را برانگیخت. شاهزاده سعودی تلاش کرد تا با نزدیک‌تر‌شدن به روسیه و چین به این اقدام دولت آمریکا واکنش نشان دهد. مخالفت با درخواست آمریکا برای افزایش تولید نفت، قدم بعدی بن سلمان بود. برخی رسانه‌ها حتی گزارش دادند که ولیعهد سعودی حاضر نشده دراین رابطه تماس‌های جو بایدن را پاسخ دهد. موضع سرسختانه ولیعهد سعودی سرانجام باعث شد که بایدن شخصا عازم منطقه شده و به عربستان برود. رئیس‌جمهور آمریکا با این سفر عملا از مواضع پیشین خود مبنی بر لزوم تنبیه بن‌سلمان و تبدیل کردن پادشاهی سعودی به یک کشور منفور عقب‌نشینی کرد. میدل‌ایست مونیتور می‌نویسد: «این سفر چرخشی استراتژیک بود که نشان داد آمریکا پس از پشت کردن به خاورمیانه و نگاه به خاور دور، بار دیگر به این منطقه بازگشته است؛ تغییری که یکی از دلایلش پیامدهای ژئواستراتژیک جنگ روسیه و اوکراین و تهدید امنیت و انرژی در اروپا بود.»
رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سفر به عربستان تأکید کرد که واشنگتن قصد ندارد که از خاورمیانه دور شده و خلاءای را ایجاد کند که توسط کشورهایی چون روسیه و ایران پر شود. با این حال ولیعهد سعودی که استقبال چندان گرمی هم از جو بایدن نکرده بود در نهایت درخواست واشنگتن را رد کرد و رئیس‌جمهور آمریکا ناامیدانه عربستان را ترک کرد.
اما آنچه بایدن را عمیقا غافلگیر کرد موافقت عربستان سعودی با توافق روسیه و اوپک‌پلاس مبنی برکاهش چشمگیر تولید نفت بود. به‌نظر می‌رسید خبر این توافق که در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا منتشر شده بود، آن‌هم در شرایطی که دولت بایدن برای حفظ موقعیت سیاسی خود در داخل به ثبات بازارهای انرژی نیاز داشت، چندان تصادفی نبود. برخی ناظران حتی این گمانه‌زنی را مطرح کردند که کاهش تولید نفت ضربه‌ای بود که دولت سعودی به شخص رئیس‌جمهور آمریکا وارد کرد.
سفر اخیر «شی جین‌پینگ» رئیس‌جمهور چین، به ریاض هم یکی دیگر از چالش‌های بایدن با ریاض بود. محمد بن‌سلمان طی مراسمی ویژه از رئیس‌جمهور چین استقبال کرد؛ استقبالی به‌مراتب مجلل‌تر از استقبال از رئیس‌جمهور آمریکا. میدل‌ایست‌ مونیتور نوشته: «در شرایطی که دست دادن بن‌سلمان و شی حداقل 10 ثانیه به طول انجامید، بایدن مجبور بود با یک احوالپرسی نه چندان گرم از سوی بن سلمان کنار بیاید.»
در این میان امضای توافقنامه مشارکت استراتژیک عربستان سعودی و چین، آمریکا را خشمگین کرده است؛ به‌طوری که کاخ‌سفید اعلام کرد؛ سفر رئیس‌جمهوری چین به ریاض بخشی از تلاش‌های پکن برای گسترش نفوذ خود در جهان است. گرچه آمریکا در تلاش برای کاستن از اهمیت سفر شی اعلام کرد که چندان از این دیدار غافلگیر نشده، اما صداهایی که از واشنگتن شنیده شد حاکی از آن بود که این سفر به چالشی در روابط آمریکا و چین و سایر متحدان واشنگتن ازجمله عربستان سعودی تبدیل خواهد شد.
برخی تحلیلگران معتقدند که بن‌سلمان با رد درخواست آمریکا برای افزایش تولید نفت و در عوض پذیرش توافق امنیتی استراتژیک با چین، نخستین گام برای نقض توافق تاریخی پدربزرگش با روزولت را برداشته است؛ اقدامی که از سوی آمریکا نیز با گام‌های امنیتی نه چندان مؤثر پاسخ داده شده است. خارج کردن سیستم دفاع موشکی پاتریوت از عربستان و محدودیت در فروش تسلیحات پیشرفته به این کشور، بخشی از این اقدامات است. در این شرایط این سؤال تردیدآمیز درباره ادامه حیات پیمان کوئینسی جدی‌‌تر از همیشه است.

مکث
روزولت، اسرائیل و کوئینسی

 محور دیدار فرانکلین روزولت با ملک عبدالعزیز آل‌سعود در فوریه 1945 روی عرشه ناو یواس‌اس کوئینسی، روابط دوجانبه میان آمریکا و عربستان بود. آمریکا نفت عربستان را می‌خواست و عربستان هم حمایت نظامی آمریکا را. اما رئیس جمهور وقت آمریکا فرصت را غنیمت شمرد و در همان دیدار خاص، مسئله تشکیل رژیم اسرائیل در سرزمین‌ فلسطین را با عبدالعزیز مطرح کرد. او خواستار حمایت عربستان از مهاجرت یهودی‌ها به سرزمین فلسطین بود. مفاد پیمان کوئینسی آن زمان محرمانه ماند اما به نظر می‌رسد عبدالعزیز دست کم در مورد فلسطین، روزولت را ناامید کرده بود.  
رژیم صهیونیستی ۳سال بعد با حمایت انگلیس و آمریکا با غصب سرزمین فلسطین تشکل شد. صهیونیست‌ها طی دهه‌های بعد، در سایه همین حمایت‌ها مناطق تحت کنترل خود را توسعه دادند و آوارگی فلسطینی‌ها را رقم زدند.


تحلیل
تشدید واگرایی ریاض-واشنگتن

امیل هوکایم، تحلیلگر مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک :
تنش‌های آمریکا و عربستان‌سعودی زمانی عیان شد که ریاض درخواست واشنگتن برای افزایش تولید نفت را رد کرد. سپس اوپک‌پلاس به رهبری روسیه از کاهش تولید نفت خبر داد. همراهی ریاض با این تصمیم آن هم پس از سفر جنجالی جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا، برای ترغیب عربستان‌سعودی به افزایش تولید نفت، بسیاری را بر آن داشت که بگویند ریاض در جهت منافع روسیه و جمهوری‎خواهان در آمریکا کار کرده است؛ به‌ویژه آنکه گمانه‌زنی‌ها در آمریکا بر سر موج قرمز و پیروزی قاطع جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای جدی بود. کاهش تولید نفت و افزایش قیمت انرژی در آمریکا می‌توانست برای دولت بایدن بسیار هزینه‌ساز باشد. به‌نظر می‎رسد تشدید واگرایی استراتژیک میان آمریکا و عربستان بر سر طیف گسترده‌ای از اختلافات از ایران و جنگ یمن گرفته تا رقابت‌های بین‌المللی باعث شده که شکاف میان آنچه متحدان از یکدیگر انتظار دارند و آنچه طرفین به همدیگر پیشنهاد می‌کنند به‌طور فزاینده‌ای افزایش یابد.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید