• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
یکشنبه 13 آذر 1401
کد مطلب : 179014
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/zmvEy
+
-

سومین جلسه محاکمه عاملان شهادت شهید عجمیان به‌صورت علنی برگزار شد

جزئیات سنگ‌پرانی به بسیجی شهید

پیگیری
جزئیات سنگ‌پرانی به بسیجی شهید

یک ماه پس از شهادت سیدروح‌الله عجمیان، جوان بسیجی در درگیری‌های خیابانی کرج، شمار دیگری از متهمان پرونده قتل او در سومین جلسه محاکمه، جزئیات بیشتری از سنگ‌پرانی و نحوه شهادت او را شرح دادند.
به‌گزارش همشهری به نقل از مرکز رسانه قوه‌قضاییه، سیدروح‌الله عجمیان از بسیجیان حوزه ۴۱۷ کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه امسال در جریان درگیری‌های خیابانی در محدوده بهشت سکینه(س) کرج با ضربات چاقو و سنگ به شهادت رسید. به‌دنبال این حادثه 15نفر از عاملان این جنایت دستگیر و شماری از آنها هفته گذشته در دادگاه انقلاب کرج محاکمه شدند. صبح دیروز نوبت به تعداد دیگری از متهمان این پرونده رسید تا در برابر اتهام افساد فی‌الارض از خود دفاع کنند.

2لگد به شهید زدم
در ابتدای سومین جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی کرج، به ریاست قاضی سیدموسی آصف‌الحسینی و با حضور مستشاران دادگاه برگزار شد نماینده دادستان کیفرخواست درباره یکی از متهمان را قرائت کرد و در ادامه این متهم در جایگاه ایستاد و به دفاع از خود پرداخت. او گفت:‌ شب قبل از حادثه، من شب‌کار بودم، ساعت ۱۲ روز بعد به همراه دوستانم آمدیم تا به سمت خانه برویم، ترافیک بود، خواستیم از ترافیک خارج شویم، ورودی کمالشهر به‌شدت شلوغ بود و یک خودروی سواری ساینا توجه من را به‌خود جلب کرد. داشتم به صحنه نگاه می‌کردم که یک نفر از پشت دستم را گرفت و گفت یک کاری کن، من هم دو‌تا لگد به بدن شهید به قسمت بازو و کتفش وارد کردم و آمدم کنار. این متهم همچنین در آخرین دفاع از خودش گفت: من توبه کردم، از خدا می‌خواهم گناهانم را ببخشد، از شما می‌خواهم من را ببخشید. من با قصد و نیت قبلی به بدن شهید ضربه نزدم.

کشیدن پیکر شهید روی زمین
متهم بعدی جوانی است که پیکر شهید را روی زمین کشیده است. او وقتی در جایگاه قرار گرفت درباره روز حادثه گفت: اتهامات وارده نسبت به‌خود را قبول ندارم. من فقط در روز ۱۲ آبان شعار دادم. آن روز همراه 2 نفر از دوستانم از خانه خارج شدیم و به بهشت سکینه(س) رفتیم. ترافیک سنگینی در اتوبان پشت بهشت سکینه(س) شکل گرفته بود. کنار اتوبان ایستاده بودم، به دوستانم زنگ زدم که جواب من را ندادند. افراد حاضر در صحنه شعار می‌دادند. در حال رفتن به سمت پایین اتوبان بودم که دیدم داد می‌زنند بسیجی، بسیجی؛ دیدم که شهید داشت می‌دوید و رفت لابه‌لای ماشین‌ها.  یک نفر به وی لگدی زد و سرعت شهید کم‌ شد و به زمین افتاد که در ادامه دیدم چند نفر وی را کتک می‌زنند اما من ضربه‌ای نزدم. او ادامه داد: من از روی دلسوزی برای اینکه بدن شهید وسط اتوبان نباشد و یک زمانی ماشین از روی آن عبور نکند، اقدام به کشیدن بدن وی کردم.

دفاعیات متهم سنگ‌پران
متهم دیگر فردی است که به‌سوی شهید سنگ پرتاب کرده است. او دراین باره گفت: من در کردان و در شرکتی که مربوط به لولای در است کار می‌کنم. روز حادثه در اتوبان و زمانی که داخل خودرو بودم دیدم یک نفر مانند یک سرباز در حال دویدن است. از ماشین پیاده شدم و دویدم و به افرادی که شهید را دنبال می‌کردند، گفتم بابا سربازه نزنیدش. دیدم با سنگ شهید را می‌زنند و سرم را چرخاندم‌ تا صحنه را نبینم. یک آن شنیدم که یک نفر گفت زدمش، کشتمش. دیدم که یک نفر بدن شهید را روی زمین می‌کشد، در آنجا نماندم و رفتم به سمت خانه. از شما می‌خواهم که من را عفو کنید.

من فقط شعار دادم
فرد دیگری که در این جلسه محاکمه شد نیز ازجمله افرادی است که روز حادثه در آنجا حضور داشت. او در دفاعیاتش گفت: بخشی از اتهامات وارده نسبت به‌خود را قبول ندارم، من در محل حضور داشتم اما علیه شهید عجمیان اقدامی انجام ندادم. پدر من به تازگی فوت کرده است، وارد بهشت سکینه(س) که شدم مأموران یگان ویژه را دیدم. نیم ساعتی بر سر مزار پدرم نشستم. زمانی که برگشتم دیدم عده‌ای در  اتوبان جمع شده و دست می‌زنند و بر زمین پا می‌کوبند و «حدیث، حدیث» می‌گویند. بعد داخل خودروی خودم رفتم، نیم ساعتی در ماشینم نشستم، به قصد خروج از بهشت سکینه(س) به سمت اتوبان رفتم و دیدم که عده‌ای تجمع کردند و اتوبان بسته است. از ماشین پیاده شدم و خودم را به آن سمت اتوبان رساندم، با حضور در محل جو زده شده بودم و کمی شعار دادم. دیدم که شهید در حال دویدن است و یک نفر به وی زیر پا زد و همان لحظه به زمین خورد. من ضربه‌ای به بدن شهید نزدم. دیدم یک نفر به بدن شهید که روی کاپوت خودروی سواری ساینا بود، ضربات چاقو وارد کرد. او در ادامه گفت: در اتوبان یک جوان در کیفش سنگ داشت که زیپ کیفش را باز کرد و سنگ‌ها را بر زمین ریخت و به افراد حاضر در صحنه گفت بیایید سنگ، که من یکی از سنگ‌‌ها را برداشتم و در آخر هم آن را در کنار اتوبان انداختم. اتهام افسادفی‌الارض را قبول ندارم و تقاضای عفو دارم.

می‌خواستم ببینم شهید زنده است یا نه
در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم دیگری به دفاع از خود پرداخت و گفت: با برادر و پسرعمویم بابت حضور در بهشت سکینه(س) و فاتحه خوانی برای خانم نجفی حضور پیدا کردیم. زمانی که به بهشت سکینه(س) رفتیم در ورودی آن بسته بود. یک خانم شعاری داد، یک کامیون رد شد و بوق زد و چند نفر شروع به‌دست زدن کردند. از محل فاصله گرفتیم، دیدیم که افرادی به مأموران سنگ می‌زدند. من هم چند عدد سنگ پرتاب کردم. دیدم فردی روی زمین افتاده است. با پای خودم ضربه‌ای به کف کفش او زدم که ببینم زنده است یا نه. او ادامه داد: من اتوبان را نبستم. زمانی که می‌خواستیم از محل دور شویم به برادر نامزدم زنگ زدم تا ما را با خود ببرد. حتی ماشین پدرم را که با آن به محل رفته بودیم همان جا گذاشتیم. من هیچ فیلم و عکسی از آن مکان نگرفتم و هیچ استوری در این رابطه منتشر نکردم و بدون هیچ قصد و نیتی در محل حاضر شدم. از پروردگار و شما طلب عفو دارم. با پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع‌شان، قاضی آصف‌الحسینی ختم جلسه را اعلام کرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید