
حرکت در مسیر روشهای بهتر

مهدی سعیدی-کارشناس مسائل سیاسی
«براندازی نه ممکن است و نه مطلوب»؛ جمله راهبردی است که این روزها بهشدت خشم ضدانقلاب را درآورده است. این تعبیر که از زبان رئیس دولت اصلاحات بیان شدهاست، بهواقع تعبیری مورد تأکید همه آنهایی است که به قانون اساسی اعتقاد داشته و دلسوز ایرانزمین و حافظ اقتدار جمهوریاسلامی هستند؛ هرچند که ممکن است در چگونگی حکمرانی اختلافنظر داشته باشند. البته خاتمی هنوز درباره٨٨ شفاف سخن نگفته و اینجا هم دشمن و خشونتطلبان را محکوم نکرده، اما واقعیتی را متذکر شدهاست.
این اظهارات، براندازان و تجزیهطلبان بیوطن و برخی اصلاحطلبان سابق رسانهگردان در غرب را که حتی برای شکست تیم ملی خوشحالی میکنند، بهشدت عصبانی و خشمگین کردهاست. خشم ضدانقلاب را میتوان از واکنش رسانه اینترنشنال سعودی مشاهده کرد که از خاتمی و اصلاحطلبان بهعنوان «مهرهای سوخته» یاد میکند که دیگر در میان ملت اعتباری ندارد.
بنابراین دشمن تحمل حداقل اعتقاد به جمهوریاسلامی را هم ندارد. سیل توهین و فحاشیهای زنجیرهای دامان بسیاری دیگر از فعالان سیاسی که دل در گرو ایران و ایرانیان دارند را گرفتهاست. کار بهجایی رسیده که فضا برای احمد زیدآبادی نیز تنگ شده؛ بهنحوی که دعوت او به پرهیز از خشونت و پیگیری مطالبات از طریق مسالمتآمیز، موجی از فحاشیهای جنسی و غیراخلاقی را روانه وی کردهاست تا او در پیامی اعلام کند با توجه به فضای سخیف ایجاد شده، از سیاست خداحافظی خواهد کرد.
در این میان حتی دیگر چپی که بیشاز نیمقرن در اردوگاه جریان چپ و اصلاحطلب نقشآفرین بوده نیز تحتفشار قرار میگیرد؛ چراکه ابراز داشتهاست: «قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیرساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم.»
طبق اخبار نقل شده همه نامآشناهای سیاسی اصلاحطلب از خاتمی تا نبوی و تا زیدآبادی و عطاالله مهاجرانی، امروز تحت فشار براندازان قرار دارند تا یا سکوت اختیار کنند یا مواضع براندازانه بگیرند؛ همان بلایی که مدعیان آزادی بر سر اکثریت سلبریتیهای هنری و ورزشی آوردهاند؛ یا آنها را منفعل یا وادار به موضعگیری علیه نظام کردهاند؛ درحالیکه دل در گرو براندازی و تجزیهطلبی ندارند و دردمند ایران هستند.
فارغ از فضای رسانهای ایجاد شده، باید توجه داشت این گزاره که «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب» میتواند بهعنوان یک راهکار سیاسی، به مبنای تفاهم و گفتوگوی بیننخبگانی بدل شود و با آرام کردن جامعه و امید دادن آنها برای تغییرات مثبت در جهت کارآمدسازی، هم جدایی صفوف معترضان از براندازان را تسریع کند و هم در رسیدن به الگویی برای شکل دادن به اصلاح روشها در چارچوب قانون اساسی و اندیشه امام، جهت اقداماتی عملی برای حل منازعات قدم بردارد.
باید دقت داشت امروز بیوطنهایی تلاش برای میدانداری در این جنگ رسانهای دارند که جز به خشونت و انحطاط ایران نمیاندیشند و با هزینههای میلیون دلاری در تلاش برای پیشبرد اراده خویش هستند. در این میان باید عقلای قوم با گرایشهای سیاسی مختلف و با تمسک بر قانون اساسی بهمثابه میثاق ملی، به میدان آمده و برای حفظ ثبات، آرامش و امنیت کشور همدل و همگرا شده و به چگونگی مواجهه با رادیکالیسم بیندیشند، راهکار ارائه دهند و افکارعمومی را آگاه سازند.
همانطور که رهبرمعظم انقلاب از نخبگان جامعه خواست صریحا درباره حوادث اخیر موضع بگیرند و مخالفت خود را با براندازان اعلام و افکار عمومی را نسبت به راهبردهای دشمن آگاه کنند. اصلاحطلبان نیز این روزها تجربه کردند که راهی جز همسویی شفاف با نظام ندارند، اما همچنان دست به عصا هستند. اینجا همانجایی است که باید ملاحظات جناحی را پیش پای منافع ملی ذبح و برای تحقق ایران قوی و یکپارچه تلاش کرد. فرق نمیکند در پیشینه افراد، عنوان اصلاحطلبی نوشته شده باشد یا اصولگرایی، مهم آن است که ایران را یکپارچه و مقتدر بخواهیم.
این روزها که پیروزی تاریخی تیم ملی فوتبال توانسته جشن ملی بزرگ را برای ایرانیان رقم بزند و وطندوستان یکپارچه شاد و خندان هستند، امیدواریم شاهد شکلگیری اجماع در کشور در مسیر رفع آسیبها و انسجام ملی باشیم.