با «افشین سنگچاپ»، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر
کمبود تماشاچی تئاتر را کمرنگ کرده است
سعیده مرادی
«افشین سنگچاپ» از بازیگران فعال و باسابقه سینما و تلویزیون، فیلمها و سریالهای ماندگار و پربینندهای را در کارنامه هنریاش دارد که ازجمله آنها میتوان به «چاق و لاغر» و «قصههای تابهتا» در ژانر کودک و نوجوان، «قطار ابدی» و «متهم گریخت» و «پایتخت» در ژانر طنز و همچنین «بچه مهندس» در تلویزیون و سریال «آفتابپرست» در شبکه نمایش خانگی اشاره کرد. «سنگچاپ» علاوه بر بازیگری، دستیار کارگردان و بازیگردانی را هم در رزومه کاری و هنری خودش دارد. او ازجمله بازیگران تحصیلکرده سینما و تلویزیون است. «سنگچاپ» از سال ۱۳۶۹ کارش را در تلویزیون آغاز کرده و آخرین کار او در صدا و سیما به رمضان ۱۴۰۱ و سریال «خوشنام» برمیگردد. با این بازیگر سینما و تلویزیون که در اغلب ژانرها و کاراکترها نقشآفرینی کرده است به گفتوگو نشستهایم.
بازیگری را از چه زمانی و از چه سنی شروع کردید؟
از کودکی زیاد به تئاتر میرفتم و خیلی زود به آن فضا دلبسته شدم. تا اینکه کمکم به هنر نمایشی علاقهمند شدم و تمرین نمایش را از دوران نوجوانی و زمانی که ۱۴ سالم بود، شروع کردم. پدرم هم مرا در این مسیر بسیار تشویق کرد. سال ۶۲ به مدرسه هنر و ادبیات رفتم و بهطور جدیتر بازیگری را ادامه دادم. پایاننامهام سریال «ما میتوانیم» بود. از سال ۶۵ هم در سینما و تئاتر فعالیتم را شروع کردم.
با چه کارهایی بین مردم شناخته شدید؟
من بیشتر با برنامههایی مانند «النگ و دولنگ» و «چاق و لاغر» که جزو کارهای ابتدایی من بودند بین مردم شناخته شدم.
جایگاه فعلیتان را در این عرصه دوست دارید؟ آیا از خودتان در فعالیتهای هنریتان راضی هستید؟
هم بله و هم خیر. دوست دارم بیشتر پیشرفت کنم و به موقعیتهای بهتری دست پیدا کنم که لازمه این کار کشف راههای بهتر و تلاش بیشتر است. درخصوص رضایت از کارهایم هم باید بگویم از عملکرد خودم در حوزه کارگردانی راضی نیستم. چون چند تله فیلم ساختم که کارهای خوبی از آب درنیامدند. البته ضعف کارها نتیجه کمبود امکانات بود. تهیهکننده همراهی لازم را نداشت و تجهیزات لازم و عوامل مورد نظر که دوست داشتم با آنها همکاری داشته باشم و بهترینها در نوع خود هستند را در اختیار نداشتم.
شما در تئاتر هم فعالیتهای زیادی داشتهاید، بهنظر شما کار در تئاتر بهتر است یا سینما و چرا امروزه اغلب بازیگران کمتر به سراغ تئاتر میروند؟
در گذشته شاید اولویتبندیهایی برای انتخاب تئاتر و سینما وجود داشت اما امروزه اینطور نیست و هر کدام تأثیر خود را دارد و در سالهای اخیر اتفاقات درخشانی در ۲ حوزه به وقوع پیوسته است. هماکنون هر کدام از آنها مخاطب خود را دارند و اینکه به سینما برویم یا تئاتر کاملاً سلیقهای است. درخصوص اینکه چرا بازیگران کمتر به سراغ تئاتر میروند هم باید بگویم که چون فضای تئاتر جوابگوی زندگی بازیگران نیست همین مسئله باعث میشود که آنها به تلویزیون و سینما گرایش بیشتری پیدا کنند و ارتباطی که بازیگر در تلویزیون و سینما با مخاطب برقرار میکند گستردهتر است.
بسیاری معتقدند که امروزه تئاتر کمرنگ شده است. بهنظر شما دلیل این امر چیست؟
اینکه تئاتر کمرنگ یا پررنگ باشد ارتباط مستقیمی با جامعه دارد. یکی از مشکلات اساسی تئاتر در جامعه امروز کمبود تماشاچی است. حتی اگر کارهای قوی و ماندگاری هم روی صحنه بروند، اما اگر تماشاچی نداشته باشد باعث میشود که تئاتر کمرنگ جلوه کند. بنابراین سرمایهگذاران کمتری هم به سراغ تئاتر رفته و ترجیح میدهند که بیشتر بهدنبال سرمایهگذاری برای ساخت فیلمهای سینمایی که مخاطبان بیشتری دارند باشند.
بازیگری را بیشتر دوست دارید یا کارهای پشت صحنه مانند بازیگردانی، دستیار کارگردانی و...؟
بازیگری، کاری کاملاً خلاقانه است. کارهایی که من پشت صحنه انجام میدهم بیشتر تکنیکی و علمی است و به نوعی زندگی من است، اما فقط شغل و حرفه بهحساب میآیند اما بازیگری فراتر از حرفه و شغل است و با تار و پود من آمیخته شده و برایم یک کار دلی است.
غیر از بازیگری و کارهای پشت صحنه دوست دارید در این مسیر به کجا برسید؟
من بهشدت بهدنبال کارگردانی هستم. در این راه هم با کارگردانهای بزرگ کار کردهام و حین کار سعی کردهام تا از آنها چیزهای بسیاری یاد بگیرم.
آیا آدم نقدپذیری هستید و چقدر نقدهایی که در مورد بازیهایتان گفته میشود، برایتان مهماند؟
آدم نقدپذیری هستم، البته نقدی که واقعاً نقد باشد و نه غرضورزی. در مجموع آدمی که حرفهای باشد و حرفهای زندگی میکند با نقد و گفتمان باید همراه باشد. مخاطبان تلویزیون، خیلی خوب ما را میبینند و نقد میکنند و اگر این نقدها نباشد ما هرگز نمیتوانیم خودمان را ویرایش کنیم. گاهی همین نقدهاست که باعث پیشرفت میشود.
کارهایی که قبول میکنید، بیشتر از روی دوستی و رفاقت است یا جذابیت نقش؟
البته همیشه هم اینطور نبوده است. اما بعضاً پیش آمده که خیلی از دوستان به من لطف داشتهاند و من نتوانستهام به آنها نه بگویم اما اگر نقش و خود کار ضعیف باشد هرگز نمیپذیرم، حتی اگر با همه عوامل رفاقت داشته باشم.
اغلب دوست دارید در چه ژانری بازی کنید و اولویتهای شما برای انتخاب نقش چیست؟
من اغلب در نقش منفی و طنز بازی میکنم و تاکنون نقش جدی را تجربه نکردهام و تجربه هم نخواهم کرد، چون نه این نوع را دوست دارم و نه با من جور است. درخصوص انتخاب نقش هم باید بگویم که از مهمترین اولویتهای من برای انتخاب یک نقش تأثیرگذاری آن است. یک نقش باید برای مردم باورپذیر باشد و زمانی که باورپذیر شد میتوان گفت که انتخابی درست بوده و میتواند
تأثیرگذار باشد.
از نقشهایی که تا به حال بازی کردهاید، راضی هستید؟
از همه آنها خیر. اما به واسطه هر کدام از آنها به تجربه تازهای دست پیدا کردهام که همین موضوع برایم ارزشمند بوده است.
کار خوب از نظر شما چه معنا و مفهومی دارد؟
کار خوب، کاری است که معنا داشته باشد و انسانیت را نشان دهد، حالا در هر ژانری که میخواهد باشد، فرقی نمیکند. روشن کردن مسائل انسانی از مهمترین دغدغههای من برای انتخاب کارهایم است.
برای ارتباط بهتر با یک نقش چه کارهایی انجام میدهید؟
پس از خواندن فیلمنامه و تجزیه و تحلیل آن با نویسنده و کارگردان که مهمترین رکن برای ارتباط بازیگر با نقش هستند، مشورت میکنم و در طول روخوانی هم به مرور به زوایای پنهان نقش دست مییابم. بعد هم که تمرین و اجراست که به باورپذیرتر شدن نقش کمک میکند.
شما تاکنون آثار زیادی را در کارنامه کاری خود ثبت کردهاید، از میان این آثار کدام را بیشتر دوست دارید و در ذهنتان ماندگار شده است؟
من فیلمهای «بوتیک»، «حوالی اتوبان» و سریال «اقاقیا» را خیلی دوست داشتم.
به تازگی در سریال «آزادی مشروط» به ایفای نقش پرداختهاید، درباره این سریال و نقشی که در آن دارید توضیح دهید؟
داستان سریال مربوط به اوایل دوران کروناست و ماجراها بر محور یک پایگاه خیریه مبارزه با کرونا اتفاق میافتند؛ من هم در این سریال نقش یک بیمار کرونایی را دارم. ابتدا فیلمنامه را خواندم و از داستان آن خوشم آمد و نقشی را که به من پیشنهاد شده بود پذیرفتم.