تهرانباز
تنگه وحشت
علیرضا محمودی|نویسنده و روزنامهنگار:
میگویند به محلهای که امروز در تهران پل سیدخندان میگویند، از زمان آغا محمدخان قاجار تا رضاشاه توقفگاه کاروانها و اتوبوسهایی بوده که از حوالی توپخانه به شمیران میرفتند. میگویند همان حوالی چشمهای بوده که مردی از سادات با روی خوش به مردم آب میداده. میگویند حوالی این چشمه چند قهوهخانه و سوهانی بودهاند که به مسافران خوراکیهای سبک بهعنوان توشه میفروختند، خوراکیهایی مثل گز و سوهان و نانبرنجی و باقلوا و کماج و شربت و لیموناد. میگویند نام سیدخندان لقب همان سقای خندهروست. این نامگذاری، کار همان خرکداران و قاطرچیانی است که در جاده قدیم مشغول بودند. میگویند در سالهای ابتدایی دهه 40 به سیدخندان میگفتند: سیل گردون. رودخانههایی که از شمیران به سمت تهران جاری بودند، در فصلهای پرباران برای اهالی شهر مشکل درست میکردند، به همین دلیل در همان حوالی چند سیلبرگردان خاکی ساخته شد. میگویند در آن سالها زمینهای حوالی سیلگردون را متری 2 ریال میفروختند و کسی نمیخرید.
خریداران دودل بودند که خانه ساختهشده از گزند سیل در امان نماند. میگویند در سالهای پایانی دهه40 در زمان شهرداری غلامرضا نیکپی، شهرداری تهران اعلام کرد که میخواهد برای اتصال غرب به شرق تهران پلی روی خیابان کورشکبیر (خیابان شریعتی) احداث کند. عملیات احداث این پل بیش از 3سال طول کشید. این زمان طولانی باعث شد که مطبوعات آن دوره بهویژه طنزنویسان مجله توفیق برای شهردار تهران که بهعلت فساد مالی در مظان اتهام بود، مضمون کوک کنند. پل سیدخندان در سال1352 بازگشایی شد؛ پلی که از همان ابتدا بدون هیچ نامگذاری رسمی پل سیدخندان نامیده شد.
سیدخندان امروز یک تنگه وحشت است. در همه شهرهای بزرگ دنیا جاهایی مثل پل سیدخندان، مفصل شهر محسوب میشوند. محلی برای تغییر مسیر برای ادامه سفرهای درونشهری. این اماکن در مدیریت کلانشهرها بهعنوان نقاط حساس و داغ بیشتر مورد توجه قرار میگیرند چرا که همه روزه جمعیت انبوهی از اهالی شهر از آن عبور میکنند. مردم همیشه با اضطراب ازدسترفتن زمان و دیر رسیدن به محل کار و زندگی به این مفاصل شهری میرسند. شلوغی ناخواسته و ازدحام شهروندان در ساعات اولیه و پایانی کار روزانه، این مناطق شهری را برای مدیران به مناطق حساسی تبدیل میکند. تابلوهای راهنما، پله برقی، ساعت شاد، نمایش نظم در سرویسهای حملونقل و کاستن از دخالتهای شخصی و فردی در محیط ازجمله روشهایی است که مدیران در مفاصل شهری بهکار میبرند تا از وحشت ناخواسته موجود در بین شهروندان، هنگام عبور از این مناطق بکاهند.
سیدخندان را بهعنوان یکی از مهمترین مفاصل شهر تهران، نه سلیقه مدیران شهری که نعره دادزنها شکل میدهند. سمفونیای از وحشت و اضطراب. هر مسیر یک دادزن. هر مسیر یک صف نامنظم. رسیدن به هر مقصدی با تنش.
سید خندان اما هنوز سیدخندان است؛ طعنهای برای همیشه. برای جایی که سیلها را میتوان در آن مهار کرد. تنگه وحشتهای فراموش شده.