خودشیءانگاری زنان
صغری عاشوری _ پژوهشگر زنان و خانواده
خودشیءانگاری (self objectification) در زنان پدیدهای سیستماتیک و کنترلشده است که امواج آن طی دهههای متوالی از غرب به تمام عالم مخابره شد. آنچه باعث میشود تا خودشیءانگاری زنان سیستماتیک خوانده شود، بررسی ساختارهای فرهنگی و سیاسی حاکم بر جوامع است. از سینما، تئاتر، رمانها، مجلات، تبلیغات بازرگانی تا عالم سیاست خارجه در ساختارهای دیپلماسی کشورهای غربی این مسئله قابل مشاهده است. کاترین کارسای، روانشناس انگلیسیالاصل پژوهشهای فراوانی در حوزه خودشیءانگاری در زنان انجام داده است. او دایره تأثیرپذیری زنان از رسانهها را در گرایش بهخودشیءانگاری ترسیم کرده است و روال کاری آنان را در تأکید بر زیباییهای ظاهری و جنسی زنان میداند، بهگونهای که زنان و دختران خود را به مثابه سومشخص (جنس مخالف) دیده و شروع به وارسی بدن خود میکنند. در واقع در رویکرد خودشیءانگاری زنان ابتدای امر بهطور ناخودآگاه میپذیرند زنانی که رسانهها بهعنوان زنان زیبا معرفی کردهاند، زیبا هستند و استاندارد مطلق زیباییاند، سپس خود را وارسی میکنند؛ آن هم نه در مقام یک زن بلکه در مقام سوم شخص (مرد) میبینند تا بررسی کنند چقدر به استانداردهای حاکم بر زیبایی تنانه در زن نزدیک هستند. زنان به میزان فاصلهای که در خود به نسبت آن زن استاندارد حس کنند، منزویتر، افسردهتر و پرخاشگرتر میشوند. آنها ناگزیر به وسواس فکری مبتلا شده و حتی در مواردی بهدلیل سوءتغذیه دچار آسیب جسمی هم شدهاند؛ آن هم نه از ترس چاقی بلکه از ترس فاصلهگرفتن از استاندارد تنانگی زنانه!
ضدفرهنگ خودشیءانگاری فارغ از آنکه در بعد فردی سبب سلب آزادی و امنیت فکری زنان میشود در بعد اجتماعی نیز آنان را به مثابه ابژهای فاقد استقلال و تصمیمگیری در سادهترین رفتارهای شخصی و اجتماعیاش دیده و او را مجبور به پیروی از منویات جنسی رایج جامعه میکند که به سبب رواج خودشیءانگاری در زنان، بهطور مستمر بازتولید شده است. آنچه در شورشهای خیابانی ۶۰ روز گذشته مشاهده کردیم صرفا کشیدن چادر و روسری از سر زنان نبود، بلکه اجبار زن به پذیرش ابژگی بود.
هفتههای قبل از آن کاریکاتورهای بوسه و رقصزنان و دخترکان نیمهبرهنه کمر باریک در حافظیه و سی و سه پل و آزادی را منتشر کرده بودند که از آن بهعنوان تصویر فردای براندازی در شبکههای اجتماعی یاد میکردند؛ تصویری که هیچ زن محجبهای در آن دیده نمیشود؛ گویی که زنان محکوماند به پذیرش کارکرد تنانگیشان در جامعه. این در حالی است که طبق ماده۲۲ منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد، بخشی از حقوق انسانی زنان و مردان این است که مطابق حیثیت انسانیشان در تمام سطوح سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی کنند.
قصه زمانی تلختر میشود که بدانیم خودشیءانگاری در زنان صرفا در بعد فرهنگی محدود نمیشود بلکه در ابعاد اقتصادی نیز زنان دارای استانداردهای زیبایی تنانگی و آنها که قرابت بیشتری با این استانداردها دارند و اصطلاحا در بورس استفادههای تبلیغاتی کالاها قرار گرفتهاند، شانس بیشتری در استخدامها داشته و در حوزههای سیاسی بیشتر بهکار گرفته میشوند؛ خصوصا در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا و متحدانش از زنان بهعنوان طعمه در جهت فریفتن سیاستمداران سایر کشورها و اخذ اطلاعات محرمانه و یا اخاذیهای سیاسی و مالی استفاده میکنند؛ به مانند آنچه درمورد لیونی، وزیرامور خارجه رژیم صهیونیستی برملا شد و رسانههای دنیا آن را مخابره کردند.
آنچه درمیان تجربههای زیسته زنان اروپایی میتوان دید این است که زن مادامی که ابژه شود، فاقد استقلال و هویت انسانیاش است. چنان که گویی همچون موجودی بیاراده صرفا در ارضای امیال جنسی مردان نقش دارد و لاغیر و این تبدیلشدن به عروسک جنسی فرایندی دارد که توسط خودشیءانگاری تعبیه شده است تا زن در قرن حاضر نیز به آنچه ارسطو در کتاب «سیاست» خود از او گفته بود، برسد؛ «زن ذاتا حقیر و بیارزش است!»
جریان فمینیسم رادیکال هم در به زوال راندن زنانگی همکاسه همان افرادی شده که چارچوبهای مردسالاری را به دنیا تحمیل کردند و متناسب با مدرنیته بهروزرسانیاش میکنند. صنایع تولیدکننده لوازم آرایش و صنعت پولساز عملهای زیبایی، 2صنعت پرسودی هستند که مبنای شکلگیریشان بر محوریت اصالت تنانگی زن بوده است. اینها مخاطب مستقیمشان زنان هستند و در شکلگیری آنان بهعنوان صنعت پرسود زنان نقش اصلی داشتند؛ از ترو تیلا روژیون ایتالیایی که بهعنوان نخستین زنی که کتاب فرمولاسیون لوازم آرایشی را نوشته است گرفته تا الیزابت آردن مؤسس برند آردن در لوازم آرایش. بهنظر میرسد خودشیءانگاری همچون دیوار مرگی است و زنان همچون موتورسواران دیوار مرگ محکوم به حرکت با سرعت بالا روی آن هستند. در غیراین صورت باید آسیبهایی چون کمبود اعتماد به نفس، خودتحقیری، افسردگی و حتی مرگ ناشی از سوءتغذیه و استفاده از عملهای جراحی زیبایی در جهت رسیدن به استانداردهای زیبایی را به جان بخرند.